گنجور

حاشیه‌ها

پری در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۳۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۶:

بدریا در : بدریا ، ((در)) حرف اضافه ی تاکیدی است که معنی حرف اضافه ی ((به)) را که پیش از دریا آمده تاکید میکند

محسن جهان در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۳۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۶ - صفت کشتن خلیل علیه‌السلام زاغ را کی آن اشارت به قمع کدام صفت بود از صفات مذمومهٔ مهلکه در مرید:

تفسیر بیت ۹ بنظر بنده اینست،  چنانچه از خداوند غیر از زنده شدن به ذات او را بخواهی در واقع یک نوع فکر زیاده خواهی نفسانی بوده و آن باشنده کل و کامل را کاهش دادن است.

حسین حسینی مهر در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۱۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۶:

به نظر من، اختلافی که بین پسران فریدون به وجود می آید ، اثباتی دیگه اس بر اینکه فریدون همون کورشه، چون در تاریخ هم بین پسران کورش( بردیا ، کمبوجیه) اختلاف بوجود میاد.

پری در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۴۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۶:

جگربند: مجموع جگر و دل و شش . جگر بند پیش زاغ نهادن: بکنایه محنت و رنج جانفرسا اختیار کردن

مرتضی mortezamsp.۲۰۱۴@gmail.com در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۰:۴۵ در پاسخ به پیام عبداللهی دربارهٔ حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۷:

در سریال "بدون شرح" نیز در قسمتی آقای بیژن بنفشه خواه هنگامی که با بی توجهی معشوق (فلامک جنیدی) مواجه شد، بیت اول را خواند

دکتر صحافیان در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۰۷:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹:

مسائل فلسفی و عرفانی (شما اولین کسی هستید که این مطالب را می بینید) دیر است که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت سلامی و کلامی(خانلری: کلامی و سلامی)نفرستاد

در انتظار مشتاقانه حال خوش از دست رفته: دیری است که از معشوق پیامی و حتی سلامی یا جمله ای دریافت نکرده ام.
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
پیکی نداونید و سلامی( خانلری: پیامی)نفرستاد
فراوان نامه شوق به سویش فرستادم، اما آن فرمانروای سوارکاران پیکی هم گسیل نداشت
۳- و به سوی منی که از عقل و از انس با دیگران دور شده است، پیک تیز رفتاری چون آهو و خرامنده ای( از جهت در بر داشتن پیام دوست)چون کبک نفرستاد.
۴- می دانست که دل عاشقم چون پرنده ای از دست خواهد رفت، ولی از خط ( ایهام به خط صورت)زیبایش، زنجیری( ایهام به زلف) برای به دام انداختنم نفرستاد
۵- وای و فریاد! آن معشوق شیرین دهان و سرخوش، می دانست که خمارم( نهایت شوق و طلب)، اما جامی نفرستاد.
۶-با این همه ادعایم در رسیدن به کرامات و مقامات عرفانی، در کمال بی اعتنایی مرا از هیچ مقامی آگاه نکرد.
۷- حافظ( با وجود همه این ستمهایی- اعتراضات همه ابیات پیشین- که در مخیله ات آمده) در   پیشگاهش ادب نگهدار، که شاه را از نفرستادن پیام به غلام بازخواستی نیست.
- معشوق در جایگاهی والاست و عاشق تسلیم و دلخوش و اجازه هیچ کدورتی در دل ندارد(جبرگرایی عارفانه)
دکتر مهدی صحافیان
 آرامش و پرواز روح

 پیوند به وبگاه بیرونی

حامد طباطبایی در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۶:

قافیه مصرع دوم احتمالا چنگ باشد

حمید کریلی در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۶:

علیرضا افتخاری ابیاتی از این غزل را در آلبوم «مستانه» با آوازی دلنشین خوانده است.

حسین توفیقی در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۲۰:۳۸ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵۰ - د‌ر منقبت هژبر سالب علی بن ابیطالب علیه السلام گوید:

قافیه های ابیات ۱۰ و ۱۱ باید با هم عوض شوند.

saeed amiri در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۵۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:

می نوش که عمر جاودانی اینست....خود حاصلت از دور جوانی اینست

نباید از یک رباعی به ظاهر قضاوت کلی کرد و حکم صادر نمود. باید کلییه اثار خیام را مطالعه کنیم انگاه شبهات درجات بالاتری پیدا میکنند و از ظواهر امر خلاص میشیم.

دوستان که میگویندمنظور خیام ( و دیگر بزرگان مثل حافظ)از این می اب انگور است. لطفا به بنده هم معرفی کنند که این کدام مشروب است که عمر جاودانی میدهد؟ خیام از کدام می خورده که بعد از 900 سال ما و شما را این چنین درگیر کرده و خود بوسیله اثار و کارهایش جاودان شده. اگر اب انگور این چنین خاصیتی داشت که الان همه لاابلیان داعم المست، فاضل و ادیب و دانشمند شده بودن ولی گویا کسانی که سی چهل سال ازین شراب خوردن همه از زردی و سیروزکبد و هزار مرض دیگر مردن. پس کدام شراب است که خوشدلی میاورد؟

saeed amiri در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۳۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:

گویا بعضی از دوستان گرفتار عالم ظاهر شده و از عالم معنی بکلی منکر هستند. در صورتیکه اکثر ادمها لذت هارو در مادیات مثل خور و خوراک و شراب و شاهد و...میدانند پس کاملا طبیعی است که بزرگان با اینها مثال بزنند. خیلی عجیب است هنوز هستند کسانی که فکر میکنند امثال خیام یک دائم الخمر لاابالی که چند رباعی هم در باب لاابالیگری و عیش و عشرت و... سروده است. کافیست به زندگی اینان نظری کوتاه بیاندانزد تا این نظریه بکلی مسخره شود چون اینها چندین کتاب علمی نوشته اند که تا همین اواخر دروس دانشگاهی غرب بوده و اثارشان گویی از دایره زمان خارج است! چگونه ادمی که همیشه دربدر زن بارگی و شراب خوارگی بوده وقت کرده این آثار را بنویسد؟ و هزار سوال دیگر که خودتان مطرح کنید چراکه کسیکه راه به عالم معنی نبرده شامه اش بسته شده و هیچ سوال و جوابی اثر ندارد.

نیشتر در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۴۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹ - گل پشت و رو ندارد:

سلام

در بیت آخر(با شهریار بی دل ساقی به سرگرانی است              چشمش مگر حریفان می در سبو ندارد)

(کشمش مگر حریفان ،  می در سبو ندارد)  بنظر میاید  

محمدجوادچیزفهم دانشمندیان در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۱۷ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۸۱:

مصور باید حتما با کسره و تلفظ بشه وگرنه معنا غلطه

محمدجوادچیزفهم دانشمندیان در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۱۴ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۷۶:

کفو درسته به معنای  سطح و با اف هم همقافیه است

امید نوروزی اصل در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:

منظور از پیر، که در بیت اول، از مسجد به میخانه می رود، محل مناقشاتی شده است. مفسران نیز مصداق و هویت وی را متعدد ذکر کرده اند. از امام علی و امام حسین تا شیخ صنعان. اشاره نمودن پیر به امامین بسیار دور از منظور می نماید. شارحان متفق القول هستند که مراد از «مسجد سوی میخانه رفتن»، گذر از مقام زهد و ورع و انانیت و تعقل و رسیدن به موقعیت عشق است و کنار زدن حجاب خود ستایی و خود پرستی. نصرالله پور جوادی در مقاله ای محققانه، به واکاوی هویت پیر پرداخته است و با نقب زدن به آثار اشعار عرفانی، که حافظ متاثر از آنهاست،  به غزلی از عطار رسیده است که مضمون کلیدی بیت، یعنی از مسجد به میخانه رفتن، را در خود دارد؛ پیر ما وقت سحر بیدار شد/ از در مسجد بر خمار شد. و به دنبال آن عطار به شرح مطول و مفصل ماجرا می پردازد. پیر دردی کش به بازار می رود و مردم ظاهر بین بلبشویی راه می اندازند. غلغلی در اهل اسلام افتاد/ کای عجب این پیر از کفار شد. مردم به نصیحت پیر جام در کف می پردازند، اما پیر آنها را به طریقت خود می خواند؛ گفت اگر بدمستی ای کردم رواست/ جمله را می باید اندر کار شد. پر مدعایی پیر او را به مهلکه نزدیکتر می کند و از بر سر دار رفتن ترسی به دل راه نمی دهد؛ پیر گفتا کار را باشید هین/ کاین گدای گبر دعوی دار شد. صد هزاران جان نثار روی آنک/ جان صدیقان بر او ایثار شد. این بگفت و آتشین آهی بزد/ وانگهی بر نردبان دار شد. پیر بر سر دار می رود و آماج سنگ هایی می شود که از هر سو بر او می بارد. عطار در ابیات آخر او را به صراحت نام می برد؛ قصه آن پیر حلاج این زمان/ انشراح سینه ابرار شد. در درون سینه و صحرای دل/ قصه او رهبر عطار شد. عطار در غزل های دیگری نیز به این پیر ان الحق گوی، اشاره می کند.

Mokoshle در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷:

بزرگترین حسرتم این که کاش توی دوره سعدی و حافظ بودم

 

مهدی هیچ در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۹:

درود جا داره بگم واقعا عقل کجا پی بر شیوه سودای عشق 

این تن اسب تو است و این جهان آخور اوست

غذای اسب غذای سوار نباشد 

عقل... یه وادی عشق یه وادی نمیتونی اینا رو با هم مقایسه کنی 

عطار میگه عشق و بس

سیامک یوسفی در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۴ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰:

"الا" در هر سه بیت آخر استفاده شده و این بی گمان به اراده شاعر است.

محمدامین در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۴ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰:

سلام و درود

در این جنونکده‌ شرمی‌ که هر که چشم‌ گشود

به چاک‌ جیب حتا دامن نگاه شکست

بیدل دهلوی

ابراهیم ازبک در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۴ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۱:

این غزل همانطور که جناب همایون گرامی اشاره نمودند قابل شک خواهد بود به دلایل مختلف 

یکی اینکه میگوید  : حشر گردی در قیامت با سگان!

که واقعا سراغ نداریم از حضرت خداوندگار چنین لحن تند آن هم با مخالفان!

و مثال دیگری اینکه غزل های منتسب به خداوندگارمان کم نبوده اند

۱
۱۳۵۹
۱۳۶۰
۱۳۶۱
۱۳۶۲
۱۳۶۳
۵۴۵۹