پیمان در ۴ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰:
برای من، مصرع (نقشی به یاد خط تو بر آب میزدم) به کمال زیبایی حالت تصور کردن شمایل محبوب در ذهن عاشق را تداعی میکند: تصویر روی آب بسیار ناپایدار است، ولی برای لحظهای قابل مشاهده. همینطور ذهن مشوش با تلاش میتواند تصویر یار رو فقط برای لحظهای در خود تجسم کند.
زیبایی صتعت این بیت در تظابق جنسی (سیل اش) با (تصویر بر آب) است و تصویر دقیق تلاش ذهن مشتاق.
همین معتی به نحوی دیگر در بیت ششم تکرار میشود.
nabavar در ۴ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱:
گرامی شاهپور
خواهی که سخت و سستِ جهان بر تو بگذرد
بگذر ز عهدِ سست و سخنهای سخت خویش
عهدِ سست درست تر می نماید،
از سست عهدِی خویش و سخن های ناهنجار و درشت گویی خودت پرهیز کن تا سختی عمر و هم سستی آن برتو آسان بگذرد
مصطفی در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۳۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱:
چرا ترجمعه در چهارچوب مشخص می کنید ، شیخ در این شعر میگه هر اعتقادی داری مهم نیست فقط به درون خودت برگرد و رجوع کن ، اگر عهد و اصول درونی را یافتی بر آن پایبند باش حتی اگر صدها بار بدرون خود رجوع کردی و به تضاد رسیدی باز هم بدنبال روشنایی وجود خودت بگرد
شاهپور س در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱:
بیت 5، مصرع دوم، بگذر ز عهد سست و سخن های سخت خویش؛ دال عهد باید ساکن باشد. بگذر ز عهد سست به معنای گذشتن از شخص سست عهد است نه به معنای سست عهد نباش. در بیت اول به روشنی عنوان میشود که باید از این شهر رخت برکشید. به این معنا که آنچه بدنبالش بودیم دست یافتنی نیست و یا ارزش تلاش را ندارد چون هر چه بوده سست عهد بوده است. و خود را مقصر دانستن و با سخن سخت شکنجه کردن درست نیست
Polestar در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۵۴ دربارهٔ هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹:
عالیه واقعا
مهتاب خوبدل در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۴۴ دربارهٔ سعدالدین وراوینی » مرزباننامه » مقدمه:
درود بر شما
لطفا اصلاح بفرمایید:
خواستم که تا از فایدة آن عایدة عمر خود را ذخیرۀ ( بجای ذخیرة) گذارم .ذخیرۀ : ذخیره ای : در نوشته های قدیم خانه ای، جامه ای ، ذخیره ای، گفته ای ، رفته ای، بجای (ای ) یک همزه می گذاشتند. در خانه من ، جامه من علامتی نمی گذاشتند .اگر در نسخه های خطی قدیم این علامت ۀ را ببینیم باید آن را ای بخوانیم.
مادر در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۵۲ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۴:
کاش یک کم مودب باشیم.
ژیوار در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰:
سلام
منظور از " منصور" در این بیت، منصورحلاج است ؟
امیرحسین مناف زاده در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۰۹ دربارهٔ فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳:
کاملا مشخصه شعر حافظو گذاشته جلوش بعضی کلماتشو عوض کرده شده شعر جدید
تفکر در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۰۴ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۵ - الحکایه و التمثیل:
چنین دریا بما عاجز نگردد
ز بهر شب نمی هرگز نگردد
تفکر در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۵۴ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۵ - الحکایه و التمثیل:
به نظر می رسد که در این جا منظور «شبنم» بوده است که به صورت جدا گانه نوشته شده «شب نمی» که
معنی را عوض می کند و می بایستی «شبنمی» باشد.
رحیم غلامی در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۲ - اعتماد کردن هاروت و ماروت بر عصمت خویش و امیری اهل دنیا خواستن و در فتنه افتادن:
در مقالات میبینیم که این عبارت از شمس تبریزی است:«خدای زنده داریم،چه کنیم خدای مرده را؟المعنی هو اللّه.همان معنی که گفتیم عهد خدا فاسد نشود.»
ابوالفضل در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:
سلام خدمت همه ی دوستانی که زحمت کشیدن و نظراتشون رو نوشتن و کسانی که بعدها ممکنه بیان مثل بنده نظرات رو بخونن , بنده تمام نظراتی که تا امشبی که دارم براتون مینویسم رو مطالعه کردم و البته مقداری هم متعجب شدم از بعضی آرا , گویا بعضی ازدوستان فراموش کردن در مورد چه کسی و راجع به چه چیزی دارن صحبت میکنن , اگر بنا بود شعر حافظ رمز آلود و پُر از ایهام و مِجاز و استعاره و کنایه نباشه که دیگه حافظ نبود و ماندگار نمی شد , من متعجبم از کسانی که میخوان برای تعیین مصداق برای مراد حافظ از پیر مغان تاویل و تفسیرخودشون رو مطلق بدونن و بگن این هست و غیر از این نیست , چه کسانی که میگن مراد از پیر مغان حضرت امام حسین هست چه کسانی که میخوان به شکل مطلق بگن که نه آقا قطعا مراد حافظ جناب زردشت بوده , هر کس میتونه برای تعیین مصداق ضمایر مستتر در شعر حافظ نظر شخصی خودش رو داشته باشه و هیچ کس هم نمیتونه مانع این بشه ولی اینکه شخص بیاد به شکل مطلق تعیین مصداقی که خودش انجام داده رو درست بدونه و بقیه رو چه مستقیم چه غیر مستقیم بی سواد و احمق و چه و چه مورد خطاب قرار بده قطعا این کار قبیح و غلط هست حالا چه از سمت رفقای مذهبی چه غیر مذهبی باشه , گاهی اوقات اینطور از حرف ها برمیاد که گویی شخص اصلا با خود حافظ کاری نداره فقط دوست داره که منظور حافظ همونی باشه که او می خواد , نه دیگر اشعار حافظ رو در نظر میگیره نه انگار شناختی از حافظ داره , تک.تک ما مجاز هستیم اعتقاد شخصی خودمون رو در هر بابی داشته باشیم اما مجاز نیستیم این نظر شخصی رو به همه چیز و همه کس تحمیل کنیم اونم به حافظی که درسته بسیاری از اشعارش رمز آلود و مبهم هست ولی با خوندن دیوان ایشون چیزهای زیادی میشه از اعتقادات و ایین و مرام و معرفت او فهمید , برای واضح تر شدن منظورم مثال اگر بهوام بزنم اینطور میگم که یه شخص میتونه آتئیست و خدا ناباور باشه , نظر شخصی او محترم هست در عین حال حق هم داره حافظ رو دوست داشته باشه و اشعارش رو بخونه و حظ کنه تا اینجا مشکلی نیست مشکل از جایی شروع میشه که این شخص بخواد به زور بگه حافظ هم آتئیست بوده , موحد یا آتئیست بودن حافظ که دیگه از رموز شعر حافظ نیست , کاملا مشخص هست که او فردی بوده یکتا پرست و کتاب الهی مسلمانان رو هم از بر داشته و به خاطر همین معروف شده به حافظ , شخص آتئیست حق داره هر اعتقادی داشته باشه و حقم داره اشعار حافظ رو بخونه و از ظاهر شعر او با نگاه هنر برای هنر لذت ببره ولی حق نداره حافظ رو مصادره به مطلوب کنه و شاکله ی کلی او رو تحریف نه به نفع جریان فکری خودش........... مثال آتئیست رو گفتم چون واضح تر میتونستم منظورم رو باهاش برسونم........نظرات رو بنده که خوندم همچین حسی بهم دست داد که گویا رفقا بدون در نظر گرفتن خیلی از اطلاعات و مسلماتی که از دیوان حافظ میشه متوجه شد و شاکله ی کلی حافظ رو فهمید دوست دارن حافظ رو به نفع مکتب فکری خودشون که بهش تعلق خاطر دارن مصادره به مطلوب کنن , نه آقا حافظ حافظه و شاکله ی کلی او مشخصه که متعلق به چه جریان فکریی هست و کسی حق نداره او رو به نفع جریان فکری خودش مصادره کنه , برای تعیین مصداق در همین غزل و بیت پیر مغان رفقای مذهبی اصرار دارن که حتما حافظ منظورش امام حسین علیه سلام بوده از اون طرف کسانی به شکل مطلق میگن که جناب زردشت مورد منظور حافظ بوده , اگر بنا بود به طور مطلق و واضح مشخص باشه چه کسی مراد حافظه که خب چرا اصلا رمز گونه صحبت می کرد , مستقیم اعلام می کرد مراد و منظور او چه کسی هست دیگه , هر کس حق داره مصداقی در ذهن خودش برای این بیت بسازه ولی حق نداره نظرش رو مطلق بدونه و به ویگران هم تحمیل کنه , از طرفی بعضی هم که انگار کلا دیوان حافظ رو یک دور هم نخوندن و هیچ شناختی از حافظ ندارن , برادر و خواهر گرامی حافظ فقز این غزل رو که نگفته یه دور دیوانش رو بخونید تا تصویر کلی او براتون واضح بشه , بدون غرض ورزی هم بخونید , بدون مصادره به مطلوب , مثلا من زردشتی یا مسیحی یا یهودی یا اصلا کافر باشم حق ندارم نظر و اعتقادات و گرایشات خودم رو به زور به کسی که میگه هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم تحمیل کنم که...............خلاصه ی صحبت طولانیم همین یک جمله ست که : تمام ما حق دارین هر اعتقاد و آیینی داشته باشیم ولی حق نداریم اشخاص بزرگی چون حافظ رو مصادره به مطلوب کنیم.
حامد در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۳۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم:
بیت 180 "زاد مردی" اشتباه است، باید با "رادمرد" جایگزین شود:
"رادمردی" عمامه را بشناخت
گفت لختی رهت بباید تاخت
خامش در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۷:
در ادامه امکان اشاره حافظ به محمد مصطفا، بعنوان نور خدا، این مصرع مولانا که صریحا اشاره به حضرت محمد است:غزل #3: گاهی نهد در جان تو نور خیال مصطفی
به بیتی که در آن خواجه میگوید:
هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال
با که گویم که در این پرده چهها میبینم
...بی شباهت نیست.
خامش در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۷:
دوستان به این نکته هم توجه کنید که خداوند به روشنایی، سَروَر کائنات، محمد مصطفا را، نور الله (نور خدا) شمارده. از اینرو بیت اول را از این زاویه هم میتوان نمایان کرد. در سوره 5:15: آمده: پیامبر ما به سوی شما آمده است... از جانب خدا روشناییی (نوری) و ... قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا... مِنَ اللَّهِ نُورٌ. یکی از بینه های روند باور به نور محمدی در عرفان ما همین آیه است و بی شک حضرت حافظ نیز با دوستداری حبیب الله مأنوس بوده.
شاهرخ در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۰:
درود،
من نادان ، نخستین بخش از ترانه را نگرفتم :
ای راهروان را گذر از کوی تو نه...
1- تگر به نوای شیرازی ها آغاز کنیم
*"ای" * راهروان را.... = این راهروان..
که با دنباله ترانه هم آواز نیست
2- اگر *"نهاد" * جمله اش بخوانیم ، "را" ساختار را نا کارآمد میکند
*"هرچه اندیشیدم راه به جایی نبردم..
آز چیرگان ترانه سرایی پارسیم نیاز است،
دریابید، سپاس فراوان
،
حسن شیخ حسینی در ۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹۷:
عجب انرژی دارم میگیرم از این تجربه زیستی مولانا... فردیت... منم آدم هستم... نقش خودم... حسن بودن...
محمود بیانی در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۷:
امامحسیناگر امروز بود،میگفت چرا شما اینقدر درباره من حرف میزنید ،چرا خودتان آزاده نیستید.
محمد امین قلمی ،،، الف. آرمان در ۴ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۳۳ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۸ - دزد و قاضی: