قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۱: زرفشانید بر پیلان جرسهای مدارا را
شمارهٔ ۲: من ز تیم تو بتیمار گرفتار شدم
شمارهٔ ۳: عصا بر گرفتن نه معجز بود
شمارهٔ ۴: از دولت عشق است بمن بر دو موکل
شمارهٔ ۵: پیلان ترا رفتن بادست و تن کوه
شمارهٔ ۶: چون آب ز بالا بگراید سوی پستی
شمارهٔ ۷: چون حلقه ربایند بنیزه تو بنیزه
شمارهٔ ۸: وان پول سدیور ز همه باز عجب تر
شمارهٔ ۹: بایسته یمین دول آن قاعدۀ ملک
شمارهٔ ۱۰: بر ماه مشک بینم و بر سنبل آفتاب
شمارهٔ ۱۱: سپه کشید چه از تازی و چه از بلغار
شمارهٔ ۱۲: ای رخ رخشان جانان زیر آن زلف بتاب
شمارهٔ ۱۳: گر به پیغاله از کدو فکنی
شمارهٔ ۱۴: گفتم که چیست بر رخت آن زلف پر زتاب
شمارهٔ ۱۵: خدایگانا امشب نشاط ساز بدانک
شمارهٔ ۱۶: غزل رودکی وار نیکو بود
شمارهٔ ۱۷: نزدیک عقل جمله درین عهد باورست
شمارهٔ ۱۸: ستی پس پشت پشت بستی بستست
شمارهٔ ۱۹: درد مرا بگیتی دارو پدید نیست
شمارهٔ ۲۰: ز راستی و بلندی که مر ترا بالاست
شمارهٔ ۲۱: اگر چه تنها باشد همه جهان با اوست
شمارهٔ ۲۲: بمجلس اندر کان بت مرا شراب دهد
شمارهٔ ۲۳: غلیواج از چه مبشوم است ؟ از آنکه گوشت بر باید
شمارهٔ ۲۴: مشکین شود چو باد بزلف تو بگذرد
شمارهٔ ۲۵: بگرد ماه بر از غالیه حصار که کرد
شمارهٔ ۲۶: دلبر صنمی دارم شکر لب و مرمر بر
شمارهٔ ۲۷: ای دریغا کزین منور جای
شمارهٔ ۲۸: گر چو شته دلت بیفشارند
شمارهٔ ۲۹: گولی تو از قیاس که گر بر کشد کسی
شمارهٔ ۳۰: فغان زان پریچهر عیار یار
شمارهٔ ۳۱: حکایت کند نرگس اندر چمن
شمارهٔ ۳۲: تو گفتی ز اسرار ایشان همی
شمارهٔ ۳۳: توپی آن داور محکم که از دادش بنی آدم
شمارهٔ ۳۴: بگیر ای شاه آزادت ملک طبع و ملک زاده
شمارهٔ ۳۵: بسوی خورابه رایت کشید
شمارهٔ ۳۶: همی بکشتی تا آدمی نماند شجاع
شمارهٔ ۳۷: دل و دامن تنور کرد و غدیر
شمارهٔ ۳۸: بنام و کنیتت آراسته باد
شمارهٔ ۳۹: گرفت از ماه فروردین جهان فر
شمارهٔ ۴۰: شه گیتی ز غزنین تاختن برد
شمارهٔ ۴۱: شکار باز خرچال و کلنگ است
شمارهٔ ۴۲: چریده دیو لاخ ، آکنده پهلو
شمارهٔ ۴۳: سپهسالار ایران کز کمانش
شمارهٔ ۴۴: اگر بر اژدها و شیر جنگی
شمارهٔ ۴۵: ترنج زرد نگه کن ز شاخ چون رخ من
شمارهٔ ۴۶: همی گرفت به ببر و همی گرفت به یوز
شمارهٔ ۴۷: ز مرغ و آهو رانم بجویبار و بدشت
شمارهٔ ۴۸: بیک خدنگ دژ آهنگ جنگ داری تنگ
شمارهٔ ۴۹: ز بهر آنکه همی گرید ابر بی سببی
شمارهٔ ۵۰: اگر نه تیمار از بهر عاشقت بودی
شمارهٔ ۵۱: همیشه دانش ازو شاکرست و زر بگله
شمارهٔ ۵۲: رکاب عالی بگذشت و لشکر از پس او
شمارهٔ ۵۳: هزار لاله و گردش ز مشک لاله هزار
شمارهٔ ۵۴: اگر چه باد ندارد ز نقش و عطر خبر
شمارهٔ ۵۵: اگر همیشه بشادیش خواهم ای عجبی
شمارهٔ ۵۶: اگر ز آتش رخسار او نسوزد مشک
شمارهٔ ۵۷: ز بیقراری زلفش بمانده ای بعجب
شمارهٔ ۵۸: الا تا نرگس خوبان همی بر مشتری تابد
شمارهٔ ۵۹: سروست و بت نگار من آن ماه جانور
شمارهٔ ۶۰: تو جهانی دیگری جوهر درنگ آتش فعال
شمارهٔ ۶۱: کو کنار از بس فزع داروی بیخوابی شود
شمارهٔ ۶۲: گشاده دارد بر زایرش دوازده چیز
شمارهٔ ۶۳: نیست مانی ابر پس چون باغ ازو ارتنگ شد
شمارهٔ ۶۴: ز غیشه خوردن و از بی جوی و بی آبی
شمارهٔ ۶۵: وگر چو گرگ نپوید سمندش از گرگانج
شمارهٔ ۶۶: چورای کوره و داود و نامور چیپال
شمارهٔ ۶۷: دلش نگیرد ازین کوه و دشت و بیشه و رود
شمارهٔ ۶۸: ملک چو اختر و گیتی سپهر و در گیتی
شمارهٔ ۶۹: بشاهنامه همی خوانده ام که رستم زال
شمارهٔ ۷۰: چگونه کرد مر آن دلهرای بیدین را
شمارهٔ ۷۱: چگونه گیرد پنجاه قلعۀ معروف
شمارهٔ ۷۲: بلفظ هندو کالنجر آن بود معنیش
شمارهٔ ۷۳: چو ده دهی(؟) که بد و نیک وقف بود برو
شمارهٔ ۷۴: تو چگونه رهی که دست اجل
شمارهٔ ۷۵: تاسه گردم ترا چو حق شنوی
شمارهٔ ۷۶: بلبل همی سرآید چون بارید
شمارهٔ ۷۷: خود فزاید همیشه مهر فروغ
شمارهٔ ۷۸: تو نبینی که اسب توسن را
شمارهٔ ۷۹: دندان و عارض بتم از من ببرد هوش
شمارهٔ ۸۰: خود فزاید همیشه گوهر اخش
شمارهٔ ۸۱: کجا من چشم دارم بر سخایت
شمارهٔ ۸۲: ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ
شمارهٔ ۸۳: ناید زور هزبر و پیل ز پیشه
شمارهٔ ۸۴: گرفتم بجایی رسیدی بمال
شمارهٔ ۸۵: ای میر نوازنده و بخشنده و چالاک
شمارهٔ ۸۶: بمستحقان ندهی هر آنچه داری و باز
شمارهٔ ۸۷: بکوه ساوه (ساده) ز تو مرگ بر نخواهد گشت
شمارهٔ ۸۸: بهیچ در نروی تا در آن نیابی سود
شمارهٔ ۸۹: ای بر سر خوبان جهان بر سرهنگ
شمارهٔ ۹۰: چو دیلمان زره پوش شاه مژگانش
شمارهٔ ۹۱: هیون چو جنگ بر آورد و یون فکند بر او
شمارهٔ ۹۲: مگر ز چشمۀ خورشید روز دولت تو
شمارهٔ ۹۳: شاها هزار سال بعزّ اندرون بزی
شمارهٔ ۹۴: بدان ماند بنفشه بر لب جوی
شمارهٔ ۹۵: چرا بگرید زار ار نه غمگنست غمام
شمارهٔ ۹۶: سخاوت تو ندارد درین جهان دریا
شمارهٔ ۹۷: عجب دو چیز بیک چیز داد یک چیزش
شمارهٔ ۹۸: دو چیز را حرکاتش همی دو چیز دهد
شمارهٔ ۹۹: سه چیز را بگرفتند از سه چیز همه
شمارهٔ ۱۰۰: چهار چیز بدو چیز داد نیز هم او
شمارهٔ ۱۰۱: چون بایشان باز خورد آسیب شاه کامیاب
شمارهٔ ۱۰۲: سر زلف مشکین جانان من
شمارهٔ ۱۰۳: بکرد با دل تو ای ملک وفا بیعت
شمارهٔ ۱۰۴: تو آن شاهی که اندر شرق و در غرب
شمارهٔ ۱۰۵: پاسخی ده تا نشان یابم ز ناپیدا دهان
شمارهٔ ۱۰۶: آیین عجم رسم جهاندار فریدون
شمارهٔ ۱۰۷: از فتح و ظفر بینم بر نیزۀ تو عقد
شمارهٔ ۱۰۸: زین هر دو زمین هر چه گیا روید تا حشر
شمارهٔ ۱۰۹: ز خون دشمن او شد ببحر مغرب جوش
شمارهٔ ۱۱۰: ز میغ نزم کزان روز روشن از مه تیر
شمارهٔ ۱۱۱: کنند واجب جذری هم اندر آن ساعت
شمارهٔ ۱۱۲: ز بهر سور ببزم تو خسروان جهان
شمارهٔ ۱۱۳: چو بر روی ساعد نهد سر بخواب
شمارهٔ ۱۱۴: جلالش بر نگیرد هفت کشور
شمارهٔ ۱۱۵: زان ملک را نظام و ازین عهد را بقا
شمارهٔ ۱۱۶: از آرزوی روی گل و روی دوستان
شمارهٔ ۱۱۷: چون سیم سفچه شاخ درختان جویبار
شمارهٔ ۱۱۸: دریا گر آن بود که بدو در گهر بود
شمارهٔ ۱۱۹: آبست و زعفران حسد تو که حاسدت
شمارهٔ ۱۲۰: نا داده سود باشد و داده زیان بخلق
شمارهٔ ۱۲۱: آن چه رویست آن شکفته گردش اندر گلستان
شمارهٔ ۱۲۲: شاه گیتی خسرو لشکر کش لشکر شکن
شمارهٔ ۱۲۳: ار یقین خواهی که بینی از گمان آویخته
شمارهٔ ۱۲۴: هزیمت رفتگان چونان همی رفتند روی از پس
شمارهٔ ۱۲۵: سپهسالار لشکرشان یکی لشکر کاری
شمارهٔ ۱۲۶: بوسه ندهد ما را ، ما را ندهد بوسه
شمارهٔ ۱۲۷: ابلق ایام را تا بر نشیند میرود
شمارهٔ ۱۲۸: در آن زمین که خلافش بود نیارد رست
شمارهٔ ۱۲۹: بهر تلی بر از خسته گروهی
شمارهٔ ۱۳۰: گرفتم که جایی رسیدی ز مال
شمارهٔ ۱۳۱: همی بوستان سازی از دشت او
شمارهٔ ۱۳۲: همیشه بود نعمتت را خورنده
شمارهٔ ۱۳۳: گل سوری بماه اندر شکفته
شمارهٔ ۱۳۴: ای ماه سیه پوش تو روشن شده ماهی
شمارهٔ ۱۳۵: ای ترک میر ، فتنۀ بغما و خلخی
شمارهٔ ۱۳۶: ز زلف تو برده ست شبوّی بوی
شمارهٔ ۱۳۷: حلقۀ زلفش بگل بر غالیه دارد همی
شمارهٔ ۱۳۸: گویم ز دل خویش دهانت کنم ای دوست
شمارهٔ ۱۳۹: جزوی و کلی از دو برون نیست آنچ هست
شمارهٔ ۱۴۰: چون دو رخ او گر قمرستی بفلک بر
شمارهٔ ۱۴۱: فغان از آن دو سیه زلف و غمزگان که همی
شمارهٔ ۱۴۲: خوارزم گرد لشکرش ار بنگری همی
شمارهٔ ۱۴۳: الا تا همی بتابد بر چرخ کوکبی
شمارهٔ ۱۴۴: جهانرا اگر چه هست ، فراوان کده رسد
شمارهٔ ۱۴۵: من طالب خنج تو شب و روز
شمارهٔ ۱۴۶: ز پالان فزونست ریش رشید
شمارهٔ ۱۴۷: شکرک از آن دولبک تو بچنم اگر تویله کنی
شمارهٔ ۱۴۸: ای مایۀ طربم و آرام روز و شبم