ملیحه mfr.bluehelmet@gmail.com در ۶ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰:
مصرع دوم: هنگام «تضرع» و نیاز است
این رباعی یکی از بنمایههای رمان پسرخاله وودرو است.
ساکت در ۶ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۵۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۳:
خیام در مصرع اول تمنای آرامش در جهانی که انواع بیماری و اقسام خطر آدمی را تهدید میکند دارد و در مصرع دوم این تمنا را مطرح کرده که ای کاش امیدی به پایان این رنجها در آینده وجود داشت. بیت دوم تأکیدی بر همین مضمون است چرا که میگوید ای کاش پس از مرگ یک زندگی دوباره وجود داشت و پس از صد هزار سال مانند یک سبزه از خاک برمیخاستیم. واضح است که مطلب اخیر به زندگی پس از مرگ که مدعای ادیان است با تردید نگریسته و با یأس از آن سخن گفته است.
Sir Nader در ۶ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:
درود دوستانوزن مصراع دوّم ایرادی نداره.ما اختیاری داریم که می توان دو هجای کوتاه را به یک هجای بلند تبدیل کرد. چون ارزش زمانی دو هجای کوتاه برابر با یک هجای بلند است. البته از این اختیار همه جا نمی توان استفاده کرد، در بعضی از اوزان و در بعضی از ارکان آن وزن می توان از این اختیار استفاده کرد، در حقیقت این خاصیّتِ وزنیِ بعضی از اوزان است.
وزن این رباعی این است:
مُستَفعِلُ فاعِلاتُ مَفعولُن فَع
تن تن ت ت / تن ت تن ت / تن تن تن / تن
که می تواند این هم باشد:
مَفعولُن فاعِلاتُ مَفعولُن فَع
تن تن تن / تن ت تن ت / تن تن تن / تن
نیز این:
مَفعولُن فاعِلاتُ مُستَفعِلُ فَع
تن تن تن / تن ت تن ت / تن تن ت ت / تن
و این:
مُستَفعِلُ فاعِلاتُ مُستَفعِلُ فَع
تن تن ت ت / تن ت تن ت / تن تن ت ت / تن
همۀ این وزن ها با وجود اختلافِ یک هجا ای که با هم دارند، ارزش زمانی یکسانی دارند و یک وزن واحد هستند.
اگر دقّت کنید تنها تغییرِ صورت گرفته در آن ها، تبدیلِ رکنِ «مُستَفعِلُ» به «مَفعولُن» و بالعکس است. رکنِ «مُستَفعِلُ» متشکّل از دو هجای بلند و دو هجای کوتاه و رکنِ «مَفعولُن» متشکّل از سه هجای بلند است. در حقیقت دو هجای کوتاهِ آخرِ رکنِ «مُستَفعِلُ» یعنی «عِلُ» تبدیل به یک هجای بلند شده و آن را «مُستَفعِل» کرده که برای داشتن صورت زیباتر، آن را «مَفعولُن» می نویسیم. اصطلاحاً به این اختیار شعری یا خاصیّت عروضی، اختیار «قَلب» می گویند.
به طور خلاصه در اختیار «قلب» در برخی از ارکانِ برخی از اوزان می توان دو هجای کوتاه را به یک هجای بلند و بالعکس تبدیل کرد.
تنها پرسش باقی مانده می تواند این باشد که از کجا باید دانست که در چه جایی می توان از این اختیار استفاده کرد؟
متأسفانه چون عروض هنوز بصورت علم درنیامده پاسخ به این پرسش مشکل است. با آزمون و خطا می توانید به جایگاه درستِ این اختیار برسید و ملاک شما گوش دقیق و حسّاس است.
سیدامیر موسوی در ۶ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۰۳ دربارهٔ اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۱۱۹ - دم مرا صفت باد فرودین کردند:
سلام. روی سنگ قبر نیست. داخل مقبره دورتادور روی دیواره
علی dr.alisarabi@gmail.com در ۶ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
سلام
دوستان لذت بخش است مشاهده ذوق ادبی عزیزان در تفسیر و تبیین شعر فوق که البته گاه این ذوق به تعصب همراه با تکه پرانی همراه میشود.
جسارتا چند نکته عرض میکنم:
اولی تاسی به خود حضرتش است که میفرماید:
من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم ز ردی کرامت چنان بخوان که تو دانی
در ثانی هرجا حاکمی بوده جایرو ظالم "رند تشنه لب و سر بریده ای هم بوده
ازکران تا به کران لشکر ظلم است
یعنی لزوما نمیتواند مختص ابا عدالله(ع) باشد چرا که هر روزه شاهد رندان تشنه لب ناشناخته ای که بی جرم و بی جنایت سر به دار میشوند در جای جای کره خاکی هستیم و حافظ علیه الرحمه نیز نه برای شیراز و ایران و نه برای زمان خود سروده.
بعد اینکه ایشان آن بزرگوار ارادت خود را به شحنه نجف نیز قبلا اظهار نموده
جهار اینکه در رباعیات خود نیز میتوان به زعم خود حسین مقطوع الوتین (ع) را پیدا کرد:
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست
تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت
کوکب هدایت نیز هر کس و هر عقیده ای در هر جایی میتواند باشد:
کاندی در هند
لومومبا در کونگو
کوروش در باستان ایران
کنفسیوس در چین
و غیره
که هر کدام ستارگان هدایتی درخشان برای انسان و بشریت هستند اگرجه حقیر نیز علاقه مندم این کوکب هدایت مهدی موعود باشد
در هر حال لذت شعر حافظ با این وجیزه ها نبایدتلخ کامی آورد
واحد در ۶ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۷:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴:
سلام،در بیت پنجم
ز بخت بی ره و آیین و پا و سر میزیست
ز عشق بیدل و آرام و خواب و خور میگشت
فکر می کنم واژه خور اشتباه تلفظ شده و تلفظ صحیخ آن /xavar/ به معنی ضعف،سستی و ناتوانی می باشد،
لطفا اساتید نظر بدن
.. در ۶ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۰:
سفر از خویشتن باید..
.. در ۶ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۱:
چون همهرو گرفتهای
روی دگر کجا بود..
.. در ۶ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۳:
چه خوش است این دل من
کاو کندش منظر خود..
یما رحمتی در ۶ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۶ - در تفسیر این حدیث مصطفی علیهالسلام کی ان الله تعالی خلق الملائکة و رکب فیهم العقل و خلق البهائم و رکب فیها الشهوة و خلق بنی آدم و رکب فیهم العقل و الشهوة فمن غلب عقله شهوته فهو اعلی من الملائکة و من غلب شهوته عقله فهو ادنی من البهائم:
با سلام خدمت نازنین:مطلب مولانای بزرگوار اصلا مخالفت با علم نه بلکه برتریت دادن عشق و اخلاق انسانی نسبت به علم است باید گفت که علم به تنهایی خود یک عنصر خنثی است و خوبی و بدی آن بستگی به نوع استفاده ما دارد بطور مثال دانشمندی علم تجزیه اتم میداند یا فیزیک اتمی اگر از دانش خود برای ایجاد نیروگاهی جهت تولید برق و روشنایی و خدمت به بشریت استفاده کند خوب است ولی اگر بمب اتم بسازد برای قتل و عام بشریت خطرناک و بد همینطور میتوان مخترعی را در نظر گرفت که هواپیمای مسافر بری بسازد و یا جت جنگی و هزاران مثال دیگر را متصور شوید ....پس علم آخور و دنیا همان علمی است که دارنده اش از داشتن عواطف و اخلاق انسانی محروم بوده و علمش جز تباهی و ویرانی حاصلی ندارد
آرش در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹۵:
استاد محمد معتمدی!!!!!!
از چه زمانی آقای معتمدی به مقامی استادی رسیدن .....؟!؟!
دوست گرامی ،حسین، لطفا در استفاده از القاب دقت کنید....
عطااله حوارینسب در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۲۷ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - در مقام اهل توحید:
دوست داشتم بیت اول قصیده این گونه بود:
مکن در جسم و جان منزل، که این دونست و آن والا
قدم زین هر دو بیرون نه، نه پایین باش نه بالا
که با دون و والا هم تناسب دارد و لف و نشر مرتب نیز پدید می آید.
محمد فروتن در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۴۵ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۰۶ - در بارهٔ رشید الدین وطواط:
جناب خاقانی با توجه سرگذشت و روند زندگی اش, با بسیاری افراد مشکل داشته و این را در شعرش هم نشان داده.
عماد در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۲۴ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):
کوکب خانم
شما که فرموده اید قرآن می فرماید پیامبر بشری مثل ماست. در ادامه می فرماید یوحی الیّ
در این یوحی کلی مطلب خوابیده، کسی که به او وحی می شود باید عصمت داشته باشد، علم داشته باشد و ....
لذا است که قران می فرماید سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجدالحرام الی المسجد الاقصی
اگر شما هم مثل پیامبر هستید می توانید یک شبه با امکانات آن روزی از مسجد الحرام به مسجدالاقصی بروید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نمی گویم یک لحظه!
صاد در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۷:
این شعر توسط مهدی ساکی عزیز همراه گروه کماکان هم خوانده شده
احسان نوکندی در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۳۴ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵:
این بیت خوانش صحیحش به چه صورت است؟
از دست شما جامه دو صد بار دریدم
خواهید که بازش بدرم هیچ مپرسید
بعد از "بدرم" علامت سوال بایست بیاید یا ویرگول؟
روفیا در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۲۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹ - افتادن شغال در خُم رنگ و رنگین شدن و دعوی طاوسی کردن میان شغالان:
که التفات خلق سوی خود کشند
که خوشیم و از درون بس ناخوشند
شاخ های اینستاگرام را می فرمایند؟
رضا ثانی در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۳۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۹ - قصهٔ «سُبْحانی، ما اَعْظَمَ شَأْنی» گفتن ابویزید قدّس الله سرّه و اعتراض مریدان و جواب این مر ایشان را نه به طریق گفت زبان بلک از راه عیان:
نقش او فانی و او شد آینه
هیچ نقش روی غیر آن جای نه
رضا ثانی در ۶ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۸ - جواب گفتن مصطفی علیهالسلام اعتراض کننده را:
خاصه این باده که از خم نبی است
نه میی که مستی او یک شبی است
منوچهر مشکوة در ۶ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۰۳ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۶ - در رثای سید حسن: