کوروش در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۳۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۱۳:
منظور از بیت اول چیست
سوره صادقی در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۳۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸ - ستایش اتابک اعظم شمسالدین ابوجعفر محمدبن ایلدگز:
این معنی خوبیست ممنون. به این ترتیب، طرفداران این بیت با زرهپوشان بیت قبل هم تناسب و ارتباط معنایی پیدا میکند. الان به نظرم رسید که هر دوی اینها اضافهی تشبیهی هستند: دریای مواجی که چون زرهپوشان یک ارتش است و کوه آهنین چنگی که همچون طرفداران آن ارتش. معنا میشود اینکه طبیعت هم با همه ابزارهای خود با زور و قدرت پشت سر اتابک است و محافظتش میکند.
کوروش در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۲۰ دربارهٔ کمال خجندی » مثنوی:
چنین بینی که پیش روی من هست
نمی بینی که از پنجه، شصت من هست
وزن این بیت جور در نمیاد
عرفان سروینه در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۰۰ در پاسخ به روفیا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹:
سلام. مگه نظر استادتون چی بوده؟
به در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۴:۴۸ در پاسخ به به دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى:
دینور و نهاوند نیز در عربی ماهات یا ماهان خطاب میشدند که پس از گشودهشدن توسط اعراب ماهالبصره و ماهالکوفه گفته میشدند.رستم فرخزاد یا فرخهرمز نیز اهل ماد بود
همایون در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹۸:
عشقی که جلالدین بدان پی برده و از آن میگوید بسیار ویژه است گویی از ژرفای درون است و همه چیز ها را کنار میزند و در همان ژرفا به خانه خود می رسد و تنها شیرینی و شادمانی آن به پژواک در میآید و غزل میشود وبه گوش مردم میرسد
همایون در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱۱:
غزل جانانه ای سماع یارانه ای در دل و جان خانه ای دیدن مستانه ای روی خود آیینه ای
همایون در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱۸:
میزنم حلقهٔ درِ هر خانهای
هست در کوی شما دیوانهای؟!
ای خدا مجنون آن لیلی کجاست؟
تا به گوشش دردمیم افسانهای
این غزل همان روایت از افسانه شدن است که جلالدین واقف است و هم میخواهد آنرا همگانی و خنیده سازد که او افسانه ای تازه در عشق ساخته است که دیگر سخن از لیلی و مجنون در میان نیست و افسانههای کهنه شده که هیچ رازی در خود ندارد و نیازمند هیچ کلیدی برای گوش عقل نیست، این داستان سراسر رازآلود و رمزگونه است و همیشه ماندنی
همایون در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳۹:
افسانه ما شنو که در عشق
گشتیم فسانه چند خسبی
افسانه در عشق شدن برای جلالدین حقیقتی بسیار ارزشمند و جانانه است که بارها به آن اشاره میکند
اینجا یار خود را فرا میخواند به بیداری و همنشینی واز پایمردی خود میگوید و همچنین افسانه شدن عشق خود را گوشزد میکند
همایون در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۶:
این هم از آن غزل هایی است که نشان میدهد جلالدین افسانه ای جاودانه از اوصاف شمس و آیین خود می سازد و در این کار بسیار کامیاب است
همایون در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۸:
از غزل های ابتدایی است که میتوان حتی آنرا الحاقی به حساب آورد
همایون در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴۹:
غزل راهگشایی است برای پی بردن به عرفان و باور و شاید حتی گفت به آیین جلالدین که همچون ایدئولوژی در دنیای امروزی ما است، هم پیشینه و خاستگاه تاریخی در آن هست و هم یک استراتژی و راهبرد برای آینده، افسانه شدن راز نهفته در آن است چرا که هیچ چیز به اندازه افسانه ماندنی و ارزشمند نیست به گفته فردوسی گرانمایه
جهان سر به سر چون فسانه است و بس
نماند بد و نیک بر هیچکس
ابوالقاسم افشاری در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » بیست و ششم:
با درود، قبل از بیت پایانی، به اشتباه کلمه امروز (امرزو) تایپ شده لطفآ اصلاح بفرمایید .
در زلزلت الارض خدا گفت زمین را
امروز کنم زنده هرآن مرده که داری
فرهود در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۵۷ در پاسخ به HRezaa دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان:
این بیت را خطاب به کاتبان اشعار سروده که آنرا خوشخط بنویسند
HRezaa در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۵۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین:
درود
بنظرم دعوی درستتر باشد تا دعوا
فرهود در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۴۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان:
جنابان محترم
شما یک مورد نشان دهید که نظامی شعری را برای دریافت صله یا پاداش سروده باشد.
شما به معنی مدیحهسرا دقت نکردهاید؛ مدیحهسرا به کسی میگویند که شعر را با هدف مداحی بسراید. کدامیک از «پنج گنج نظامی» در بطنشان بجز حکمت، معرفت و زیبایی سخن چیز دیگری هست.
خب در قدیم مرسوم بوده شاعر برای دریافت حقالزحمه خود در ابتدای یک کتاب آنرا به کسی یا حاکمی یا پادشاهی تقدیم کند و حقالزحمه خود را بگیرد آن زمان که صنعت نشر و انتشارات وجود نداشته که شاعر کتابش را چاپ کند و از این طریق امرار معاش کند.
شما این مدحها را که نظامی سروده از کتابهایش حذف کنید کمترین لطمهای به پنجگنج او نمیزند. این یعنی چه؟ یعنی اینکه اصلا به حساب نمیآیند اصلا تاثیری در متن کتاب نگذاشتهاند.
این مدحها چیزی بیشتر از حد ثبت تاریخ که در ابتدای یک کتاب بنویسیم نیستند (اگر چه ارزش هنری نیز دارند) مثل اینکه بگوییم در تاریخ فلان این کتاب شروع شد در همین حد.
مداح کسی است که تمام هنرش را در خدمت یک شاه یا حاکم قرار دهد؛ بطن شعر او و متن شعر او مدح و ثناست، در دربار بهسر میبرد. معمولا قصیدهسرایان هستند.
کدام یک از پنج گنج نظامی چنین خصوصیتی دارند؟
شما بروید درسهای حکمتآموز نظامی را درباره حاکمان، عدل و انصاف بخوانید بعد نظر بدهید. حکمتهایی که امروز نیز کاربردی هستند.
مثل:
داستان پادشاه نومید و آمرزش یافتن او (مخزنالاسرار)
حکایت نوشیروان با وزیر خود (مخزن الاسرار)
مقاله در رعایت رعیت (مخزنالاسرار)
داستان سلطان سنجر با پیرزن (مخزنالاسرار)
داستان پادشاه ظالم و مرد راستگوی (مخزنالاسرار)
بر تخت نشستن بهرام به جای پدر (هفت پیکر)
اندرز گرفتن بهرام از شبان (هفت پیکر)
شکایت کردن هفت مظلوم (هفت پیکر)
و ...
شما به شاعر اشعار بالا میگویید مدیحهسرا؟ عجب!
شما کدام یک از شاعران پارسیگو را میشناسید که تا این اندازه و با این کیفیت به موضوع عدل و انصاف و دادگری پرداخته باشد؟
قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری:
چو سلک در خوشاب است شعر نغز تو حافظ
که گاه لطف سبق میبرد ز نظم نظامی
احمد خرمآبادیزاد در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۷۹:
به استناد نسخۀ مرجع و نیز نسخۀ دیگر شادروان وحید دستگردی، شکل درست این دوبیتی عبارت است از:
ز مشک چین سیهتر سنبلت بی/هزاران دل به قید کاکلت بی
نباشد نالهام را در دلت راه/ز خارا سختتر گویا دلت بی
همایون در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹۹:
فسانِهٔ عاشقان خواندم شب و روز
کنون در عشق تو افسانه گشتم
این بیت حقیقتی شنیدنی و داستانی ماندنی را بیان میکند در کنار دیگر داستان های عشق که در واقعی بودنش جای گمان و تردیدی نیست اگر دیگر داستان ها ساخته و پرداخته داستانسرایان است این داستان عشق پرداخته خود عاشق است
HRezaa در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۵۲ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان:
درود بر شما دوست و هموطن عزیز و گرامی
این کمترین، متاسفانه به هر علت سالها دور از ادبیات بودهام و در کل هم هیچ ادعایی در هیچ زمینهای ندارم
و صحبت شما در مورد وجود شاعرانی که بدنبال پول و بصورت یک شغل قلم زدند کاملا درسته، هم در گذشته بوده و هم الان بسسسیااار بیشتر هست
حتی شاعرانی هستند که اشعارشان تفاوتی با بتپرستی (از نوع پرستش یک سری انسان خاص) ندارد
و در واقع از زمان حکومت صفویان(قرن نهم) که خردورزی رسما جای خود رو به مذهب داد و تقلید جای تفکر رو گرفت، فرهنگ ایرانزمین بسمت نابودی رفته، عوام(ازجمله خودم) که تعطیل تعطیلیم، خواص هم بجز تعداد انگشتشماری بقیه نان به نرخ روز خور شدند....
و اگر دقت کنید ابرشاعران و ابر عارفان ما، تقریبا همگی تا قرن هشتم هستند و این میراث کمکم به دست فراموشی رفت....
شاید من متعصبانه قضاوت کنم، ولی بنظرم از استاد نظامی که در ۴ شعر ابتدای این کتاب، به زیبایی یگانگی مطلق رو در جهان هستی تعریف کرده، مخصوصا در ۴ بیت آخر شعر سوم همین کتاب (که این ۴ بیت چکیده و عصاره عرفان هستند) بعیده که با رضایت خاطر این اشعار رو در مدح و ثنای آن حاکمان بسراید
به هر حال قضاوت کردن هم کار من نیست، چنانکه خود استاد نظامی هم در بیت آخر شعر دوازدهم میفرمایند:
زمن نیک آمد این، ار بد نویسند
به مزد من، گناه خود نویسند
کوروش در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۴۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۳۱ - حکایت: