گنجور

حاشیه‌ها

محمد ئەژی در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۸ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۸۳:

برای اونای که میخوان معنی این بیت رو بدونند
عقل و خرد فقیر تو پرورشش ز شیر تو
چون نشود ز تیر تو آنک بدو کمان دهی
به نظر من اینجا وقتی مولوی عقل و خرد خودش میده دست معشوق، خوب مولوی میگه که تو مرا رام کردی و من عقل و هوشم در کنار تو گذاشتم... وقتی کسی خودش تسلیم میکنه آن کس در حالت امان هست، میگه من تسلیم شدم که به من امنیت بدید، دیگه جنگ تموم، من دیگه نمیخوام بجنگم... خوب وقتی کسی پشت کمان باشد از تیر آن کمان رها میشە
نظر شما؟

سید محسن در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۰۳ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹:

که در دیار پریچهره محض درمان است---درست است

سید محسن در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۴۲ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶:

ساقی فرخنده پی تا به کفش ساغر است----درست است

سید محسن در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۴۱ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱:

که آستانه میخانه سخت بنیاد است----
هوای سرو بلندی فتاده بر سر من----
درست است
سر ملوک عجم تاجدار کشواد جم---پیشنهاد میشود

سید محسن در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳:

تا پاک بسوزد پر پروانه ام امشب-----عشاق همیشه طالب فنا شدن در معشوق هستند پس آرزوی تمام سوختن درست بنظر میرسد

سید محسن در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۲۱ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰:

قامت افراخته می رفت و به شوخی میگفت-------درست است---
قامت افروخته یعنی بدن آتش گرفته که واقعی بنظر نمی رسد

سید محسن در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۱۵ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

ساخت ازادی ما بند گرفتاری ما------
آه اگر شب زلفت نکند یاری ما -----
درست است

Fatêh.A در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۱۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۱۹:

نیاز به ویرایش زیاد دارد این غزل، چند جایی هم اشکال املایی داشت، به لطف این را جایگزین کنید:
زان تغافلگر چرا ناشاد باید زیستن
ای فراموشان به ذوق یاد باید زیستن
بلبلان نی الفت دام است اینجا نی قفس
بر مراد خاطر صیاد باید زیستن
من نمی‌گویم به‌ کلی از تعلق‌ها برآ
اندکی زین دردسر آزاد باید زیستن
خواه در دوزخ وطن ‌کن خواه با فردوس ساز
عافیت هر جا نباشد شاد باید زیستن
چون سپندم عمرها درکسوت افسردگی
بر امید یک تپش فریاد باید زیستن
نیست زین دشوارتر جهدی‌ که ما را با فنا
صلح کار عالم اضداد باید زیستن
زندگی بر گردن افتاده‌ست یاران چاره چیست
چند روزی هر چه باداباد باید زیستن
موج‌ گوهر در قناعتگاه قسمت خشک نیست
تردماغ شرم استعداد باید زیستن
هر سر مویت خم تسلیم چندین جانکنی است
با هزاران تیشه یک فرهاد باید زیستن
بیدل این هستی نمی‌سازد به تشویش نفس
شمع را تا کی به راه باد باید زیستن

سید محسن در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۱۱ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

گفتم که آب دیده ما چاره میشود-----درست بنظر میرسد

سید محسن در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۵۵ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴:

این نظر با دگران است ،ترا با ما نیست----درست است

سید محسن در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۴۴ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:

با عرض معذرت فراوان در باز خوانی مجدد متوجه شدم-----آشتی کردی و گفتی میکنم ترک عتاب ------درست است

ملیکا در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۴۱ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵:

ما میخونیم نامه ت رو عراقی... ما میخونیم...

سید محسن در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۳۳ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰:

بس خرده ها که بر......-------درست است

سید محسن در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۳۱ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:

مقام تهلکه.........-----درست است

جلال الدین شمس در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۲۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۵ - جواب خرگوش نخچیران را:

فرهاد عزیز تفاسیر ابیاتی که می گذاشتی زیبا بود، باز هم برایمان بنویس.

مقصود در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۴۴ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۵۴ - نوش جانت:

این شعر را بهار در خصوص تیمسار درگاهی گفته و کینه دیرینه از ایشان را به زبان شعر بیان کرده

نازنین جمشیدیان در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۰:

چه نکات عجیب و بکری در این غزل هست ...
چرخ بود جای شرف
خاک بود جای تلف
که هر دو ویرانی ست باید از هر دو رد شد تا بر سلطان رسید ...
من همگی درد شوم ....
به امید رسیدن درمان ...
چقدر زیباست ...

محسن در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

بسیار عالی است، واقعیت هم همین است که عشق رنج‌آور است و دلی که با عشق بیگانه باشد خوش و خرم است؛ هرچند، رشد انسان در عاشقی است؛ ولی سعدی، زیرکانه و با طعنه، دردسر عشق را گوشزد می‌کند. عجیب است که بعضی متوجه این نکته نشدند و قضاوت کلیشه‌ای کردند!

عاصی در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:

درود بر اساتید گرامی و بزرگوار
بنده به تازگی به اشعار مولانا علاقه مند شدم و میخواستم ببینم برای یک تازه کار و برای شروع آشنایی با معنی و مفهوم این اشعار چه پیشنهادی دارید
سپاسگزارم که تجربیات خود را در اختیار این حقیر میگذارید

سمیه در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰:

خواهشمندم معنی ابیات این شعر دو در نظرات درج کنید.
سپاسگذارم

۱
۲۱۹۹
۲۲۰۰
۲۲۰۱
۲۲۰۲
۲۲۰۳
۵۵۱۸