کوروش در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۱۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۶ - داستان آن شخص کی بر در سرایی نیمشب سحوری میزد همسایه او را گفت کی آخر نیمشبست سحر نیست و دیگر آنک درین سرا کسی نیست بهر کی میزنی و جواب گفتن مطرب او را:
هر که را خواهی تو در کعبه بجو
تا بروید در زمان او پیش رو
یعنی چه
کوروش در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۰۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۵ - تمثیل مرد حریص نابیننده رزاقی حق را و خزاین و رحمت او را به موری کی در خرمنگاه بزرگ با دانهٔ گندم میکوشد و میجوشد و میلرزد و به تعجیل میکشد و سعت آن خرمن را نمیبیند:
از کجا جوییم علم از ترک علم
از کجا جوییم سلم از ترک سلم
از کجا جوییم هست از ترک هست
از کجا جوییم سیب از ترک دست
لطفا معنی کنید هر مصرع رو
کوروش در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۰۱ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۱۵:
میران جمع امیران هست
میران سره یعنی امیرهای خالص ؟
کوروش در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۵ - تمثیل مرد حریص نابیننده رزاقی حق را و خزاین و رحمت او را به موری کی در خرمنگاه بزرگ با دانهٔ گندم میکوشد و میجوشد و میلرزد و به تعجیل میکشد و سعت آن خرمن را نمیبیند:
چشم حس افسرد بر نقش ممر
تش ممر میبینی و او مستقر
یعنی چه ؟
کوروش در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۵ - تمثیل مرد حریص نابیننده رزاقی حق را و خزاین و رحمت او را به موری کی در خرمنگاه بزرگ با دانهٔ گندم میکوشد و میجوشد و میلرزد و به تعجیل میکشد و سعت آن خرمن را نمیبیند:
آدمی دیدهست باقی گوشت و پوست
هرچه چشمش دیده است آن چیز اوست
مصرع دوم رو تفسیر کنید لطفا
ایمان کیانی در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰:
درود. بیت سوم را ویرایش کنید
«میترسم از خرابی ایمان که میبُرَد»
یا فتحهها را بردارید از روی میبرد
کوروش در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۵۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۳ - تشبیه مغفلی کی عمر ضایع کند و وقت مرگ در آن تنگاتنگ توبه و استغفار کردن گیرد به تعزیت داشتن شیعهٔ اهل حلب هر سالی در ایام عاشورا به دروازهٔ انطاکیه و رسیدن غریب شاعر از سفر و پرسیدن کی این غریو چه تعزیه است:
پیش مؤمن کی بود این غصه خوار
قدر عشق گوش عشق گوشوار
منظور از بیت دوم چیست ؟
کوروش در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۲ - تفسیر قوله علیهالسلام موتوا قبل ان تموتوا بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی کی ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما:
ور نیاری خشک بر عجزی مَایست
دانکه با عاجز گزیده معجزیست
یعنی چه ؟
کوروش در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۲ - تفسیر قوله علیهالسلام موتوا قبل ان تموتوا بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی کی ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما:
کل آت آت آن را نقد دان
دوست را در نزع و اندر فقد دان
یعنی چه ؟
امیرحسین صباغی در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۲:
این شعر خیلی با اشعار دیگر بیدل تفاوت دارد. به گمانم مال جوانیش باشد.
HRezaa در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۳۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم:
روانت شاد استاد بیهمتا
فریم به فریم تصویرسازی کردی
فریدون قاسمی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۰۷ در پاسخ به احمد لماس دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۲:
باید اینطور بخوانید: (کاما را فقط برای رساندن منظور گذاشتهام)
تا سر برآوَرد از گریـ ، بان آن نگارِ سنگدل
هر لحظه از بیداد او سر در گریبان میبرم.
سیدمحمد هاشمی فرد در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۰۳ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۰ - ناله از تیره بختی خود و امتداد گرفتاری:
سلام و احترام
شکل نوشتاری بیت ۶۰ را تصحیح میکنم:
پیوسته چو ابر و شمع می گریم
وین بیت چو حرز و ورد می خوانم
در مصراع دوم، واژهی «حِرز» را به صورت نادرست «حر» ماشین کرده و حرف «ز» ادامه ی آن را کنار «و» گذاشتهاند که در نتیجه مصراع، به هم ریخته و معنی درست آن از دست رس بسیاری، خارج شده است.
امیر لطف زمان در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۲۱ دربارهٔ نسیمی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » شمارهٔ ۱۰ - ماده تاریخ قتل فضل الله:
گمان میرود که به جای سادس باید ثامن نوشته شود؛
چرا که ششم ذیالقعده در سال ۷۹۶ (ابجد حروف ذال-صاد-واو) چهارشنبه روزی بوده است ولی شاعر به طور صریح اعلام به -روز آدینه- کرده است.
رسول لطف الهی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۳۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در وصف بهار:
زنده یاد سعدی زنده بادکه واژه گنجور هم از همین اشعار اوست .آذار همان فروردین است.
به گفته ادیسون یا همه چیز معجزه است یا هیچ چیز معجزه نیست
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۲۰ در پاسخ به HRezaa دربارهٔ سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۱۴ - حکایت:
درود بر شما
سعدی بر خلاف دیگران به دنبال واژه ها نمی گشت بلکه واژه ها به دنبال سعدی بودند
همه واژه ها در دهان سعدی صف کشیده اند تا مورد استفاده قرار بگیرند
سوره صادقی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۱۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهینبانو به مداین:
سهیل در اینجا آیا میتواند منظور سنجاق سر باشد که از مویش باز میکند و موها را افشان میکند؟
شعری گردون منظور ستاره شعری است آیا؟ از درخشانی و زیبایی موهای شیرین ستاره درخشان آسمان در ناله درآمد؟ ولی تا جاییکه میدانیم هنوز روز است و شب نشده؟
من کمی جستجو کردم و بیش از این توضیحی نیافتم. دوستان نظری اگر دارند در معنی بیت؟
HRezaa در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۴۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۴ - خواستن بهرام دختر شاهان هفت اقلیم را:
درود بر همزبانان گرامی
کسی میتونه راهنمایی که چرا در اشعار ما برای «در» صفت «یتیم» آوردهاند؟!
حبیب شمسی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۲۵ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷۷:
# ناله سوخته جانان به اثر نزدیک است دست خورشید به دامان سحر نزدیک است
شب عاشقانِ بیدل، به پایان، نزدیک است چو خورشید، به سپیده دم.
دو دیدگاه می توان داشت:
1- پایان شب سیه، سپید است و سپیدی، نزدیک. نشان از سبز بودن امید است و گردش روزگار به روز و نوید روشنی است.
2- به نظر می رسد صائب گلایه دارد از پایان شب عاشقان بیدل. عاشق که راه وصال را در سوز و گداز خلوت شبانه می یابد، و از سپیده دمان و برهم شدن آن حال، خوشنودی ندارد.
از آنچه در ادامه شعر و از دیگر نوشته های صائب، بر می آید، دیدگاه دوم، به نظر من نزدیک تر است و کنایه از کوتاهی عمر و دست خالی انسان، در دیدار با معشوق دارد که شایسته نخواهد بود. هر چند تمام عمر، در یاد و سپاس او باشد
فراوان سخن از بخشش و بزرگی معشوق در سروده های بزرگان ادب، آورده شده است. ولی، آنان که در کنجی از این دنیا، گم شده اند، شبانگاهان، شکم سیر می خوابند و روز، عرصه بر دیگران تنگ، یقین، سرافکنده تر از آنند که زبان به درخواست بخشش بگشایند.
شاهد:
وصل با کوتهی دست ندارد ثمری بهله را زین (پیشنهاد به جای "رازین") چه که دستش به کمر نزدیک است؟
روی دنیای فرومایه به بی رویان است همه جا پشت ز آیینه به زر نزدیک است
جعفر عسکری در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۵:۴۸ دربارهٔ کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴: