یوسف شیردلپور
یوسف شیردلپور در ۷ روز قبل، جمعه ۴ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:
اجرای خصوصی محمدرضا شجریان باهنرنمایی محمد موسوی
بزم خصوصی غرور گل
بی نهایت زیبا ورویایی تاسرحد جنون ادمی را عاشق خدا میکنه با صحبتهای پایانی استاد گرامی وخوش سخن استاد دادبه
یوسف شیردلپور در ۷ روز قبل، پنجشنبه ۳ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۲۸ در پاسخ به ساقی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:
درود ها برشما ساقی عزیز بی نهایت مطالب وتوضیحات تان مفید بود وجامع هم پیرامون شعر وهم یاد آوری بسیار بجا والبته آموزنده درمورد هویت اصل ونصب وگذشته ای که آینده ماست از زرتشت که فقط نامی هرچند کم رنگ ازش بیاد داریم جملاتی که هرچند هریک خود دنیایی از درس وزندگیست مانند گفتار نیک، کردار نیک وپندار نیک، هم نیک؟! که در هییییییییچ یک از مدارس دبیرستان وهنرستان ودانشگاها همایشها وحتی در شب نشین ها ودورهمی ها هم هچ اسمی یادی وصحبتی وتوضیحی درباره اش نمیشود، و حتی در مورد همین شعر وشعرا این گنج فنانا پزیر
وای که چه دردمند است مردن حقیقت بفراموش شدن اصل زندگی🤔😔 مگر ازاین بد تر هم داریم؟ درد ورنج انقدر زیاد که محال است در چند سطر تحلیل شود، به هرجهت ازشما وزحمت کشان سایت برنامه گنجور وتک تک عزیزان وسروران نهایت تشکر وقدردانی را دارم
بنده سوادم در حد ابتدای قبل انقلاب است اما باهمین بینش کمم بی سوادی ام
در حد جنون عاشق شعر وشعرا والبته موسیقی اصیل ایرانی واستاد شجریان هستم
قلمتان سبز مانا باشید، سال خوبی برای همه مردم ایران وجهان آرزومندم، بهاران خجسته💞💞 🌹🌹🙏🙏
یوسف شیردلپور در ۸ روز قبل، چهارشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:
چققققققدر این شعر زیباست وبااجرای استاد شجریان زیباییش صد چندان میشود، 💞💞🙏🙏
یوسف شیردلپور در ۱۱ روز قبل، یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۳۸ دربارهٔ عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۱۹:
باسلام این شعرهم سیاسی هم دعاودست به دامان خدا شدن است روح عارف دلسوخته شاد🙏این شعررا استاد شجریان به زیبایی هرچه تمام تراجرا کرده اند🙏
یوسف شیردلپور در ۱۱ روز قبل، یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۱۶ دربارهٔ صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹:
فوق العاده است شاهکاری از صفای اصفهانی هم درمورد عشق وعاشقی هم فرقت وفراق وچه استادانه خسرو آواز استاد شجریان این شعر را به درچندین اجرا ودستگاه های مختلف به زیبایی اجرا کرده اند مخصوصا بیت 15
بارغم عشق اورا گردون نیادر تحمل
چون مینواند کشیدن این پیکرلاغرمن
چققققد این بیت نابه وچه رویایی اجرا کرده اند استاد شجریان 💞💞🙏🙏
یوسف شیردلپور در ۲۱ روز قبل، پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۳۷ در پاسخ به ایمان دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:
ایمان عزیز
درود برشمادوست گرامی واهل شعر وادبیات همین الان درشبی بارانی وبادلی ملامال از غم وندوه حسرت بار بخاطرازدست دادن عزیزی
این شعر را بااجرای ماندگار استادجان شجریان گوش میکنم اگر واتسپ دارید کاملشا برایتان ارسال خواهم کرد 09112388986
حق🙏🙏
یوسف شیردلپور در ۲۵ روز قبل، یکشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۲۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۷:
بی نهایییییییت زیباست ای جانم عطار
ننگشان باد کسانی جانی زچون تویی ستاندند نامت پرآوازه است یادت وشعر وغزلیاتت آرامش خاطر پریش ما
با اجرای این غزل توصط استاد شجریان درتمام جهان تمام کائنات ماندگارشد درودها برتوای استاد شجریان که باتمام وجودتان ازدل وجان مایه گذاشتید به عشق زنده کردید شعروادبیات ناب پارسی را💞💞🙏🙏
یوسف شیردلپور در ۲۷ روز قبل، جمعه ۱۲ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۱۹ در پاسخ به هخامنش دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۴:
درود برشما هخامنش عزیز دوستان جاهایی ذکر کردند نام ویاد استاد عالی قدر را ومنم عنوان کردم اما حق باشماست صدالبته زیرا استاد شجریان خود یک جهان که نه بلکه هردو جهان است 💞💞🙏🙏
یوسف شیردلپور در ۲۷ روز قبل، جمعه ۱۲ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۱:
درود بی کران برهمه عزیزان همراه
وسپاس از تماشاگه رازکه چنین با ظرافت پیرامون این غزل توضح دادید
بهرمندشدیم چه خوب است وچه عالی و امیدوار کننده که هنوز اساتید ومردم عزیز دنبال میکنند این سایت بسیار گهربار را واز برنامه ریزان عزیز گنجور هم ممنون دست مریزاد، دوستان دل الان که من این شعر وغزل را مرور میکنم در شرایطی بس ناگورا و آشفته حال هستم😔
امیداست که هییچ یک از همنوعان در هیچ جای دنیا دچار چنین اوضاع و احولی نباشند، اینکه یکی ازعزیزان گرامی تر از جان را بخاطر تصادف ازدستردادیم🤔
ولی از آنجایی که درهر وقت ممکنه آرامش جانم شعر موسیقی وصد البته صدای ماورایی استادشجریان بوده وهست، اومدم کلبه چوبی روستایی مادری وپدری مان، ومن هستم وخدا وشعر غزل شعرای عزیز
اول همین غزل باصدای ملکوتی استاد شجریان وبعدهم گلهای رنگارنگ562 ب بااجرای استادان عهدیه شهیدی شجریان شهناز بدیعی
فزهنگ شریف ناصر افتطاح رضارورزنده جهانگیر ملک وگویندگی فوق العاده دلنشین بانو روشنمک چه شبیست امشب خدایا کمکم کن کممکامان کن سلامتی هه بیماران وشادکامی همه مردم جهان 🤲
یوسف شیردلپور در ۲۸ روز قبل، پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۱۸ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۴۱:
پریشان خاطران رفتند درخاک
مراز ازخاک ایشان آفریدند،
درچندین دستگاه مختلف با آهنگسازان مختلف
این شعر وبیشتر شعرهای باباطاهر را استاد شجریان اجراکرده ند یکی ازدیگری زیباتر ودلنشین تر نامشان تابناک ❤️❤️💛💛💞💞
یوسف شیردلپور در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴:
درود بردوستان جان سروران گرامی تک تک عزیزانی دراین سایت پربار گنجور شرکت میکنند واقعاکه دست مریزاد روح حضرت حافظ شاد، چه کارستانی کرده بیت به بیتش دنیاییست ازادبیات،
برلب بحرفنا منتظریم ای ساقی
فرصتی دان که زلب تاله دهان این همه نست،
این بیت خدایارچققققدر مفاهیمش.......!!
چقدر خوب است اکثرحاشیه های عزیزان و آموزنده،
یک یادآوری خدمت دوستانی که دستی درشعر وادبیات بخصوص موسقی وآواز دارند اینکه وقتی این غزل را بااجرای استادان بهاری وشجریان درگلهای تازه 192
میشنوی خود دنیای دیگری دارد هزاران تفسیر وتحلیل تفکر پیرامون اجرایش
تابی نهایت زیبا ودلنشین
حق یارویاور همه آرزوی سالی خوب پیش روی همه مردم جهان، مخلص همه
مریدوعاشق شیدای شجریان ✋✋
یوسف شیردلپور در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:
چقدر حرف داره این غزل سعدی چه درسی وسراسر عشق ومهر وگویای زبان حال طبیعت وگشت وگذار و فارق ازقید وبند تجملات
این شعرزیبارا دریک اجرای خصوی استادان موسوی یاحقی وشجریان بنام ساغرومی بی نهایت بی نهایت دل نشین ورویایی اجرا کرده اند واقعا شنیدنیست همین الان دانلود کرم وگوش میکنم
درروستای مان یک شب برفی وسرد پشت بخاری هیزمی من وخدا وچه شبیست امشب هم با این که دلی مملو ازدرد دارم بااین شعر وغرلیات وبرنامه پربار گنجور ومروری برحاشیه های شما سروران گرامی وصدای استاد شجریان
آرام میگیرم وخدا راباتمام وجود حس میکنم خدایاشکرت که چون سعدی ها حافظان ومولانا واهنگ سازان وشجریان هاآفریدی واین سروت فناناپزیر رابه مادادی که لذت ببریم ازشعر وموسیقی شب زنده داری🌹🌹🙏🙏
یوسف شیردلپور در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۲۲ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰۴:
درود بر همه دوستان دل وحاشیه ونظراتی که ارائه دادید ویک نکته که هست اینکه شاعر بزرگ سنائی عزیز دربیت اخر میفرماید که
لب ودندان سنایی همه توحید توگوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی،
میگه اگر، مگر یا اگر
یعنی مطمئن نیست ومردده وامیدوار به لطف خدا
واین ودرخواست وتو قع ما وبندگان خداست که وقتی کار خوب انجام میدند انتظار پاداش دارند، دیگه خودمان را که نمیتونیم گول بزنیم
خوب چه کسی بهتر از خدا؟!!
بااحترام به نظرات سروران گرامی✋
یوسف شیردلپور در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۱۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
درود برهمه عزیزان وهزاران درود بیکران نثار روح بلند سعدی جان استاد سخن عشق دربیت اخر شاید بشود جای ای بی بصر من می روم اومیکشد قلاب را، این طور بشود خواند! ای بی بصر من می نروم اومیکشد قلاب را،
اما بقول دوستان صاحب نظر همان طور که درشعر وغزل هم هست بهتراست
نظردوستان هم متین است🙏
یوسف شیردلپور در ۲ ماه قبل، یکشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۶:
درست میفرمایید اقا مرتضی عزیز
ودرود بردوست گرامی مان (آگاه)
اجرایی قوی ودلنشین مانند همیشه ازاستاد شجریان همین الانم گوش میکنم ودر اینستاگرام هم پست وگذاشتم
یوسف شیردلپور در ۲ ماه قبل، شنبه ۸ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۸ - زمانه:
شعرش هم درس وهم پند است
فوقالعاده پرمحتوا وامیدوارکننده
وچه زیبا خانم روشنک باآن کلام گیرا ودلنشین شان این شعردر گلهای رنگارنگ 402 دکلمه کرده اند با اجرای غزلی زیبا از حضرت حافظ
یوسف شیردلپور در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۵۱ در پاسخ به محمدرضا دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷:
جناب محمد رضاعزیز
واقعاً که چنین است که گفتی وگل گفتی
چقدر این شعر وادبیات مان باارزشند وصفش نتوانم کرد
یوسف شیردلپور در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳:
به توحاصلی ندارد غم روزگار گفتن
که شبی نخفته باشی به در زنای سالی
چققققد زیبا پرمعنا ومفهوم وزبان حال دیروز امروز وآینده وآیندگانمان چه شیوا ورسا وروان است این غزل واین بیت
هم عاشقانه هم عارفانه وتذکر همدلی وهمد دردی هرساعت وگویای درد یک جامعه،
براستی که اگر کسی تادردرد نکشد چه داند که حال دردمندی؟
غم حال دردمندان نه عجب گرت نباشد
که چنین نرفته باشد همه عمربر تو حالی،
به به، به به، روحت تاابد شاد است سعدی جان،
برای درک مفاهیم وغرق شدن درشعر سعدی ورهایی ازاین دنیای مجازی و فانی
بشنوید این غرل را بااجرای استاد شجریان درآلبوم غوغای عشق بازان 🙏
یوسف شیردلپور در ۲ ماه قبل، یکشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:
بادرود بیکران خدمت دوستان گرامی گنجوری وزحمت کشان این سایت پربار ومفید ادبی،
این غزل حضرت حافظ هم زیباست
اما براستی ببشتریا همه غرلیات حافظ
که نه بیشتر شاعران مشهور ما پرمعنا وزیبا هستند واینکه بگیم مولانا دراوج وصدر همه شاعران است کمی مشکل است چون هرشاعری در یک سبک وسوغی تبحری خاص دارد وشاهکاری در سرودن شعر یکی معنوی یکی حماسی
یکی عرفان وآن یکی عاشقانه وحتی اجتماعی وگاها سیاسی،
بطور مثال غزل 403
فروغی بسطامی،
گرعارف حق بینی چشم ازهمه برهم زن،
یاقصیده 25 سعدی دروصف بهار،
402 سنایی
ملکا ذکر تو گویم که توپاکی وخدایی،
وشعر حماسی وعاشقانه َسراسر عشق وسوز وگدازفردوسی بزرگ،
همی نالد رستم از مرگ اسفندیار
ندارد بجزناله از اویادگار
اخ که باخواندن این شعر بویژه این بیت آتیشی بجان آدمی میافتاد و سرپاشعله میشود وشق امید واری همزمان گو پشیمانی و افسوس،
بمیرید بمیرید دراین عشق بمیرید
حضرت مولانا،
هرچند بسیاری از استادید واهل ادب وادبیات واندیشمندان پژوهشگران براین باورند که مولانا یک سروگردن بقول معروف ازهمه بالاتر است بنده کمینه برای نظرات این عزیزان هم کمال احترام راقایلم
یوسف شیردلپور در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۲۳ در پاسخ به ناشناس دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:
جناب ناشناس عزیزدرود برشما وهمه سروران گرامی گنجوری به نظرحقیرهم چنین است که شمافرمایش کردید چراکه همین الان هم هستند هم نوعانی که پول باده می که هیچ چه بسا پول ندارند موقع نهار خوری دوبطری نوشابه بخرند وغذایشان را تناول کنند برای خود ما هم زمانی پیش آمد که کارگری کار میکردیم یه نهار مختصرومحدود به قول معروف تخم مرغ واملت مهیا کردیم ودیگر پولی واس نوشابه یانوشیدنی نماند هریک بشوخی پیش نهاد میکردیم یه وسیله ای اشیاعی چیزی ببریم بدیم مغازه کالابه کالا ویه نوشیدنی بگیریم شاید مزاح بود وشوخی اما این تراژدی جدیست متاسفانه
درخیلی از شعرشعرا نه فقط حافظ منظور از می وباده ومیگساری همین مشروبات هست دقیقا چرا مااز بع
مانا باشید