گنجور

حاشیه‌ها

بهرام چگینی در ‫۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۳۴ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹:

مصرع اول چجوری تلفظ میشه؟

فرید وحدت در ‫۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۵۶ در پاسخ به محمد رضا نظام دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » کتان و ماه:

درود بر شما،توضیحی عالی داده اید،جالب است که در بیتی از صائب به ترکیب ماه و کتان بر خوردم،...هر چند پایه تو به گردون رسیده است....ای ماه از کتان خبری می گرفته باش...‌که در جستجو به توضیحات عالی و مکفی شما رسیدم سپاس بسیار🙏

یار در ‫۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۴۸ در پاسخ به همایون دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:

رباعی با فضای فکری سعدی همخوانی دارد

البته من اشعار ابوسعید را نخواندم

از هر کدام است، روحش شاد!

کوروش در ‫۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۰۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۵ - قصهٔ سلطان محمود و غلام هندو:

هرکه مستوحش بود پر غصه جان

کرده باشد با دغایی اقتران

 

یعنی چه

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۵ - قصهٔ سلطان محمود و غلام هندو:

صبر شیر اندر میان فرث و خون

کرده او را ناعش ابن اللبون

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۵ - قصهٔ سلطان محمود و غلام هندو:

چون زره دان این تن پر حیف را

نی شتا را شاید و نه صیف را

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۳۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۴ - رجوع به قصهٔ رنجور:

گرچه آن صوفی پر آتش شد ز خشم

لیک او بر عاقبت انداخت چشم

 

صوفی بر چه عاقبتی چشم انداخت ؟

کتک زدن اون مرد چه مشکلی میتونست برای صوفی بوجود بیاره ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۳۵ در پاسخ به فرهود دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۴ - رجوع به قصهٔ رنجور:

پس دروگر یعنی نجار ؟

علی میراحمدی در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:

 

ناگهان پرده برانداخته‌ای یعنی چه؟
مست از خانه برون تاخته‌ای یعنی چه؟

اگر نظر عرفا را در مورد آفرینش و تجلی الهی ندانید و  سابقه و پیشینه عرفانی در مورد مسئله آفرینش را که باید با مطالعه آثار عرفانی پیش از حافظ به دست بیاید نداشته باشید منظور حافظ را ازین غزل در نمیابید.
آن وقت است که از خود میپرسید:
«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه »یعنی چه؟!
ما نمی‌توانیم بدون داشتن پیشینه فرهنگی و دینی و عرفانی پرده از رخ شعر و اندیشه شعر حافظ برداریم

مهدی مقدم در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۰۱ در پاسخ به علی میراحمدی دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۴:

سپاس فراوان عزیز

محمد مهدی فتح اللهی در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۸:

در بیت سوم برخی از منابع حرف (سلح) را نیاورده‌اند و بجای ان (قلج) آورده اند که در زبان ترکی به‌معنای سلاح و شمشیر است

محمد مهدی فتح اللهی در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۸:

اصالت مولوی نه چیزی به معنای اشعار و آثار ایشان اضافه می‌کند و نه کم اما به‌هرحال مولوی‌دوستان، مشتاق فهمیدن اصالت ایشان هستند. آنچه که روشن است هم از لحاظ تاریخی و هم با کاوش در اشعار ایشان این است که مولانا ترک است.زاده‌ی بلخ( که شهر بلخ هم تحت سلطنت ترکان بوده در ان زمان و هم فرهنگی ترکی دارد).

خود مولانا می‌گوید: اصلم ترک است اگرچه هندی گویم

علی میراحمدی در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۳۴ در پاسخ به مهدی مقدم دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۴:

گویا پادشاه یمن راضی نیست که دخترانش را به پادشاه ایران بدهد اما از قرار پادشاهی و فرمانبری راضی به این وصلت شده است  .
در بیت زیر این موضوع را فاش میکند:
ز کینه به دل گفت شاه یمن
که از آفریدون بد آمد به من
اما در ادامه خود را سرزنش میکند که چرا دختردار شده و پسر ندارد:
بد از من که هرگز مبادم میان
که ماده شد از تخم نره کیان
میگوید بدی از من است که فرزندانم همه دختر(ماده)هستند!
«که هرگز مبادم میان» نفرینی است که به خود میکند
یعنی ای کاش نبودم و اصلا وجودی نداشتم!
«که ماده شد از تخم نره کیان» یعنی از نسل من که پادشاه هستم همه دختر بوجود آمده است

مهدی مقدم در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۴:

معنی بیت زیر چیست؟ البته مصرع اول نامفهوم است برای من.

بد از من که هرگز مبادم میان

که ماده شد از تخم نره کیان

علی میراحمدی در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰:

پیرانه سَرَم عشقِ جوانی به سر افتاد

وان راز که در دل بِنَهفتم به درافتاد

وقتی شعر حافظ را از فیلتر «اشارت»رد نکنی و آن را همینطور که هست معنا کنی نتیجه این می‌شود که دیوان حافظ را با سریال سیب ممنوعه اشتباه میگیری و تصور میکنی حافظ در دوران پیری عاشق و شیفته یک جوان شده است و از سر این عشق چنین داد سخن داده است.

همان حافظی که در غزلی دیگر گرفتار عشق دلبر محبوب چهارده ساله شده است و جای دیگر با شیرین پسران سر و سری دارد و همزمان رفیق فابریک شاه شجاع کرمانی هم هست!!

چنین شخصی اگر شعر هم نمیسرود الحق یکی از نوادر دوران بوده است!

پس از حدود دو دهه حافظ خوانی و حافظ پژوهی (که ادعایی هم ندارد)هنوز به خود اجازه  نمیدهم بیتی را شرح کنم!

Fatemeh N در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶:

درودها 

فکر کنم مصرع اول به عاشقان خود غلط باشه 

به عشاقانِ خود بنما....

گمنام در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۴۵ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۱:

ساقی به نور باده برافروز جام ما 

مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما 

 

این غزل هم وزن و هم قافیه این بیت از سعدی است.

دکتر صحافیان در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳:

اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
حریف خانه و گرمابه و گلستان باش(۲۷۳)
اگر دوستی دلسوز هستی، بر پیمان محبت باش! همه جا همراه باش چه در خانه، حمام یا گلستان(خانلری: حریف حجره)
۲- موهای پریشانم را به دست باد نسپار تا آشفته شود، پریشانی خاطر عاشقان را به سخره نگیر!
۳- اگر هم‌نشینی خضر و جاودانگی(پیوستگی حال خوش) را می‌خواهی، همانند چشمه جاودانگی از اسکندر جانت(ثروت و قدرت) دور باش!
۴-هر پرنده‌ای نمی‌تواند زبور عشق* بنوازد و نغمه‌سرایی کند، بیا و نوگلی برای این بلبل عاشق باش!
*کتاب داود نبی که به صورت سرود می‌خواندند و مزامیر ج مزمور بهترین سرودهای یهودیان و مسیحیان است.
۵- تو سرور و‌ معشوقی! به خاطر خدا این طریق خدمت را رها کن و در جایگاه سلطانی قرار گیر!
۶- بر دلم که مقیم حریم امن عشق شده است، دیگر شمشیر نکش! زین پس از نامهربانی با این دل پشیمان باش!
۷- تو شمع فروزنده انجمن هستی(نقطه تمرکز عاشقان)چون شمع یک زبان و یکدل باش(یکپارچه آتشین) به نهایت کوشش و خیال پروانه عاشق نگاه کن و خشنود باش!
۸-نهایت عشق و زیبایی در نظربازی و گره خوردن نگاه‌‌هاست در این شیوه از یگانه‌های زمان باش!
۹-دیگر سکوت کن حافظ و از ستم معشوق شکوه نکن! که گفت که حیران زیبارویی شوی؟!
آرامش و پرواز روح

 پیوند به وبگاه بیرونی

علی میراحمدی در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲:

پیشنهاد بنده به دوستان این است که اگر میخواهید آن لذت و سرخوشی که از خواندن غزلیات حافظ نصیبتان شده است را سرمایه فکر و روح و روان خود کنید و مدتی همراه خود داشته باشید هرگز سراغ شرح و تفسیرهای پای غزل نروید.

متاسفانه این شرح و تفسیرها استعداد این را دارند که تمام تجربه هنری دریافتی شما از هنر حافظ را به باد فنا بدهند!!

 

 

مهدی مقدم در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۵۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۲:

معنی بیت زیر چیست؟

پدر نوز ناکرده از ناز نام

همی پیش پیلان نهادند گام

۱
۷۹
۸۰
۸۱
۸۲
۸۳
۵۶۲۲