این درد مرا دوا که داند؟
وین نامهٔ اندهم که خواند؟
جز لطف توام که دست گیرد؟
جز رحمت تو کهام رهاند؟
بنمای رخت به دردمندی
تا بر سر کوت جان فشاند
آیا بود آنکه بیدلی را
لطف تو به کام دل رساند؟
افتادم بر در قبولت
امید که از درم نراند
کار دل من عنایت تو
گر بهتر ازین کند، تواند
مهری ز قبول بر دلم نه
کین قلب کسی نمیستاند
چون حلقه برین دری، عراقی
میباش و مگرد، بو که داند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد و اندوه خود میگوید و به رحمت و لطف معشوق اشاره میکند که امیدش را به او دارد. او به دنبال کسی است که بتواند دلش را شفا دهد و از این درد رها کند. شاعر درخواستی از معشوق دارد تا با نشان دادن خود، به او آرامش بخشد. او به طور مستقیم از معشوق میخواهد که به درد دلش گوش دهد و او را نرنجاند. در نهایت، شاعر تأکید میکند که امیدش فقط به لطف و عنایت معشوق بستگی دارد و در انتظار قبول و محبت او است.
هوش مصنوعی: کسی نمیداند که چه کسی میتواند درد من را درمان کند و این نامهی غم و اندوه من را چه کسی خوانده است.
هوش مصنوعی: جز محبت تو کسی به یاری من نمیآید، جز رحمت تو که مرا از این مهلکه نجات میدهد؟
هوش مصنوعی: خود را به دردمندان نشان بده تا بتوانند جان خود را فدای تو کنند.
هوش مصنوعی: آیا کسی هست که با عشق و لطف تو، دل شکسته و بیدل دیگری را خوشحال کند؟
هوش مصنوعی: به دَرِ تو افتادهام و امیدوارم که مرا از خود نرانی.
هوش مصنوعی: اگر توجه و لطف تو به دل من بیشتر از این باشد، میتواند بهتر شود.
هوش مصنوعی: عشقی که در دل دارم، از جایی نشأت میگیرد که هیچکس نمیتواند آن را از من بگیرد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی بر در حلقهای قرار میگیری، به یاد عراقیها و فرهنگ آنها بیفت. همچنین، به این نکته اشاره میکند که شاید هیچ کس جز خود تو از این موضوع آگاهی نداشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کاندیشه چو سر به خط رسانَد
جز باز پس آمدن نداند
آن را که غمت به خویش خواند
شادی جهان غم تو داند
چون سلطنتت به دل درآید
از خویشتنش فراستاند
ور هیچ نقاب برگشایی
[...]
لعل تو به نکته دُر چکاند
وین قاعده کس چو تو نداند
در حسن رخت بدست مردی
از ماه خراج ها ستاند
خورشید نمیرسد بگردت
[...]
آن را که غمت ز در براند
بختش همه دربدر دواند
وآن را که عنایت تو ره داد
جز بر در تو رهی نداند
وآن را که قبول عشقت افتاد
[...]
خوش باش که هر که راز داند
داند که خوشی خوشی کشاند
شیرین چو شکر تو باش شاکر
شاکر هر دم شکر ستاند
شکر از شکرست آستین پر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.