ای آفتاب هالهای از روی ماه تو
مه بر لب افق لبهای از کلاه تو
لرزنده چون کواکب گاه سپیدهدم
شمع شبی سیاهم و چشمم به راه تو
کی میرسی به پرچم خونین چون شفق
خورشید و مه سری به سنان سپاه تو
ای دل فریب جادوی مهتاب شب مخور
زلفش کشیده نقشه روز سیاه تو
آنکو لهیب آتش از رو نمیبرد
اندیشهای کند مگر از دود آه تو
گر اشکِ توبهات به دواتِ مَلَک نریخت
بگذار پای من بنویسد گناه تو
شاها به خاک پای تو گلها شکفتهاند
ما هم یکی شکسته و مسکین گیاه تو
من روی دل به کعبه کوی تو داشتم
کآمد ندای غیب که این است راه تو
یک نوک پا به چادر چوپانیم بیا
کز دستچین لاله کنم تکیهگاه تو
آیینه سازمت همه چشمهسارها
وز چشم آهوان بنوازم نگاه تو
بعد از نوای خواجه شیراز شهریار
دل بستهام به ناله سیم سهگاه تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای آفتاب و ماه، و تأثیر آنها بر زندگی و احساسات شاعر پرداخته است. شاعر با اشاره به وجود اشک و غم، به دنبال نور و امیدی است که از سوی معشوق به او میرسد. او به تصویر کشیدن عشق و شوق خود به معشوقهاش ادامه میدهد و از زیباییهای طبیعی برای بیان عواطفش بهره میبرد. در نهایت، شاعر به حسرتی اشاره دارد که از دوری و جدایی از عشقش بر دلش نشسته است.
هوش مصنوعی: ای خورشید، تو با زیباییات مانند هالهای از نور در کنار چهرهٔ ماه نمایان هستی و مانند لبهٔ کلاهی بر افق دیده میشویی.
هوش مصنوعی: من مانند ستارگان در ابتدای صبح میلرزم و مانند شمعی در شب تیره هستم، در انتظار تو. چشمهایم به راه تو دوخته شده است.
هوش مصنوعی: کی به پرچم خونین، که به رنگ شفق است، میرسی، وقتی که خورشید و ماه در کنار هم قرار دارند و در سپاه تو، سر و نام با عظمت خود را به نمایش میگذارند؟
هوش مصنوعی: ای دل، فریب زیبایی و جادوی شبهای ماهتاب را نخور؛ زیرا زلف او تو را به دام میاندازد و به روزهای تیره و غمگین میکشاند.
هوش مصنوعی: کسی که آتش درونش را از فکرش پنهان نمیکند، تنها زمانی به اندیشه خواهد پرداخت که از دود آه تو آگاه شود.
هوش مصنوعی: اگر اشکهای توبهات به قلم فرشته نریزد، بگذار من گناهان تو را بنویسم.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، به خاطر وجود تو در میان گلها، آنها پرپر شدهاند. ما هم همانند یکی از همین گلها، شکسسته و بیچارهایم که در کنارت قرار داریم.
هوش مصنوعی: من توجه قلبیام را به کعبه و مکان تو داشتم، ناگهان ندایی از عالم غیب آمد که این، مسیر توست.
هوش مصنوعی: روی نوک پا به چادر چوپان قدم بگذار و از لالههای چیدهشده، تکیهگاهی برای تو بسازم.
هوش مصنوعی: من تو را به گونهای میسازم که همچون چشمهسارهایی زنده و جانی داشته باشی و از نگاه تو به نرمی و لطافت همانند نگاه آهوها بهرهمند شوم.
هوش مصنوعی: پس از شنیدن آواز حافظ شیراز، دلم به نغمههای دلانگیز ساز تو وابسته شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای تخت و گاه پادشهی جایگاه تو
آراسته است مملکت از تخت و گاه تو
هستی ندیم شاهی و دولت ندیم تو
هستی پناه عالم و ایزد پناه تو
فخر همه شهانی و کس نیست فخر تو
[...]
ای دوش چرخ غاشیه گردان جاه تو
خورشید در حمایت پر کلاه تو
شاه جهان سکندر ثانی جمال دین
ای برتر از شهان جهان دستگاه تو
تا چشم دشمنان شود از بیم او سفید
[...]
آمد دل ضعیف من اندر پناه تو
کرد او وطن به سایه زلف سیاه تو
هم در پناه زلف تو باد انتقام او
یارب به سرّ سینه مردان راه تو
آخر نظر به حال من مستمند کن
[...]
ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
خورشید سایهپرور طرف کلاه تو
نرگس کرشمه میبرد از حد برون خرام
ای من فدای شیوه چشم سیاه تو
خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
[...]
ای توتیای دیده من خاک راه تو
جانم فدای غمزه چشم سیاه تو
ای شهسوار حسن عنان را کشیده دار
کز حد گذشت ولوله دادخواه تو
بر بام قصر چون بگشادی نقاب دوش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.