احمد خرمآبادیزاد در ۳ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۳۵ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۹۰ - در بیان اینکه وهم از حزب شیطان است:
1- در مصرع دوم بیت 8، «حافظه» (به جای «حافظ») درست است؛ زیرا شاعر از همان آغاز، روح، عقل، شرع و ... را خطاب میکند. در نسخه خطی مجلس (به شماره ثبت 5379) نیز «حافظه» ثبت شده است.
2-در مصرع نخست بیت 13، در راستای سازگاری با مصرع دوم و نیز بنا به نسخه خطی، «هین بکن» (به جای «هین مکن») درست است.
*به کار بستن نگرش سیستمی، یعنی افزایش دقت و درستی کار!
*این حاشیه پس از ویرایش، حذف نخواهد شد تا به عنوان سندی برای پژوهشگران باقی بماند.
محمد وحید در ۳ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۲۳ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰:
«من که خمارم» در مصرع نخست باید یا خَمّار باشد یا مخمور.
این گونه که نوشته شده است به احتمال بسیار، خُمار خوانده خواهد شد که وزن را به هم می ریزید.
فرشاد در ۳ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۳۹ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵:
با سلام و عرض خسته نباشید
به جای تمام «اسفندیار» های نوشته شده در متن «افراسیاب» بخوانید!
کوروش در ۳ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۸۰ - معشوقی از عاشق پرسید کی خود را دوستتر داری یا مرا گفت من از خود مردهام و به تو زندهام از خود و از صفات خود نیست شدهام و به تو هست شدهام علم خود را فراموش کردهام و از علم تو عالم شدهام قدرت خود را از یاد دادهام و از قدرت تو قادر شدهام اگر خود را دوست دارم ترا دوست داشته باشم و اگر ترا دوست دارم خود را دوست داشته باشم هر که را آینهٔ یقین باشد گرچه خود بین خدای بین باشد اخرج به صفاتی الی خلقی من رآک رآنی و من قصدک قصدنی و علی هذا:
هر که رنجی دید گنجی شد پدید
هر که جدی کرد در جدی رسید
مصرع دوم یعنی چه ؟
احمد خرمآبادیزاد در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۱ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۹۲ - در بیان راه تسخیر شیطان حصار دل را:
1-مصرع نخست بیت دوم به شکل «اصل دیو و دد هم از آتش بود» هم میلنگد و هم نادرست است. به دلیل اینکه شاعر این بخش را با «خانۀ وهم» آغاز کرده، و نیز به استناد نسخه خطی مجلس به شماره ثبت 5379، مصرع یاد شده باید به شکل زیر باشد:
«اصل دیوِ وهم از آتش بود»
سخن گفتن از «وهم» و «خیال» (به ترتیب در مصرع نخست بیت 9 و 27)، شکی در درستی تصحیح باقی نمیگذارد.
2-بیت شماره 26 (به دلیل آشفتگی و نامفهوم بودن)، به شکل زیر نادرست:
«نفس مسکین محو شیطان هوشیار/غافل از این کاروان در فکر کار»
با توجه به ایراد بالا و به استناد نسخه خطی مجلس، شکل درست بیت چنین است:
«نفس مسکین محو و شیطان هوشیار/غافل این از کار و آن در فکر کار»
*بهره گیری از نگرش سیستمی یعنی کاهش احتمال خطا در انجام هر کار!
مسعود کلانتری در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۱۱ دربارهٔ صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰:
کاملا به این جمله ایمان دارم که خدا در دل سودا زدگان است
مجید ریاضی پور در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵:
در مورد بیت اول و دوم :
به نظرم منظور حافظ این است: اگر صوفی به دنبال تغییر رویه است لازم است زیاد بنوشد تا او را از خود بی خود کند و از لباس تزویر و ریا بیرون آورد و اگر بخواهد کم بنوشد بطوری که عقلانیتش حفظ شود و همچنان وجهه خود را حفظ کند فقط باده را حرام کرده است و همان به که از اول وارد این عرصه نشود. در حالت اول نوش جانش و در حالت دوم حرامش باد.
بیت دوم اشاره به وارستگانی است که بر خلاف صوفی حتی با یک جرعه از خود بی خود می شوند و به سهولت از هستی به نیستی می رسند و شایسته است شاهد مقصود را در آغوش کشند.
امین آب آذرسا در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۵۰ در پاسخ به علی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:
این بیتی است که شهریار به تقلید از حافظ سروده است.
امین آب آذرسا در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۵۰ در پاسخ به شادان کیوان دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:
اهالی افغانستان هم غلط کردن را به معنای اشتباه کردن به کار می برند.
م.ج خسرو منش در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۴۳ دربارهٔ مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۹:
وزن این شعر اشتباه درج شده
وزن این شعر ( مفاعیلن مفاعیلن فعولن ) است
امین آب آذرسا در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۰۲ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۶ - جان و تن:
درود. چرا در بیت چهارم از کلمه نظرباز استفاده شده است؟
امین آب آذرسا در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۵۹ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۸ - گل پنهان:
نوشته مثنویات، تمثیلات و مقطعات
این شعر احتمالا جزء تمثیلات است، درست است؟
چون نه مثنوی است و نه مقطع
بیقرار در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۴۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۴:
« ای دل تو را نگفتم ، کــز عاشقی حذر کن ؟ »
در کار دل مپیچ و با عقل خود به سر کن ؟عاشق شدی شکستی ، پیمان عقــل خود را
اکنون به جُرم عشقت شب تا سحر نظر کنآب ار شدی چو شمعی ، غافل شدی ز جمعی
در کنج عزلتت هان ، با جان خود شرر کنپروانه شو به گردِ ، گلْ عارضی ز حسـرت
وانگه به هجر نرگس ، غم جامه ها به بر کناز عاشقان مپرسید ، احوال بی دلان را
افغان و آه و اشکت ، در هجر گل به در کنتا کی ریا و تزویر ، تا کی تو ناسپاسی
از بهر حق شناسی در خویش و خود سفر کنغم از دلت نَرُفتی ،گفتم ولی نگفتی
شب تا سحر که خفتی ، اکنون غمت به در کندردا که داغ هجران ، جسمم گرفته از جان
ای همه اینم ز آن ، چشمم پر از گهر کنعمرت به سر شد امّا ، نامد خبـر زِ یارت
وان غایب از نظر را چون سُرمه در بصر کنآسایش دو گیتی آسان به کف نیاید
یا با خِرَد بیامیز ، یا با دلت خطر کنما را که بی قـراریم ، در کار دل فگـاریم
با عشق خود بمیران ، فردا به حشر حَضر کن#رضارضایی « بیقرار »
بیقرار در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۴۲ دربارهٔ قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۴:
« ای دل تو را نگفتم ، کــز عاشقی حذر کن ؟ »
در کار دل مپیچ و با عقل خود به سر کن ؟عاشق شدی شکستی ، پیمان عقــل خود را
اکنون به جُرم عشقت شب تا سحر نظر کنآب ار شدی چو شمعی ، غافل شدی ز جمعی
در کنج عزلتت هان ، با جان خود شرر کنپروانه شو به گردِ ، گلْ عارضی ز حسـرت
وانگه به هجر نرگس ، غم جامه ها به بر کناز عاشقان مپرسید ، احوال بی دلان را
افغان و آه و اشکت ، در هجر گل به در کنتا کی ریا و تزویر ، تا کی تو ناسپاسی
از بهر حق شناسی در خویش و خود سفر کنغم از دلت نَرُفتی ،گفتم ولی نگفتی
شب تا سحر که خفتی ، اکنون غمت به در کندردا که داغ هجران ، جسمم گرفته از جان
ای همه اینم ز آن ، چشمم پر از گهر کنعمرت به سر شد امّا ، نامد خبـر زِ یارت
وان غایب از نظر را چون سُرمه در بصر کنآسایش دو گیتی آسان به کف نیاید
یا با خِرَد بیامیز ، یا با دلت خطر کنما را که بی قـراریم ، در کار دل فگـاریم
با عشق خود بمیران ، فردا به حشر حَضر کن( مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن )
#رضارضایی « بیقرار »
دکتر حافظ رهنورد در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰:
این غزل زیبا تقدیمیست به خواجه ابوالوفا فرصت شیرازی که از صوفیان حقیقی همدوران خواجه حافظ بوده و بسیار به کار خیر مشغولیت داشته
دکتر حافظ رهنورد در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰:
این غزل حکایت عاشق (بلبل) است در عشق محبوب(گل) به رقیب(باد صبا) وقتی که میبیند علارغم اینهمه سختی و خون دل خوردن و رنج، معشوق با رقیبش عشقبازی میکند و او شاهد این عشقبازیست
به هر سو بلبل عاشق در افغان// تنعم از میان باد صبا کرد.
رقیب روبندهی معشوق را کنار میزند و گرهبند قبای او را باز میکند و در آغوش یکدگر میروند و گل از این هماغوشی میشکفد؛ از این روست که حکایت سختیهایش را برای صبا میگوید تا بلکه دردش دوا شود و رقیب گل را به بلبل ببخشد.
علیرضا فرح بخش در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:
سلام دوستان
به قول بزرگی بجای این بیت شعر شهریار:
(برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را)
بیت زیر را میگفت بهتر و خیلی به راه و روش امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نزدیک بود و در واقع عمل امام علیه السلام را به بهترین وجه توصیف میکرد
مرو ای گدای مسکین تو در سرای مولا
که علی همیشه میزد در خانه گدا را
احمد احمدی در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۵۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نرسی بهرام » پادشاهی نرسی بهرام:
هوش مصنوعی واژه نَرسی را که یک اسم خاص است فعل انگاشته و ابیاتی را که دربردارنده این واژه بوده به طرز نادرستی شرح داده است.
احمد عنصری در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۵۲ در پاسخ به رضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸:
درود برشما
توضیح تون در مورد هفت خط واقعا برای من هم جالب بود و هم بدیع فکر نمی کردم حتی ادبیات کوچه بازاری ما هم چنین معنی ژرفی داشته باشند.
آفرین برشما
احمد خرمآبادیزاد در ۳ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۳۷ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۸۸ - در مذمت تقلید و نکوهش ارباب آن: