احمد خرمآبادیزاد در ۵ ماه قبل، جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۵۳ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۰۳:
این دو بیتی به نوعی تکرار دوبیتی 302 میباشد و به این شکل، در نسخه مرجع و نیز نسخه دیگر شادروان وحید دستگردی وجود ندارد.
رضا از کرمان در ۵ ماه قبل، جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۴:
درود بر شما
حاشیه قبلی بنده اشتباها حذف شد ولی به صورت خیلی ساده معنی بیت میشه :
ای جان من ، تو چرا به این چشم من که دزدانه و زیر چشمی تو را نظاره میکند ودچار فعل حرام میگرده قدرت بینایی میدهی این کار را نکن
رضا از کرمان در ۵ ماه قبل، جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۳۳ در پاسخ به سید عماد آریافر دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۰ - ای گربه:
عماد جان درود
بنظر نمیاد این قطعه ربطی به ایران وانگلیس داشته باشه ضمن اینکه دوران حکومت رضا شاه دوره رشد وترقی ومدرنیته ایران بوده نه دوره تاریک ایران واتفاقا ایشان کاملا پایبند به مشروطه بوده اند.
شاد باشی عزیز
سوره صادقی در ۵ ماه قبل، جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۵۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹ - خطاب زمینبوس:
پهلو به معنای پهلوان است. خسرونشان کسیست که نشان پادشاهی دارد. هر پهلوانی دوست دارد خود را بزرگ و معظم همچون پادشاه جا بزند. طغرل ارسلان نه تنها سلطان است بلکه پهلوان و جوانمرد هم هست. پادشاهی و خسروی نماد قدرت و پهلوانی نماد اخلاق و جوانمردیست که نظامی میگوید طغرل ارسلان هر دو را دارد.
سید مهدی smb۱۳۴۷@gmail.com در ۵ ماه قبل، جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۵۷ دربارهٔ خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۹:
دقیقا در رباعیات مولانا نیز آمدهاست.
سید عماد آریافر در ۵ ماه قبل، جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۰ - ای گربه:
مسمط " گربه " پروین اعتصامی از قدرنادیده ترین اشعار تاریخ ادب پارسی است.
پروین در این شعر از استعاره های گوناگونی برای توضیح وضعیت سیاسی و اجتماعی زمانه پر از آشوب خود سود جسته که در اوان حکومت رضاخانی و گذر از سالیان تاریک پسامشروطه می باشد.
گربه ما روشن ترین استعاره شعر است و نماد ایران است. نماد سیاستمداران شجاع آن هم فرزندان نژند او هستند.
موش نماد جاسوسان و همچنین دولت انگلیس است که از آفت او نه پحته بجا ماند نه خام.
پروین در مسمط گربه به سبک علامه دهخدا در شعر یادآر سروده شده، به بیان دغدغه های ملی میهنی خویش پرداخته
محسن در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۲۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۲:
فلسفه ی بردن کره اسب بر میگرده به یک داستان فولکلور در مورد اسکندر که قدیمی ها میگفتند.
اسکندر که جوان و مغرور بوده میخواسته تاریکستان (شاید حوالی قطب شمال) رو فتح کنه .
حرف جوانی که بهش گفته بود بگذار پدر پیرم رو به همراه بیارم تا راهنمایی مون کنه ولی اسکندر قبول نمیکنه و میگه اون طاقت این سفر رو ندارها.
اما جوان پیرمرد رو در خورجین اسب پنهان میکنه و همراهش میاره ،وقتی به تاریکی میرسند اسبها از حرکت می ایستن و قدم از قدم برنمیدارن.
اسکندر حیران میمونه تا اینکه جوان سر از راز خود برمیداره و میگه که پدرش رو در خورجین پنهان کرده.
اسکندر از پیرمرد چاره جویی میکنه ، پیرمرد میگه کره اسب رو بغل کنید و ببرید مادرش به دنبال کره اش خواهد آمد.
اون مصرع معروف حافظ هم میتونه اشاره به همین داستان داشته باشه که میگه:
بی پیر مرو به خرابات ،هرچند سکندر زمانی
یا فولکلورش
بی پیر مرو به زندگانی ،هرچند سکندر جهانی
محمد تدینی در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۱۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۶۱:
درود بر شما
جمله: "دین به دنیا فروشان خرند، یوسف بفروشند تا چه خرند؟!" را نمیتوانم معنی کنم. آیا معنای "خرند" در اولین عبارت دلالت بر خر بودن میکند؟! سپاسگزارم
رضا از کرمان در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۲۲ در پاسخ به همایون دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۲:
درود بر شما همراه گرامی
از حسن توجه حضرتعالی ممنونم
برقرار وپاینده باشی
ابوتراب. عبودی در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۵۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲:
با سلام و عرض ادب محضر استادان عزیز و فرهیخته فعال در گنجور.
باسلام
گر با می و مطرب دل خود شاد کنی
یا با صنمـــی دل ز غم آزاد کنــیاز جور زمان خلاص گشتن هیهات
جـز اینکه دلـــی خـراب آباد کنـــیرباعی دیوان ابوتراب عبودی
همایون در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۲۳ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۲:
رضا عزیز شاد شدم، من هم از سمنان هستم، دور و بر کویر و دشتیم، چه خوب!
راست میگویی بیت آخر خیلی سنگین است و برمیگردد به تابوت آتشین و رمیدن از زمین و ابر پاره پاره و خط کشیدن بر دو کون
پیش از این از گزینشی میگوید و هجرانی و سپس پرسش از چشم خود و جان خود میکند که چه دیده اند و به کجا رسیدهاند
تبریز و شمس دین (با تاکیدو مکث)
و دگرها بهانههاست (غیر از او همه چیز دگر بهانه است)
کز وی ( یعنی شمسدین تبریز )
دو کون را تو خطی درکشیدهای ( تو،خطاب به دل و جان خود)
HRezaa در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۵۲ در پاسخ به فرهود دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان:
درود بر شما
کل عرائض من در این دو حاشیه موجود و قابل بازخوانی است
عرض کردهام سرودن این ۴ شعر در مدح یا ثنای (یا تعریف خوبی کردن، یا هرچه شما ادیبان میدانید) حاکمان وقت، بعید است از روی رضایت خاطر باشد
کجا گفتم ایشان مدیحهسرا بوده؟!
اصلا من کی باشم که بخوام چنین گستاخی به آن بزرگوار کنم؟!؟!
من شروع کردم به خواندن اشعار ایشان، و لذت میبرم و به اندازهی درک خودم شاید بهرهای ببرم، شاید هم نبرم....
سوره صادقی در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۰۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹ - خطاب زمینبوس:
استفهام انکاری. به کسی گرفتن به نظرم کنایه از: ایراد گرفتن از کسی، گیر دادن به کسی. معنای بیت باین ترتیب: اگر ذره بتواند آفتابی را هدیه آورد چه کسی میخواهد و میتواند به او ایراد بگیرد؟ بهمین ترتیب اگر گنجشکی، عقابی را تقدیم کند.
سوره صادقی در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۵۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹ - خطاب زمینبوس:
سرایش خمسه گویا ۱۶ سال زمان برده.
رضا از کرمان در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۴۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۳۱ - حکایت:
درود
احتمالا باید منظورش مولانا باشه ولی در غزل ۱۳۸۶ از صایب تبریزی یک بیت داریم با این مضمون
مرگ تلخ از زندگی خوشتر بود در کشوری
کز دهان سگ هما را استخوان باید گرفت
ولی صایب ربطی به بلخ نداره الله اعلم
شاد باشی
سوره صادقی در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۲۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹ - خطاب زمینبوس:
از سحر سحر: در نتیجهی جادوی صبح. پیکان راه: تیری که راه را میشکافد و نشان میدهد (؟). میگوید: آغازگر این راهم و این برکت را از تاثیر لطیف کار در سحرگاهان دارم.
در لغتنامه دهخدا ضبط سایت واژهیاب تحت مدخل جرسجنبان، این بیت آمده و «هارونان» ذکر کرده و نه هاروتان. هارون به معنای پیک و نیز پاسبان. به نظر میرسد با توجه به معنی جرسجنبان، معنای پاسبان تداعی میشود. اما در این معنی، بین دو مصرع نمیشه ارتباط چندانی برقرار کرد.
از طرفی، هاروت با سحر تناسب دارد در بیت؛ جمع بودن آن قرینه بر کنایی بودن معناست: منظور شاعران دربار میتواند باشد و اینکه نظامی میگوید جلوی خیل اینها هستم و صاحبسبک و متوجهکننده شاعران به طریق جدید شاعری.
امین حقیقی در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۴:
چشم حرامخواره من دزد حسن توست
ای جان سزای دزد بصر میکنی؟ مکن
دوستان بزرگوار، در مورد این بیت اگر توضیح و نظری دارید لطفا عنوان بفرمائید.
پرویز شیخی در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۲۶ در پاسخ به همایون دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰۲:
ما ایرانیان بدون اینکه هیچ تحقیق و تعقلی کنیم در مورد هرچیز به چواب و باسخ اماده آن که در مغزمان ذخیره شده رجوع میکنیم، کف در اینجا به بدن فانی بشر اشاره دارد که در تمام بشر مانند هم است، مثل انسان و یا آدمیان و ما ابتدا باید بدانیم انسانیم یا آدمیم؟ چون طبق قرآن و کتاب مقدس، انسان از بدن خود جز در جنگ و جدل و تکبر استفاده نمیکنند و نهایتأ خواهند مرد.....اما آدمیان از بدنشان بعنوان نردبان استفاده می کنند و با پرورش عقل در ذهنشان، نفس و شخصیتی منحصر بفرد برای خود خلق می کندد و چون آترا با خداوند صلح کنند، هرگز نخواهند مرد
پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است؟ (86:5)
ما انسان را از نطفه ای مختلط (حیوان و آدم) آفریدیم (76:2)
پدری (حیوان) که «انسان» را به وجود آورد (90:3)
کشته باد «انسان»، چه بی عقل و ناسپاس است (80 :17)
«انسان» بیش از هر چیز سرِ جنگ وجدال دارد (18 :54)
قطعاً انسان ظالم ناسپاس است... ابراهیم34
و انسان همواره بخیل است... اسراء
براستی انسان ستمگری نادان بود... احزاب
و انسان میگوید:آیا وقتی (از نظر جسمی) بمیرم، به راستی زنده بیرون آورده میشوم؟مریم 67
و ما انسان را آفریدهایم و میدانیم که نفس او چه وسوسهای به او میکند، و ما از شاهرگ به او نزدیکتریم.... ق 16
سپس انسان بعد از این قطعاً خواهد مُرد (23:15)
سوره صادقی در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۵۱ در پاسخ به فرهود دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷ - در ستایش طغرل ارسلان:
ممنون از نکته دقیقی که فرمودید من معنی دبیر در نقش حسابدار را نمیدانستم آموختم. دبیر را به معنای شغل اداری که معمولا مسوول مکاتبات و مراسلات دربار هستند میدانستم (تصویر بونصر مشکان در تاریخ بیهقی). به نظر میرسد که نقش حسابدار هم میتوانستهاند داشته باشند.
احمد خرمآبادیزاد در ۵ ماه قبل، جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۳۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۰۵: