reza morovat در ۶ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۰۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:
درود ، بر همه آشکار است که خیام از دین و کفر عبور کرده است
(میخوردن و شادبودن، آیینِ من است
فارغبودن ز کفر و دین، دینِ من است)
پس شمایی که هنوز درگیر تعصبات هستین نمیتوانین دریافت درستی از این شعر داشته باشین و در گیر این مطلب هستین که چرا قران را در کنار پیاله و می اورده.
خیام حضور خدا رو جایی که شادی هست حس میکنه نه در مسجد و مصیبت خوانی ، وقتی نور الهی بر دل تو میتابه شیدا و سرخوشی و هر لحضه نفس کشیدنت به یاد خدایی و باهاش عشق میکنی.ای بسا مقصود و رسیدن به مرتبه بالا همین هست . اگه فقط هنگام نماز و قران خواندن در پی خدا باشی گه گاه خدا رو یاد میکنی چون تمام لحضه ها نمیتونی این کارو کنی.
محمدعلی علوی در ۶ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۱ - دیدم صنمی:
وزن این تصنیف: مستفعل مستفعل مستفعل مستف است
تور … در ۶ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۴۹ در پاسخ به فرشید علی پور دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۸:
در حاشیه خودم به اون اشاره کردم
تور … در ۶ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۸:
با درود
با اطمینان میشه گفت که مقصود حضرت سعدی، معشوق و محبوبی مذکر بوده
چراکه هم رواج این موضوع در اون ادوار مبرهن هستش و هم در دو بیت میتونیم به این موضوع پی ببریم
اولین بیت که بطور آشکار از واژه «غلام» استفاده میکنه و در بیت چهار هم میتونیم سپاهی بودن معشوق رو متوجه بشیم که قطعا مرد/پسر هستش(به خلاف تیغ هندی که تو در نیام داری)(و لشکر؛ که در اینجا هم معنی سربازان سپاه رو میده و هم افرادی که عشاق اون فرد محسوب میشن)
برای مشاهده بیشتر این دست اشعار میتونید به کتاب «شاهدبازی در ادبیات فارسی» نوشته دکتر شمیسا مراجعه بفرمایید.
ابوالقاسم افشاری در ۶ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۲۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۵:
سلام، ان شاء الله روزی برسد که تمام نوع بشر به کنه کلام عرفانی حضرت مولانا پی ببرند و از اعجاز وحی آن عارف ربّانی بهرهمند شوند و نورچراغ طریقتش روشنی بخش راه نامعلوم مشتاقان اهل عرفان و ارادتمندان آن عالم عظیم الشآن باشد .
دکتر حافظ رهنورد در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳:
در دیوان حافظ به سعی سایه که مداقهایست بر ۱۷ دیوان حافظ از اعصار مختلف، بیت چهارمی آمده که اینجا نیست.
این زمان در کس وفاداری نماند
زان وفاداران و یاران یاد باد
این غزل در گنجور شش بیت است و کمتر غزلی از حافظ با شش بیت دیدهایم
بردیا در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۵۰ دربارهٔ فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲:
چند دارد گردباد آه سرگردان مرا
مصطفی محرومی در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۵۳ در پاسخ به محمد مهدوی دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیع بند - که یکی هست و هیچ نیست جز او:
👏👏
سام در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۴۰ دربارهٔ رهی معیری » منظومهها » خلقت زن:
زنده یاد رهی معیری یک شاعر توانمند است
الان داریم درباره اش حرف میزنیم صد سال دیگه هم حرف میزنن و شاید هزار سال دیگه
اینکه این سروده در چه حال و هوایی بوده رو اول باید مطالعه کنید
شما که میای و پاسخی مثلا زنانه در قالب نظم به این شاعر برزگ میدی و اینجا بنابه مصلحت خودت رفتاری در شان داری و تو اون وبگاه بیرونی که تبلیغ ش رو هم کردی هرکسی نقدی کرده بدون رو در وایسی جواب رو دادی شاید 11 سال پیش خام بودی و شاید هنوز هم خام باشی
سوال اینه میخواستی با یک پاسخ زنانه به یک بزرگی خودت رو مطح کنی که در اینده نام تو هم برده شود؟
ایا 100 سال دیگه کسی اثارت و هم خواهد خواند ؟
ولی من فکر میکنم رهی معیری هزار سال دیگه هم رهی معیری است
البته جای دیگه هم از تو خوندم که فلان قطعه از قاآنی بی کیفیت است ضعیف
چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست
سخنشناس نهای جان من خطا این جاست
صورت خیال در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۶ - سبب پریدن و چرخیدن مرغی با مرغی کی جنس او نبود:
درود. به گمانم شعر به وجود انسان که نیمی از گل متعفن ونیمی از روح خداوندیست اشاره دارد .این دو همنشین همند وبی یکدیگر لنگ هستند گر چه باهم درتضاد بسر میبرند، نیمی تمایل به سوی تعالی دارد ونیمی متمایل به پستی. نیمی سجده و فرمانبرداری فرشته وار ونیمی سرکشی ابلیس گونه، اینچنین انسان در جدالی درونی با دو سویه درونی خود بسر میبرد. شاعر به مخاطبان جایگاه حقیقی شان را یادآور میگردد ومتذکر میشود که ترک و کناره گیری از ابلیس وجود او را به مقام شایسته ای ( بهشت) که در واقع جایگاه اصلی او بوده باز خواهد گرداند.
شهرام لقایی در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۳:
بیت1:اشاره مولانا به زمانی که شب (زمان عدم حضور ظهور الهی در این جهان) پایان می پذیرد و ظهور الهی اتفاق میفتد و توصیه به نوع بشر که بیدار شوند (اشاره به ایمان به ظهور الهی) و بیزاری و دوری از خود (ترک هوای نفسانی)
2- در زمان ظهور افراد احمق هستند که یوسف الهی را میفروشند (هوای نفسانی را به ایمان ترجیح میدهند) اگر باور نمیکنی نگاهی به عالم و تاریخ نوع بشر در زمان ظهور مظاهر الهی بیانداز
3- ظهور الهی که علت اولیه است (بی چون) تاثیرات زیادی روی مومنین میگذارد. او را بینظیر میکند (بی چون) بر ظاهر و باطن انسان تاثیر مثبت میکذارد و باعث راهنمایی تو به ملکوت میشود
4- دوران افکار قدیم مثل قصاص گذشته است. مثل قدحی که واژگون میشود خود را از افکار و عقاید قدیم پاک کن تا به درک مفاهیم جدید نائل شوی
5- طبق اراده ظهور الهی عمل کن مثل گوی در چوگان او و مثل مردار در نزد کرکس باش (کالمیت بین یدی الغسال)
6- اشاره به بشارت انجیل و قرآن در مورد آمدن ندا از آسمان در زمان ظهور. و اشاره به اینکه ظهور الهی مانند آب حیات طبیب هر درد است اما باید عطش و تشنگی در ما باشد تا تاثیر بگیریم.
طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک - چو درد در تو نیبند کرا دوا بکند. حافظ
(آوازی از آسمان شنیدند که بدیشان میگوید باینجا صعود نمائید ... و فرشته هفتم بنواخت که ناگاه صداهای بلند در آسمان واقع شده که میگفتند سلطنت جهان از آن خداوند ما و مسیح او شد و تا ابد الآباد حکمرانی خواهد کرد. باب یازدهم آیه اوّل از مکاشفات یوحنّا
آوازی بلند از آسمان شنیدم میگفت اینک خیمه خدا با آدمیانست و با ایشان ساکن خواهد بود که ایشان قومهای او خواهند بود و خود خدا با ایشان خدای ایشان خواهد بود. باب بیست و یکم از مکاشفات یوحنّا
وَ استَمع یَوم یُناد المُناد مَن مَکان قَریب یَوم یَسمعون الصیحة بِالحق ذلک یَوم الخُرُوج – ایه 41 سوره اعناق)
7- اشاره به اینکه قلب مومن عرش رحمن است و برای موفق شدن به ایمان به ظهور الهی باید به قلب خود توجه کنیم و آنرا صاف کنیم
8- ظهور الهی گرانبهاترین شی است و اگر آن را از دست بدهیم مثل فرد ساده لوحی هستیم که خود طلا را به دزدان سپرده ایم. ما هم اگر اختیار ایمان خود را به دیگران بسپاریم مانند آن فرد ساده لوح هستیم. و برای اینکه اختیار ایمان خود را به دست دیگران نسپریم باید زیرک باشیم.
9- اشاره به اینکه برای درک حقایق معنوی باید آثار و آیات الهی را مطالعه نمود و این کار با مطالعه آثار دیگران حاصل نمیشود و برای درک حقایق از آثار الهی باید آمادگی آنرا که بصیرت روحانی است کسب نمود همانند غواص که برای پیدا کردن مروارید در کف دریا احتیاج به نفس زیاد دارد.
دریاست مجلس او دریاب وقت و دٌریاب – هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد. حافظ
ادیبِ پارسا در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۱۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۲۸:
درود
زمانی که قصاب قربانی را سر می برد برای کندن پوست آن در استخوان پشت پای آن می دمند تا کندن پوست آن راحت تر شود
شهرام لقایی در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۲:
در این غزل مولانا به زیبایی 12 برج فلکی، پنج سیاره منظومه شمسی، خورشید و ماه و لغات اختران و اسطرلاب رو نام میبره.
جلال ارغوانی در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۳۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
با عرص سلام جناب اقبال
در مصرع اول به نظر بنده این طور بود مشکل وزن شعر بر طرف می شد
شعر را مقصود گر آدم گریست
مِهتی در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۴۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۶:
نه ما مانیدم و نه ماندند؛ نه ما باشیم و نه باشند.
به راستی که جهان نور کوچکی، بین دو تاریکی ابدیست؛ حال زندگی ما جز تصادفی چیزی نمی باشد. بهتر آن باشد که با خلق، سر آزار فرو نبریم و خوش داریم دلی...فردا که ازین دیرِ فنا درگذریم
با هفتهزارسالگان سربهسریم
خیام
مِهتی در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۳۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۵:
به به
اگر که تعمیم بدیم ملک و فلان رو به امروز، میشه بگیم اگر خوبی کنی، خوبی خواهد دید؛
ممکنه کمی آرمانی و خوشبینانه به نظر برسه، اما اگر همین آرمان و خوشبینی نباشه دنیایی نیست.
هرچند، خوبی کردن باید بر اساس خود فعل کار باشه نه اینکه خوبی کنه که خوبی ببینه...
محمودی در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۲۲ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۱۲ - هدیۀ عاشق:
تحلیل های هوش مصنوعی خیلی بی ربطن، مخصوصا خلاصه اش. لطفا یا عوض کنید یا کلا حذف کنید آدم رو به اشتباه می اندازه. ممنون.
دکتر حافظ رهنورد در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۲:
عزیزان در خون نشستن یاقوت کنایه از رنگ این سنگ است و به این معناست که اگر قیمتی شده بهخاطر خون دلهاست که خورده.
فرمود: جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف میشکند بازارش
در هیچکجای تاریخ جواهریها سنگ وگوهر را لای خون نمیگذاشتند.
مِهتی در ۶ ماه قبل، جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۱۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۳:
مصلحت طلبی سعدی، تفکر برانگیزه.
اینکه همچین داستان زیرکی نوشته باشی، اول از همه خودت باید فرد زیرکی باشی.
سعدی سعی بر این داره که بگه با کسی که جنگ روا میداری، زد و خورد داره. به قولی، هر رفتی یه اومدی هم داره؛ و همچنین سعی بر این داره که بگه با هرکسی نباید وارد مجادله یا ارتباط شد، چون با پایین بودن خودش تو رو هم پایین میکشه.
برمک در ۶ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۴۷ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۰۰ - ناله از حصار نای و مدح محمد خاص: