حمید زارعیِ مرودشت در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۱۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » ترجیع بند:
جناب سینا
حق با شماست. بنده تمام تلاشم را کردم که نوشتاری بدون غلط املایی منتشر کنم اما خستگی در زمان تایپ از سویی و نسخهی پر غلطی که در زمان تایپ در دست داشتم از سویی باعث شد که اغلاطی رخ دهد و شرمسارِ جنابِ بیدل هستم. اکنون ویرایش متن با صاحبان سایت و اصحابشان است و از دست بنده خارج است.
البته با ایمیل میتوانم اطلاع بدهم که در اسرع وقت این مهم را به سمعشان خواهم رساند. با سپاس از توجه شما.
حمید زارعیِ مرودشت در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۰۹ دربارهٔ بیدل دهلوی » ترجیع بند:
جناب زوزبه عزیز
بنده ویرگولها را نه بر مبنای رسمالخط رایج که بر مبنای نیاز خوانشِ شعر بیدل در زمان تایپ گذاشتهام.
رسمالخط رایج فارسی، برای نوشتاری مناسب با خواندنِ شعرِ بیدل بسیار کمیود دارد. در نتیجه باید به نحوی لحنِ لازم را با علاماتِ نکارشی مشخص کرد.
بنده با خیلیها راجع به این موضوع بحث دارم، اما فقط کسی که بیدلخوانِ قهاری باشد متوجه این کمبودِ رسمالخط فارسی میشود.
س در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۵۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۲۲ - بیان این خبر کی الکذب ریبة والصدق طمانینة:
“خواب زن کمتر ز خواب مرد دان
از پی نقصان عقل و ضعف جان“
آدم متاسف میشه از شدت ادبیات زن ستیزانه ای که در سراسر ادبیات پارسی جای دارد. حتی در مثنوی معنوی
مریم در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۰۲ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳:
سلام خوانش این شعر را در کجا میتوانم پیدا کنم ...خوانش ها مدتی است در گنجور یافت نمیشود .چرا ؟
محیالدین در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۵۰ دربارهٔ سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الرّابع: فی صفة العقل واحواله وافعاله و غایة عنایته و سبب وجوده » بخش ۲ - اندر ستایش عقل و عاقل و معقول:
از لغتنامه دهخدا
خشک بند [ خ ُ ب َ ] (اِ مرکب ) نوعی از علاج زخم که زخم را بدون بستن دوای تر علاج کنند. (غیاث اللغات ). مقابل تربند. (آنندراج ). رجوع به خشک بند کردن شود
ابر بهاریست ز سرچشمه آب را
زخمی که داشت جوی چمن خشک بند
سلیم
مهرداد وحدتی دانشمند در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:
در مورد نقش مقاله بررسی وتحلیل معنای «نقش» در بیتی بحثبرانگیز از حافظ
دکتر هادی اکبرزاده
مدرس دانشگاه آزاد اسلامی_ واحد مشهد هم کارگشاست.
مهسا در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۷۰ - جواب آمدن کی آنک نظر او بر اسباب و مرض و زخم تیغ نیاید بر کار تو عزرائیل هم نیاید کی تو هم سببی اگر چه مخفیتری از آن سببها و بود کی بر آن رنجور مخفی نباشد کی و هو اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون:
«کاین طلب در تو گروگان خداست زانکه هر طالب به مطلوبی سزاست»
جالبه همون لحظه ای که داشتم با بغض به کتاب تستا نگا میکردم و تو اوج ناامیدی بودم به چشمم خورد:) نشونه خیلی قشنگی بود؛ مرسی خدا جونم
بهار در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰:
سلام. لطفا بیت چهارم را توضیح دهید. ممنون
حمید در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۵۸ دربارهٔ رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۱ - نیروی اشک:
..
یکسر ز دست رفت «اگرش» بود طاقتی
حمید در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۵۷ دربارهٔ رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۱ - نیروی اشک:
سرو روان چو عزم جوان «دید استوار»
طهمورث کارگر در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۷ - حکایت ماجرای نحوی و کشتیبان:
دوستان:
ماهیت وجودی انسان سه بخش است که شامل:
الف) کالبد ب)روح ثانویه ج ) روح اولیه
ماهیت کالبد: همین بدن فانی است که از عناصر مادی شکل گرفته و مجددا به آن باز می گردد.
روح اولیه : ماهیت وجودی خداوند است که متصل به کالبد شده و وجود انسان را سبب گردیده است. اینکه عشق به خداوند و رفتارهای انسان دوستانه داریم و تصمیماتی می گیریم که گرایشات تفکرات الهی را در ما افزایش می دهد تحت تاثیر همین اتصال است.
روح ثانویه : یک ماهیت وجودی سیگنالی دارد که عامل اتصال و تاثیر پذیری او از سایر عالم های غیر مادی است.
اینکه افکار و تصمیمات غیر انسانی می گیریم و تفکرات و عملکرد شیطانی در ما شکل می گیرد ، همه ناشی از تاثیرات همین اتصال است.
مولانا در این ابیات تلاش کرده که مبحث ذوب شدن و یکی شدن با روح اولیه را بمنظور نجات انسان تشریح نماید.
به همه دوستان پیشنهاد میکنم که کتاب " ساختار عالم " و کتاب " زندگی های کالبدی من " نوشته طهمورث کارگر را مطالعه بفرمایند زیرا با صراحت و بصورت کاربردی موارد فوق را تشریح نموده است. است.
سیاوش رضایی در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۱:
با عرض سلام و ارادت خدمت موسس ارجمند سایت و همراهان گرامی
به نظر بنده وزن بیت دوم مصرع اول کمی با مصرع اول مغایرت دارد و شاید بیت دوم بدین گونه بوده :
یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم
وز آن دو لب شیرین صد شور برانگیزم
با
رسول در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۰۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۶ - ذکر دانش خرگوش و بیان فضیلت و منافع دانستن:
آدمیِّ باحَذَر، عاقلکسی است
S ali A در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
منظور از مردن مردن عرفانی هست
میگه از قید و بند و تعلقات دنیوی رها شید
مولانا اول عارف بوده و به پیشنهاد شمس شاعر شد
آبگینه در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۱۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۲:
سلام . میخواستم بدونم چندتا ترکیب وصفی درین دو بیت وجود داره؟ممنون
بهزاد در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴ - از خداوند ولیّ التوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حالها و بیان کردن وخامت ضررهای بیادبی:
چندین و چند نفر از دوستان توضیحات دکتر سروش را بی آنکه نامی از او ببرند اینجا نوشتند ناآگاهانه مصداق معنی بی ادب شدند،
ادب و ادیب و ادبستان یا دبستان معنی اصلی شان در دانش است، بی ادب یعنی نادانی که ادعای دانش می کند، بی ادب ها نه تنها خودشان را تخریب شخصیتی می کنند و در توهمات غرقتر می شوند باعث کج روی و بد فهمی بسیاری از دیگران می شوند، دانا یا ادیب علم تحقیقی دارد( حقیقت علم ) را می داند و علمش تقلیدی نیست، مثلا پرنده علم تحقیقی دارد در ساخت آشیانه ولی مهندس دانشگاه علم تقلیدی، ادب را نمی توان جز از راه تجربه آموخت و تجربه را جز با کمک پیر نمی توان کرد، بقول حافظ بی پیر مرو تو در خرابات، .. قطع این مرحله بی همرهی خبر مکن، چرا چون اونوقت بی ادبی،،،
یسنا در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۲۵ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۳ - ماده تاریخ وفات (امیذ جود):
با حاشیه حمیدرضا موافقم. همانطور ک دوستانی که در دانشگاه یا بطور آزاد مطالعه ادبیات داشته اند آگاهند، در دوران حافظ و سعدی صدایی که اکنون د تلفظ میشود ذ تلفظ میشده.
مثلا سعدی شعری دارد ک در آن "لذیذ" را با "شنید" قافیه کرده است. قدما د و ذ را با هم هرگز قافیه نمی کردند و در آن شعر واضح است ک دوران سعدی شنید، شنیذ تلفظ میشده
محسن در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰:
چه میکنه سعدی❤️❤️
محسن در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳:
خیلی زیبا
ابوالحسن کاشانی در ۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۳۷ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مخمس: