نیما در ۳ ماه قبل، شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۲:
درود و رحمت بر تربت پاک حضرت سعدی
نیما در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱:
قبلا داشتیم "اکنون همان پنداشتم دریای بیپایاب را"
پایاب قسمت گود ولی کم عمق یک رودخانهست، کاملاً مشخصه در مصرع "چو پایانم برفت اکنون بدانستم که دریایی" کلمه "پایانم" اشتباهه و کلمه درست "پایابم" هست. معنی خودمونی پایاب میشه تا جایی که پاها پیداست. حضرت سعدی میگه فکر کردم آب تا پاهام بیشتر نیست (عشق سطحی و وصال راحت) ولی وقتی خودمو تو ورطه تو انداختم متوجه شدم دریایی و آب از کمرم گذشت (عشق ژرف و وصال مشکل). هرجا مرقوم شده "پایانم"، اشتباهه. درخواست تصحیح زدم، امیدوارم تصحیح کنید.
اشتباهی به این فاحشی، تصحیح نشد ❌️
نیما در ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۲۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۷:
شاهکار: "پروریدستست" دایت!
نیما در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۳۹ دربارهٔ سعدی » مقدمهٔ علی بن احمد بن ابی بکر بیستون (گردآورندهٔ دیوان شیخ سعدی، ۷۳۴ هجری قمری):
رحمت خدا بر شما باد.
نیما در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۳۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵:
رحمت بر پدر و مادرت!
نیما در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۵۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - موعظه و نصیحت:
همون "عارفان جمع بکردند" درسته. جمع کردن به معنی خاطرجمع شدن هست. یعنی عارفان خاطرجمع شدند. هرچند "عارفان جمع بکردند" رو میشه "جمع عارفان این کار را کردند" نیز معنی کرد که باز هم خللی در اصل مفهوم پیش نمیاره.
نیما در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۲۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۹:
با توجه به رباعیهای قبل و بعد جناب ابوالخیر و جناب سعدی، این رباعی به اشعار جناب سعدی بسیار نزدیکتر است.
نیما در ۲ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۰۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۸۶: