بی نشان در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۱۴ دربارهٔ کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۱:
بیت دوم :
ظاهرا «گوی» به غلط «گری» نوشته شده است،
محمدامین در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
سلام و درود
فَلَمَّا قَضَیٰ مُوسَی الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّی آتِیکُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِّنَ النَّارِ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ
قصص/29
هنگامی که موسی مدّت را به پایان رسانید و همراه خانوادهاش (از مدین به سوی مصر) حرکت کرد، در جانب کوه طور آتشی را دید به خانوادهاش گفت: بایستید. من آتشی میبینم. شاید از آنجا خبری (از راه) یا شعلهای از آتش برای شما بیاورم تا خویشتن را بدان گرم کنید. [[«قَضی»: بسر برد. «أَهْلِ»: خانواده. همسر و سایر همراهان. «آنَسَ»: دید. مشاهده کرد (نگا: طه / 10، نمل / 7). «جَذْوَةٍ»: اخگر سوزان. شعله آتش. «تَصْطَلُونَ»: خود را با آتش گرم کنید (نگا: نمل / 7).]]
خرمدل
این اییات میتونه تفسیری از این آیه شریفه باشد.
دکتر علم در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۰۹ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰:
چونان حصاریی که حذر دارد از رقیب
(حذر) باید باشد نه( گذر)
مقصود از رقیب در اینجا نگهبان و پاسبانی است که از زندان پاسداری می کند بنابراین معنا اینگونه است=مانند زندانی ای که از پاسبان حذر دارد یا برحذر است
در بیت چهارم
مرجع ضمیر ش در( تندرش)به چرخ در مصرع قبلی بازمی گردد
میگوید برقی که از این صاعقه تولید می شود حکم نفتی را دارد که نفاط به همراه دارد چرا که برق آتش تولید می کند و تندر به دلیل صدای بلند گویی طبل زنی است
پس چرخ مانند سپاهی است که طبل و مشعل دارد و شاعر می گوید هرگز تا به حال چنین سپاه مهیب و ترسناکی ندیده بوده ام.
...............
صُلصُل یعنی فاخته
عبدالعزیز میرخزیمه در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۲۳ دربارهٔ حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۹:
در مورد بیت سوم که میفرماید :
در کارخانهء عشق از کفر ناگزیر است /
آتش که را بسوزد گر بولهب نباشد
به نظر می رسد شکل صحیح تر ضبط این بیت به شکلی که ذیلاً خواهد آمد، باشد که در آن از کارگاه هستی سخن می رود نه کارخانهء عشق ، و اینکه در عالم هستی کفر هم جایگاهی حساب شده دارد و وجودش ضرورت دارد چرا که تا کفری نباشد ، ایمان معنا و یا جلوه ای نخواهد داشت :
در کارگاه هستی از کفر ناگزیر است /
آتش که را بسوزد ؟ گر بولهب نباشد
برای اینکه در کارگاه هستی از جهت اینکه جهان هستی جهان اعداد و اضداد هست فلذا اگر ایمانی هست کفر هم در کنارش ضرورت تام و تمام دارد ، ولی اینکه بین عشق و ضرورت کفر بتوانیم نسبتی برقرار کنیم دشوار است مگر اینکه عشقی چون شیخ صنعان را در خاطر بیاوریم که معشوقش کافر کیش بوده و در نتیجه شیخ را هم به کفر میکشاند که البته این مورد خاصی بوده و عمومیت ندارد ، حضرت حافظ هم در جایی دیگر از معشوق کافر کیشی سخن به میان آورده :
چو بید بر سر ایمان خویش می لرزم /
که دل به دست کمان ابرویی ست کافرکیش
.. در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۲۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۲:
در دیدهی من اندر آ
وز چشم من بنگر مرا
زیرا برون از دیدهها
منزلگهی بگزیدهام
یگانگی..
.. در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۲:
جانت چو به جان او فرو شد
بنشین به نظاره جاودانش
از دیدهی او بدو نظر کن
گر خواهی دید بس عیانش..
یگانگی با هستی
مجتبی رکنی در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۲۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:
سلام و درود. بهتر نبود بجای واژه فروخت، بفروخت قرار میگرفت!
وحید در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۴:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
درود
دوستان من کاری با بحث مذهبی بودن حافظ ندارم ولی میدونم یکی از چیزایی که زندگی رو واسه آدم جهنم میکنه تعصبه
آرش مهجوری رحیم آبادی در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۱۸ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۱:
تو ای راهی، به من چاره بیاموز
که این تیره شبان را چون کنم روز
گهی گویم که کی این روز آید
گهی گویم که هرگز نآید این روز
دوست در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۱۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول:
درود
در بیت 314 «آبدانی» صحیحه
(نه آبادانی)
مهدی در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۴۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۸:
باغ ارغوان
مهدی در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۴۷ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۸:
این غزل را حسام الدین سراج در آلبوم باغ اغوان خوانده است. این آلبوم اینجا در لیست آثار سراج نبود تا افزوده شود.
آرش مهجوری رحیم آبادی در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۲۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۶:
یک شعر طبیعتگرای به تمام معناست. ابتدا از کوه و صحرا و دشت به نیکی یاد میکند. بعد اشاره دارد آنهایی که به طبیعت کمک میکنند هم شایستهی تقدیر هستند. در مورد بیت دوم، با توجه به اندک دانستههایی که از زبان و دیدگاه باباطاهر دارم، به نظرم میگوید: بسیاری هستند و بسیاری میروند و بسیاری میآیند و همه در نهایت به طبیعت برمیگردند و همانا کوه و صحرا و دشت است که باقی میماند.
دوست در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۴۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۵۸ - نشاط کردن اسکندر با کنیزک چینی:
درود بر شما
در بیت پانزدهم کلمۀ «چه» اضافه است!
علیاصغر در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۴۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۵۰:
این رباعی را استاد شجریان در یک اجرای خصوصی خواندهاند
هدهد در ۶ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۶ - فرمودن والی آن مرد را کی این خاربن را کی نشاندهای بر سر راه بر کن:
گرچه صد چون من ندارد تاب بحر...
عزیزان اینجا "صد" به چه معناست؟
م در ۶ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۳۶ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۲۴ - در هجو رشید الدین وطواط:
آخرین کلمۀ شعر طبق چاپ ضیاءالدین سجادی باید به «یَرَک» تغییر کند که قافیه هم درست شود.
رحیم غلامی در ۶ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » چهل و چهارم:
با سلام لطفاً در بیت اول، گز زهره به گر زهره تصحیح شود.
بهروز در ۶ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۵۳ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیع بند - که یکی هست و هیچ نیست جز او:
این شعرای به این خوشکبی این شعرهای به این زیبایی فقط به زبون ما ایرانیاست. بیایم بیشتر به منظور شاعر توجه کنیم.
پیر، ساقی، همون امام زمانه است و همون وجه هو یعنی اللّه. و هو هم همان ذات اللّه.
مجتبی در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۵: