گنجور

حاشیه‌گذاری‌های Mmd Mmd

Mmd Mmd


Mmd Mmd در ‫۷ روز قبل، جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:

بیت۱ خاک بر سر کردن: خوار و زبون کردن (استعلامی) خاک فراموشی (جلالی) 

گرچه همین معانی برای بیت۴ غریبند و معنای ذکر شده در گنجور در زیر غزل مناسب‌تر می‌نمایند.  

 

Mmd Mmd در ‫۵ ماه قبل، شنبه ۶ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

الحاقی در بعضی نسخ:

من آن زمان طمع ببریدم ز عافیت

کاین دل نهاد در کف عشقت زمام را

بیت ۱: صوفی و صفا و صافی جناس. مشابه سعدی:

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی  (خرمشاهی)

را بدل از کسره. آینه صافی ست جام را: آینه‌ی جام زلال است. باده‌ی جام صاف و ناب است. (ذوالنور)   

بیت ۴: دور ایهام: روزگار و حلقه نوشیدن شراب (حسین‌علی یوسفی) بزم دور: مجلس شراب گردانی، استعاره از دنیا (ذوالنور) 

بیت ۵: قزوینی: مکن (جوانی که رفت، سر پیری دست به هنری نزن که ننگ آورد و آبرو برد) خانلری: بکن (جوانی که رفت لااقل سر پیری هنری کن و گلی از عیش بچین و نامی بخر [برای حفظ آبرو - ذوالنور، نام و ننگ عاشقانه - سودی به نقل از خرمشاهی])

بیت ۶: آبخور بهره از آب یا بهره از عیش و تنعم (حمیدیان)

همو بهشت را ایهام میداند به دو معنای بنها‌د (فرو گذاشت) و فردوس. گرچه معنای بیت در شق‌ دوم را نیاورده. به نظر این شاگرد می‌رسد که معنای قریب بیت می‌تواند این باشد که در عیش نقد و حاضر بکوش که هنگامی که قسمت و بهره (از بودن در فردوس) باقی نماند آدم روضه دارالسلام را فرو‌گذاشت و‌ هبوط کرد. (از بهره فعلی عیش استفاده کن پیش از آنکه به پایان‌برسد همچنان آدم که بهره‌اش از فردوس به پایان رسید ‌و آن را فروگذاشت) معنای بعید نیز شاید این باشد که در عیش نقد بکوش چرا که بهره ای از بهشت (همان روضه دارالسلام) برای آدم باقی نماند. (همانطور که برای آدم بهشت نماند عیش تو هم پایدار نیست پس غنیمتش بدان) 

بیت مقطع: شیخ جام چنانچه احمد جام باشد شاید معنای طنزگونه دارد چراکه ظاهرا شیخ اهل سختگیری علیه مسکرات بوده. و چنانچه مقصود شیخ جام می فروش مشابه پیر می فروش باشد (یوسفی نقل از برک‌نیسی) احیاناً تجدید ارادت معناست. و اگر معنای شیخ جام خود جام می باشد (استعلامی، زرینکوب، همایی، ذوالنور) اندکی بعید و حشو به نظر می‌رسد. بنا بر روحیه غزل محتملا حالت اول (تعریض به شیخ) درست‌تر است.

 

Mmd Mmd در ‫۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:

بعض نسخ: 

بیت ۲: مددی کند سها را (ستاره‌ای کم نور و کم قوت) 

در ضبط خدا را شاید بتوان مانند ذوالنور شهاب را استعاره از سلطان دانست تا از تداخل دو خدا جلوگرفت

بیت ۴: دل عاشقان

بیت ۵: به پیام آشنایی ( ایهام: پیامی که آشناست یا پیامی از جانب یک آشنا)

بیت ۶ مصراع دوم: رخ خوب جانفزایت/رخ همچو ماه تابان، قد سرو دلربا را 

(قیامت نمودن: آزار دادن عاشقان - استعلامی، قامت نشان دادن - ذوالنور)

بیت ۷: که به وقت صبحگاهی/صبحگاهان اثری بود دعا را

(جرعه دادن: توجه کردن - استعلامی، اندکی نوشاندن - ذوالنور)

 

Mmd Mmd در ‫۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:

بیت ۳: مگر چنانچه به معنای شاید و گویا گرفته شود مصراع سوالی نخواهد بود

بیت ۴: بعض نسخ: به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را

بیت ۶: باده پیمودن: اندازه کردن و مجازا پر کردن پیمانه از باده و به دیگری دادن. بادپیما: بیهوده کار و کنایه از بی بهره و محروم 

بیت ۷: وضع: حالت و شیوه و همچنین ایجاد و خلق شده. شیوه مهر و وفا در روی زیبا وجود ندارد و شاید روی زیبا برای مهر و وفا وضع و ایجاد نشده (سعید حمیدیان)

 

Mmd Mmd در ‫۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

خودکامی:

جواد مرتضائی به نقل از برهان قاطع معنی به کام برآمده را برای خودکامه گزیده و  مصراع نخست را اینگونه معنی می‌کند: «مراد به کام خود رسیدن و [...] عشق را اختیار کردن. مصراع دوم [...] راز عشق پنهان کردنی نیست.» 

منبع 

 

Mmd Mmd در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۲۹ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۴۲:

نگر. [ ن ِ گ َ ] (اِ) نمونه . انموذج . (فرهنگ فارسی معین ) :
گردون نگری ز عمر فرسوده ٔ ماست
جیحون اثری ز اشک پالوده ٔ ماست .

(منسوب به خیام از فرهنگ فارسی معین ).

 

sunny dark_mode