تورج قزوینی در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:
1-طرفه میدارند به چه معنیست ؟
2-در حاشیه بزرگواری که از بیت ششم از سعدی بزرگ گلایه داشتند نکته ای به ذهن میرسد عرض می کنم: سعدی صد ها سال پیش در جامعه ایران با فرهنگ آن زمان می زیسته چطور می توان انتظار داشت به برابری جنسیتی اعتقاد داشته باشد، که اگر اینطور می بود بایستی ایشان را موجودی فرازمینی و یا فرازمانی قلمداد می کردیم و کارهای ارزنده ایشان آن همه ارج و قربی نداشت چرا که برخاسته از یک وجود فانی و ضعیف و احاطه شده در جبر و زمان خود نبود .
. در این بیت، خانه نشینی خانم ها را تایید نمی کند و رد هم نمی کند .... به عنوان یک رویه به آن اشاره داشته است
رئح الله رحمانی در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۶:
استاد امجدیان هم در کتاب شریف هفت شهر نی به این موضوع اشاره کرده است / هفت سفر عرفانی برای انسان به تمثیل نی نوازان که شامل سفر است :
1.سفر از شهر خود شنیداری به شهر حقیقت شنیداری
2. سفر از شهر نی نوازان به شهر تکنواز عالم
3. سفر از شهر تقلید به شهر تحقیق
4. سفر از شهر حاسدان به شهر دریادلان
5. سفر از سماع به استماع
6. سفر از شهر لگام گسیختگی به شهر پهلوانان
7. ورود نی نواز به شهر عشق ( ضیافت امجد )
محمد در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۲۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۷ - حکایت آن شخص کی از ترس خویشتن را در خانهای انداخت رخ زرد چون زعفران لبها کبود چون نیل دست لرزان چون برگ درخت خداوند خانه پرسید کی خیرست چه واقعه است گفت بیرون خر میگیرند به سخره گفت مبارک خر میگیرند تو خر نیستی چه میترسی گفت خر به جد میگیرند تمییز برخاسته است امروز ترسم کی مرا خر گیرند:
پرواضح است هیچ شخصی هرچقدر هم احمق ونادان ویا عجول و جدی باشد انسان را به جای خر نمیگیرد....اینجا خر به مفهوم نادانِ ذاتیست!!! یعنی کسیکه همچون خر قابل هدایت و آموزش نیست گرچه در صورت, انسان است....شاید مولانا پس از تحولاتی که شمس در وی بوجود آورد مورد طعنه و آزار مردمان عادی قرار داشته کسانیکه که این تعییرات برایشان قابل قبول نبود واز وی وعظ و خطابه طلب میکردند.و مولانا را به ستوه میاوردند.....
میثم در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۱۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:
سلام
بنده عرض میدارم
1.با توجه به نسخ موجود و محکم بودن نسخ بر بیت مورد بحث در.....
2.با توجه به مصرع دوم
3. و عدم نظر شخصی.
شرف مرد به جود است و کرامت به سجود
سپاس فراوان
پاینده ایران در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۱:
درود بر شما؛
مصرع دوم ( بیت اول) در یکی از نسخ این چنین آمده؛
به جان رسیدم از آن تا به خدمتش پرسیدم.
(پرسیدم، بجای نرسیدم)
ابیات بعدی (از جمله بیت سوم) گویای آن می باشد.
با سپاس
سعیده تهرانی نسب در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸:
ممنون از توضیحات شما اقای محمدی . بسیار عالی و مفید بود.
مهدی در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۵۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۷:
منظور از هشت و چهار، دوازده امام هستند که نام چهار امام ما علی است (امام علی، امام سجاد، امام رضا و امام هادی علیهم السلام) و بقیه امامان اسم های دیگری دارند.
زبده هشت و چهار هم یعنی حضرت علی علیه السلام برگزیده امامان هستند.
احمد احمدی در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۵۰ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۹۹:
مستی بالاترین مرتبه ای هست که انسان می تونه بهش دست پیدا کنه. که در اون همه دانش ها رو در اختیار داریم و هر جای حقیقت بی انتها رو که بخوایم می تونیم دریابیم.
علیرضا در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰:
یک سوال در باره مصرع دوم بیت اول این است که اگر شمع خلوت سحر به هر ترتیب جان خواهد سپرد و خواه ناخواه نورش بی اثر خواهد شد، آنگاه جان دادن برای کرشمه معشوق دیگر چه لطفی دارد؟
شاید در مصرع دوم نوعی التماس نهفته و می خواهد بگوید حالا که ما بعد از عمری سوختن رفتنی هستیم، بیا و کرشمه ای بنما(که همواره عاشق در پی ان بوده) و جان دادن ما را هم تماشا کن...
همایون در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰۸:
جلال دین معنی عید را زیاد بکار میگیرد و از معنی های کلیدی اوست
زمانی که نو میشود و انسان طالب نویی را شاد و دوست دار میکند
فرهنگ ایران نیز فرهنگ نوروزی است و برای نوروز اهمیت درجه اول قائل است
فرهنگی که میخواهد نو شدن را همگانی کند
شاید این غزلی نیمه کاره باشد
دینار و دیدار به زیبایی در تضاد و تبدیل انسان بکار گرفته شده است که کمتر در غزلی دیده میشود
همایون در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰۹:
غزل خاصی از نظر وزن شاید تک و بی نظیر باشد و وزنی که جلال دین از خود ساخته است
بدون ریتم و به نثر منظوم می ماند
از غزل های پیش از همنشینی با شمس است و در زمره عرفان کلاسیک قدما ی پیش از خود سروده است که مضمونی زیبا دارد
یوسف غیاثی در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۱۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۶:
سعید عزیز و شاعرک عزیز،
فکر کنم بشه اون مصراع رو به این شکل خوند:
چپ و رَست و قلب و جناح سپاه.
یکی از مقام های کهن موسیقی ایران (و خاورمیانه) مقام راست هست که بعضی اوقات مقام رست هم گفته میشه. با این نگاه، استفاده از واژه "چپ" هم یکجور مراعات نظیر هست چون در موسیقی ایرانی مقام چپ و گوشه ابولچپ هم داریم.
همایون در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۵:
از غزل های پیش از ملاقات شمس است ولی نکته جالب آن همان پیدا شدن ابر انسان است که هر از گاهی صورت میگیرد و انسان ها را از خوابی سد ساله گویی بیدار میکند
دوستان اگر به دنیای معنی توجه نداشته باشند ارتباط معنی ها را با یک دیگر نادیده میگیرند
برای مثال عرب ها چون زبان فارسی نمی دانستند ایرانیان را گنگ و عجم می نامیدند
آب دردنیای معنی و در شعر عرفانی سمبل معرفت و دانش است و آتش سمبل زندگی و عشق و جنبش و بالا رفتن، این دو کاملن بهم مربوطند و بارها جلال دین آب و آتش و قلزم با دریای آتش را بکار میبرد و همین طور پرنده و پرواز را که سمبل اندیشه است و ماهی و فیل و شتر و غیره در ادبیات عرفانی معانی خاصی را منتقل میکنند یا زن و مرد و آسمان و ماه و خورشید
آشنایی با دنیای معنی با مینوی زندگی را شیرین و عقل خشک اندیش را مست و طربناک میکند
همایون در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۰:
مستی عشق را پرورش و گسترش میدهد
عشق روش و منش بی رنگی و صاف بودن است
عقل بر اساس خوب و بد و مقایسه کار می کند و نتیجه آن سود برای یکی و زیان برای دیگری است
مست، مستی را برای همه میخواهد و گسترش عشق را آرزو میکند، عقل اگرچه بسیار خوب است ولی مانع گسترش عشق است و خودخواه
عقل اکتسابی است ولی عشق در ذات انسان نهادینه شده است و انسان با مستی آنرا در خود می پروراند
علی در ۴ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۵۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیخسرو شصت سال بود » بخش ۱:
لطفا تصحیح شود:
کنون بازگردم بغاز کار ----> کنون بازگردم بآغاز کار
کنون گر همه ویژهٔار منید ----> کنون گر همه ویژه یار منید
همه رادبا مردم خویش باش ----> همه راد با مردم خویش باش
احمد در ۴ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۱:
روحت شاد سعدی ...
مرتضی فرید در ۴ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۵۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم:
در بیت "گفت شه چون ز بهر طبیعت..." در هر دو مصراع، طیبت درست است.
بیت "بره و مرغ و زیربای..." کلیچهها صحیح است.
(خمسه تصحیح حسن وحید؛ با پیرایش سعید حمیدیان)
A در ۴ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۹:
مولانا یکی از مهم ترین ساختار شکنان در ساختار شعر است. غزل 3 بیتی !
بعد آن وقت غزل 1940 را نگاه کنید . دقیق نشمردم ولی فکر کنم تقریبا باید بیشتر از 70 بیت باشد . جالبه
حسین در ۴ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۴۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۲۵ - حکایت امیرالمؤمنین علی (ع) و سیرت پاک او:
باسلام خدمت بزرگواران لطفا کل کتاب را از اول بخوانید. نوشته بعضی حرفها و حکایات با شواهد تاریخی و دلایل عقلی سازگار نیست. کتاب بسیار خوبی است. شما بهره ادبی را برداشت کنید. سعدی انسان بزرگی بوده است ولی نه در پیشگاه حیدر کرار و مولود کعبه و امام معصوم و صاحب ذولفقار دو دم و ...... هدف چیز دیگری است. شما حکمتو برداشت کنید. اصلا در مورد علم علی (ع) صحبت نفرمایید. ممنون
viki در ۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹: