بکرد با دل تو ای ملک وفا بیعت
بکرد با سیر پاک تو هنر پیمان
ز طبع و دست تو گیرد همی سخا حجت
ز خاطر تو نماید همی خطر برهان
بطاعت تو نیارد همی قضا غفلت
بخدمت تو نجوید همی قدر عصیان
بنور مدح تو گیرد همی ذکا زینت
بآفرین تو گیرد همی فکر سامان
بخیر مال ، ترا هست آشنا دولت
بسعد کام ، ترا هست راهبر دوران
ز هیبت تو نگردد همی روا فکرت
ز همت تو نیابد همی گذر کیوان
ز سیرت تو برد زینت و بها حکمت
ز عادت تو پذیرد جمال و فر احسان
نجست یارد پیش تو اژدها وقعت
نکرد یارد پیش تو شیر نر جولان
تراست بر همه مردان پارسا منت
تراست بر همه گردان نامور فرمان
شدست کام تو بر کامۀ عطا صورت
شدست نام تو بر نامۀ ظفر عنوان
شدست بر کرم و فضل تو گوا فکرت
نکرد از خرد و فضل مختصر یزدان
ز تو نخواهد شد جاودان جدا ملکت
ز تو نخواهد شد هیچ زاستر ایمان
بود زمین عدوی ترا گیا شدّت
بود درخت حسود ترا ثمر خذلان
نکرد طبع تو هرگز بناسزا رغبت
نکرد رای تو هرگز ببد سیر فرمان
براستی برد از تو همی ضیا ملت
بفرّخی برد از تو همی اثر ایمان
همی کنند بنیکی ترا دعا امت
همی برند بشادی ز تو قبا فتیان
دهد بصحبت اعدای تو رضا محنت
کند بجان بداندیش تو نظر احزان
همی بجوید مهر ترا هوا رحمت
همی ببندد امر ترا کمر کیوان
گرفت با طرب سال تو بلاقلت
گرفت با شرف ماه تو حذر احسان
چنانکه سال نو آورد مر ترا نزهت
خجسته بادت امسال سر بسر کیهان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
توانگری و بزرگی و کام دل بجهان
نکرد حاصل کس جز بخدمت سلطان
یمین دولت کایام ازو شود میمون
امین ملت کایمان ازو شود تابان
همه عنایت یزدان بجمله بهرۀ اوست
[...]
بزرگی و شرف و قدر و جاه و بخت جوان
نیابد ایچکسی جز بمدحت سلطان
یمین دولت ابوالقاسم آفتاب ملکوک
امین ملت محمود پادشاه جهان
خدایگانی کاندر جهان بدین و بداد
[...]
بهار تازه ز سر تازه کرد لاله ستان
برنگ لاله می از یار لاله روی ستان
جهان جوان شد و ما همچنو جوانانیم
می جوان بجوان ده درین بهار جوان
بشادکامی امروز داد خویش بده
[...]
اگر نجست زمانه بلای خلق جهان
چرا ز خلق جهان روی او بکرد نهان
اگر نخواست دلم زار و مستمند چنین
چرا نگاشت رخش خوب و دلفریب چنان
اگر نگشت دل من تنور آتش عشق
[...]
شب دراز و ره دور و غربت و احزان
چگونه ماند تن یا چگونه ماند جان
بسان مردم بی هوش گشته زار و نزار
دلم ز درد غریبی تن از غم بهتان
مرا دو دیده به سیر ستارگان مانده
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.