گنجور

 
عنصری بلخی

شمارهٔ ۱: زرفشانید بر پیلان جرس‌های مدارا را

شمارهٔ ۲: من ز تیم تو بتیمار گرفتار شدم

شمارهٔ ۳: عصا بر گرفتن نه معجز بود

شمارهٔ ۴: از دولت عشق است به من بر دو موکل

شمارهٔ ۵: پیلان ترا رفتن بادست و تن کوه

شمارهٔ ۶: چون آب ز بالا بگراید سوی پستی

شمارهٔ ۷: چون حلقه ربایند بنیزه تو بنیزه

شمارهٔ ۸: وان پول سدیور ز همه باز عجب تر

شمارهٔ ۹: بایسته یمین دول آن قاعدۀ ملک

شمارهٔ ۱۰: بر ماه مشک بینم و بر سنبل آفتاب

شمارهٔ ۱۱: سپه کشید چه از تازی و چه از بلغار

شمارهٔ ۱۲: ای رخ رخشان جانان زیر آن زلف بتاب

شمارهٔ ۱۳: گر به پیغاله از کدو فکنی

شمارهٔ ۱۴: روسبی را محتسب داند زدن

شمارهٔ ۱۵: گفتم که چیست بر رخت آن زلف پر زتاب

شمارهٔ ۱۶: خدایگانا امشب نشاط ساز بدانک

شمارهٔ ۱۷: غزل رودکی وار نیکو بود

شمارهٔ ۱۸: نزدیک عقل جمله درین عهد باورست

شمارهٔ ۱۹: ستی پس پشت پشت بستی بستست

شمارهٔ ۲۰: درد مرا بگیتی دارو پدید نیست

شمارهٔ ۲۱: ز راستی و بلندی که مر ترا بالاست

شمارهٔ ۲۲: اگر چه تنها باشد همه جهان با اوست

شمارهٔ ۲۳: بمجلس اندر کان بت مرا شراب دهد

شمارهٔ ۲۴: غلیواج از چه مبشوم است ؟ از آنکه گوشت بر باید

شمارهٔ ۲۵: مشکین شود چو باد بزلف تو بگذرد

شمارهٔ ۲۶: بگرد ماه بر از غالیه حصار که کرد

شمارهٔ ۲۷: دلبر صنمی دارم شکر لب و مرمر بر

شمارهٔ ۲۸: ای دریغا کزین منور جای

شمارهٔ ۲۹: گر چو شته دلت بیفشارند

شمارهٔ ۳۰: گولی تو از قیاس که گر بر کشد کسی

شمارهٔ ۳۱: فغان زان پریچهر عیار یار

شمارهٔ ۳۲: حکایت کند نرگس اندر چمن

شمارهٔ ۳۳: تو گفتی ز اسرار ایشان همی

شمارهٔ ۳۴: تویی آن داور محکم که از دادش بنی آدم

شمارهٔ ۳۵: بگیر ای شاه آزادت ملک طبع و ملک زاده

شمارهٔ ۳۶: بسوی خورابه رایت کشید

شمارهٔ ۳۷: همی بکشتی تا آدمی نماند شجاع

شمارهٔ ۳۸: دل و دامن تنور کرد و غدیر

شمارهٔ ۳۹: بنام و کنیتت آراسته باد

شمارهٔ ۴۰: گرفت از ماه فروردین جهان فر

شمارهٔ ۴۱: شه گیتی ز غزنین تاختن برد

شمارهٔ ۴۲: شکار باز خرچال و کلنگ است

شمارهٔ ۴۳: چریده دیو لاخ ، آکنده پهلو

شمارهٔ ۴۴: سپهسالار ایران کز کمانش

شمارهٔ ۴۵: اگر بر اژدها و شیر جنگی

شمارهٔ ۴۶: ترنج زرد نگه کن ز شاخ چون رخ من

شمارهٔ ۴۷: همی گرفت به ببر و همی گرفت به یوز

شمارهٔ ۴۸: ز مرغ و آهو رانم بجویبار و بدشت

شمارهٔ ۴۹: بیک خدنگ دژ آهنگ جنگ داری تنگ

شمارهٔ ۵۰: ز بهر آنکه همی گرید ابر بی سببی

شمارهٔ ۵۱: اگر نه تیمار از بهر عاشقت بودی

شمارهٔ ۵۲: همیشه دانش ازو شاکرست و زر بگله

شمارهٔ ۵۳: رکاب عالی بگذشت و لشکر از پس او

شمارهٔ ۵۴: هزار لاله و گردش ز مشک لاله هزار

شمارهٔ ۵۵: اگر چه باد ندارد ز نقش و عطر خبر

شمارهٔ ۵۶: اگر همیشه بشادیش خواهم ای عجبی

شمارهٔ ۵۷: اگر ز آتش رخسار او نسوزد مشک

شمارهٔ ۵۸: ز بیقراری زلفش بمانده ای بعجب

شمارهٔ ۵۹: الا تا نرگس خوبان همی بر مشتری تابد

شمارهٔ ۶۰: سروست و بت نگار من آن ماه جانور

شمارهٔ ۶۱: تو جهانی دیگری جوهردرنگ آتش‌فعال

شمارهٔ ۶۲: کوکنار از بس فزع داروی بی‌خوابی شود

شمارهٔ ۶۳: گشاده دارد بر زایرش دوازده چیز

شمارهٔ ۶۴: نیست مانی ابر پس چون باغ ازو ارتنگ شد

شمارهٔ ۶۵: ز غیشه خوردن و از بی جوی و بی آبی

شمارهٔ ۶۶: وگر چو گرگ نپوید سمندش از گرگانج

شمارهٔ ۶۷: چورای کوره و داود و نامور چیپال

شمارهٔ ۶۸: دلش نگیرد ازین کوه و دشت و بیشه و رود

شمارهٔ ۶۹: ملک چو اختر و گیتی سپهر و در گیتی

شمارهٔ ۷۰: بشاهنامه همی خوانده ام که رستم زال

شمارهٔ ۷۱: چگونه کرد مر آن دلهرای بیدین را

شمارهٔ ۷۲: چگونه گیرد پنجاه قلعۀ معروف

شمارهٔ ۷۳: بلفظ هندو کالنجر آن بود معنیش

شمارهٔ ۷۴: چو ده دهی(؟) که بد و نیک وقف بود برو

شمارهٔ ۷۵: تو چگونه رهی که دست اجل

شمارهٔ ۷۶: تاسه گردم ترا چو حق شنوی

شمارهٔ ۷۷: بلبل همی سرآید چون بارید

شمارهٔ ۷۸: خود فزاید همیشه مهر فروغ

شمارهٔ ۷۹: تو نبینی که اسب توسن را

شمارهٔ ۸۰: دندان و عارض بتم از من ببرد هوش

شمارهٔ ۸۱: خود فزاید همیشه گوهر اخش

شمارهٔ ۸۲: کجا من چشم دارم بر سخایت

شمارهٔ ۸۳: ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ

شمارهٔ ۸۴: ناید زور هزبر و پیل ز پیشه

شمارهٔ ۸۵: گرفتم بجایی رسیدی بمال

شمارهٔ ۸۶: ای میر نوازنده و بخشنده و چالاک

شمارهٔ ۸۷: بمستحقان ندهی هر آنچه داری و باز

شمارهٔ ۸۸: بکوه ساوه (ساده) ز تو مرگ بر نخواهد گشت

شمارهٔ ۸۹: بهیچ در نروی تا در آن نیابی سود

شمارهٔ ۹۰: ای بر سر خوبان جهان بر سرهنگ

شمارهٔ ۹۱: چو دیلمان زره پوش شاه مژگانش

شمارهٔ ۹۲: هیون چو جنگ بر آورد و یون فکند بر او

شمارهٔ ۹۳: مگر ز چشمۀ خورشید روز دولت تو

شمارهٔ ۹۴: شاها هزار سال بعزّ اندرون بزی

شمارهٔ ۹۵: بدان ماند بنفشه بر لب جوی

شمارهٔ ۹۶: چرا بگرید زار ار نه غمگنست غمام

شمارهٔ ۹۷: سخاوت تو ندارد درین جهان دریا

شمارهٔ ۹۸: عجب دو چیز بیک چیز داد یک چیزش

شمارهٔ ۹۹: دو چیز را حرکاتش همی دو چیز دهد

شمارهٔ ۱۰۰: سه چیز را بگرفتند از سه چیز همه

شمارهٔ ۱۰۱: چهار چیز بدو چیز داد نیز هم او

شمارهٔ ۱۰۲: چون به ایشان باز خورد آسیب شاه کامیاب

شمارهٔ ۱۰۳: سر زلف مشکین جانان من

شمارهٔ ۱۰۴: بکرد با دل تو ای ملک وفا بیعت

شمارهٔ ۱۰۵: تو آن شاهی که اندر شرق و در غرب

شمارهٔ ۱۰۶: پاسخی ده تا نشان یابم ز ناپیدا دهان

شمارهٔ ۱۰۷: آیین عجم رسم جهاندار فریدون

شمارهٔ ۱۰۸: از فتح و ظفر بینم بر نیزۀ تو عقد

شمارهٔ ۱۰۹: زین هر دو زمین هر چه گیا روید تا حشر

شمارهٔ ۱۱۰: ز خون دشمن او شد ببحر مغرب جوش

شمارهٔ ۱۱۱: ز میغ نزم کزان روز روشن از مه تیر

شمارهٔ ۱۱۲: کنند واجب جذری هم اندر آن ساعت

شمارهٔ ۱۱۳: ز بهر سور ببزم تو خسروان جهان

شمارهٔ ۱۱۴: چو بر روی ساعد نهد سر به خواب

شمارهٔ ۱۱۵: جلالش بر نگیرد هفت کشور

شمارهٔ ۱۱۶: زان ملک را نظام و ازین عهد را بقا

شمارهٔ ۱۱۷: از آرزوی روی گل و روی دوستان

شمارهٔ ۱۱۸: چون سیم سفچه شاخ درختان جویبار

شمارهٔ ۱۱۹: دریا گر آن بود که بدو در گهر بود

شمارهٔ ۱۲۰: آبست و زعفران حسد تو که حاسدت

شمارهٔ ۱۲۱: نا داده سود باشد و داده زیان بخلق

شمارهٔ ۱۲۲: آن چه روی است آن شکفته گردش اندر گلستان

شمارهٔ ۱۲۳: شاه گیتی خسرو لشکرکش لشکرشکن

شمارهٔ ۱۲۴: ار یقین خواهی که بینی از گمان آویخته

شمارهٔ ۱۲۵: هزیمت رفتگان چونان همی رفتند روی از پس

شمارهٔ ۱۲۶: سپهسالار لشکرشان یکی لشکر کاری

شمارهٔ ۱۲۷: بوسه ندهد ما را ، ما را ندهد بوسه

شمارهٔ ۱۲۸: ابلق ایام را تا بر نشیند میرود

شمارهٔ ۱۲۹: در آن زمین که خلافش بود نیارد رست

شمارهٔ ۱۳۰: بهر تلی بر از خسته گروهی

شمارهٔ ۱۳۱: گرفتم که جایی رسیدی ز مال

شمارهٔ ۱۳۲: همی بوستان سازی از دشت او

شمارهٔ ۱۳۳: همیشه بود نعمتت را خورنده

شمارهٔ ۱۳۴: گل سوری بماه اندر شکفته

شمارهٔ ۱۳۵: ای ماه سیه پوش تو روشن شده ماهی

شمارهٔ ۱۳۶: ای ترک میر ، فتنۀ بغما و خلخی

شمارهٔ ۱۳۷: ز زلف تو برده ست شبوّی بوی

شمارهٔ ۱۳۸: حلقهٔ زلفش به گل بر غالیه دارد همی

شمارهٔ ۱۳۹: گویم ز دل خویش دهانت کنم ای دوست

شمارهٔ ۱۴۰: جزوی و کلی از دو برون نیست آنچ هست

شمارهٔ ۱۴۱: چون دو رخ او گر قمرستی بفلک بر

شمارهٔ ۱۴۲: فغان از آن دو سیه زلف و غمزگان که همی

شمارهٔ ۱۴۳: خوارزم گرد لشکرش ار بنگری همی

شمارهٔ ۱۴۴: الا تا همی بتابد بر چرخ کوکبی

شمارهٔ ۱۴۵: جهانرا اگر چه هست ، فراوان کده رسد

شمارهٔ ۱۴۶: من طالب خنج تو شب و روز

شمارهٔ ۱۴۷: ز پالان فزونست ریش رشید

شمارهٔ ۱۴۸: شکرک از آن دو لبک تو بچنم اگر تو یله کنی

شمارهٔ ۱۴۹: ای مایۀ طربم و آرام روز و شبم