گنجور

حاشیه‌ها

افسانه چراغی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۴۰ دربارهٔ وطواط » غزلیات » شمارهٔ ۵:

بهتر است "به" جدا نوشته شود در این عبارات:

به غایت. به نهایت. به حکایت. به حُسن. به درگاه. به لطف

Sargol در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۱۴ در پاسخ به رضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:

گفتم غم تو دارم، گفتا آخی... حالا هماهنگ می‌کنیم😒

رضا رستمی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۱۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۳:

سلام دوستان

برای من جای سوال دوستانی که مداوم در حال اثبات این موضوع هستند که خیام منظورش از می همان اصطلاح عامیانه ی مشروبات الکلی بوده به این موضع پی نمیبرند که کدامیک از دانشمندان بزرگ با مستی و یا خوردن بیش از حد مشروبات الکلی دانشمند شده است؟!آیا خوده شما اگر مداوم در حال نوشیدنِ می باشید میتوانید یک مسئله ی ساده ریاضی یا یک معادله ساده را حل کنید؟!پس قطعاً نمیتوان به یقین گفت که منظور  حکیم  از می ، مشروبات الکلی بوده است...

Ahmad hamedhamedi۱۵۹@gmail.com در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۱۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو:

سیاهی از حبش کافور می برد تا انتهای بیت بعدی رو کسی می تونه معنی کنه

حنّان در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۰۷:۰۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۶۵ - ایثار کردن صاحب موصل آن کنیزک را بدین خلیفه تا خون‌ریز مسلمانان بیشتر نشود:

این عشقی که مولانا در تمام ذرات عالم می‌بیند که آنها را به حرکت، تکاپو و جنبش وامی‌دارد تا خود را به تکامل برسانند، بسیار شبیه مفهومی است که فیلسوف قرن نوزده و بیستم برگسون، آنرا «شور حیاتی» مینامد. 

حافظ نیز عقیده دارد که این عشق است که جهان را به جنبش انداخته که در فلسفه سهروردی هم بیان شده است: 

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد، عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد...

اگر کمی از تحلیل‌های عالمانه درباره منشأ جهان و سپس حیات در زمین فراتر برویم که آنرا محصول تکامل اتفاقی و تصادفی مواد بی جان میداند، سخن بزرگانی چون مولانا می‌تواند بسیار آگاهی بخش باشد. از نظر عرفا گویی جهان در آغاز خلقت چیزی را دید که تا پایان عالم در جستجوی آن است و این عامل پیدایش عشقی است که به مبدأ وجود خود دارد. گویی عالم هستی با توانی فوق تصور و با تمام وجود و با هر ترفندی در پی بازگشت به آن مبدأ است 

سوزان مهدوی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۰۶:۳۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱ - سرآغاز:

این پادکست بسیار جالب هست.  داستان خسرو و شیرین را اینجا گوش بدید:

پیوند به وبگاه بیرونی

نبی احمدی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۰۲:۵۳ دربارهٔ رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴:

بیت دوم چنین است:

کپّیان آتش همی پنداشتند

پشتەی هیزم بر او بگذاشتند

 

 

محمد طاها کوشان mkushantaha@yahoo.com در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۰۱:۱۲ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲:

مصرع دوم بیت ۴۲: (گرفت رنگ بحنای افتخار انگشت) = مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

(گرفته رنگ حنارا به افتخار انگشت)= مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن

اگر خواستید تصحیح نمایید

نبی احمدی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۵۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۶۸:

بیت آخر از سعدی مصلح بعید است؛ صدور مجوز آزار سگ. یک نقض در فکر سعدی بزرگ. درست مغایر با بیتی مشهور چون:

بنی آدم اعضای یکدیگرند .... و الخ.

افسانه چراغی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۹:۴۷ دربارهٔ امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۳۲۰:

کاخی‌ که دیدم چون ارم خرم‌تر ...

در مصرع دوم "به خم" باید به شکل "بخم" نوشته شود.

بِخَم: خمیده

افسانه چراغی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۹:۲۵ دربارهٔ امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۳۲۰:

از خیمه تا سُعدا بشد وَز حجره ...

سُعدا - سَلما - لیلا: نام سه معشوقه در داستان‌های عرب

احمد نیکو در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۶:۰۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۱:

در رابطه با واژه (دیر) در اشعار نظامی هم از کلمه کهن استفاده شده است.

اگر شادیم اگر غمگین در این دیر

نه ایم ایمن ز دور این کهن سیر

که می داند که این دیر کهن سال

چه مدت دارد و چون بودش احوال

(دیر کهنسال کنایه از دنیا)

غمناک ابددوست در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۶:۰۵ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:

"مرو" کعبه خرابات است امروز

 

به نظر میرسه استاد شجریان اینگونه میخواند

سهیل ال حسن در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹۳:

چشن تر من

مجید امیری در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۳۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳۹ - حکمت آفریدن دوزخ آن جهان و زندان این جهان تا معبد متکبّران باشد کی ائتیا طوعا او کرها:

در بیت: گر تو میخی ساختی شمشیر را     برگزیدی بر ظفر ادبار را
صحیح اِدبیر است نه ادبار(از نظر وزنی)
ادبیر. [ اِ ] (از ع ، اِمص ، ص ) (بیاء مجهول و گاه برای رعایت قافیه بیای معروف نیز خوانند). (غیاث ). ممال ادبار، بمعنی منحوس ، نحوست ، بدبختی و غیره . رجوع به ادبار شود :
نی پدر از نصح کنعان سیر شد
نی دمی در گوش آن ادبیر شد.

مولوی .

افسانه چراغی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۰۶ دربارهٔ جامی » بهارستان » روضهٔ هفتم (در شعر و بیان شاعران) » بخش ۸ - فردوسی:

درختی که تلخ است آن را سرشت ...

به جای "ورش" باید نوشته شود "گرش"

گرش درنشانی به باغ بهشت

امین مهدی جدیدی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲:

با سلام، استاد محمودی خوانساری در دستگاه سه گاه این قطعه را در قالب برنامه نوایی از موسیقی ایرانی (اگر اشتباه نکنم شماره 121) با چنان شور و حرارتی اجرا نموده اند که وصف ناشدنی است.

ندا شهری در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۲:

در بیت دوم اشاره دارد به اینکه: با لذت و همانند شیرینی یی که شکر دارد ، شاکر نعمت های الهی باش که شکرگزاری اتفاقات بسیار شیرین و عالی را بدنبال دارد و برایت محقق میشود.

شکر گزاری یکی از راه های جذب ثروت، قدرت، معرفت و نعمت های الهی ست در آستینش فقط و فقط شیرینی، لذت، خوشی هارا دارد. در بیت گویی که چگونه ام.... مفهوم این است که: اگر چگونگی حال مرا خواهی بدانی، فقط حال خوب به سمت تو خواهم فرستاد که چون ارتعاش ارتعاشم نسبت به تو خوب باشد دل تو هم شاد و خوشحال میشود و آن ارتعاش به سمت تو منتقل میشود.

دوستان حال خوب و احساسات خوب مان را به سمت همدیگر بفرستیم و به دیگران هم شادی بیافرینیم که آن شادی هم فرد مخاطب و هم شخص خودمان را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

 

ندا شهری در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۲:

سلام نظرات همگی را خواندم ولی انحرافاتی از معنای واقعی شعر وجود دارد که با احساس کامل دوست دارم ادراکم را از شعر به بقیه هم منتقل کنم.

معنای کلی کلام حضرت مولانا این است:

همیشه و هر دم حال خوب داشته باشه که کسانی که راز واقعی هستی را میدانند، میدانند که حال خوب، حال و اتفاقات خوب و عالی را به سمت خود میکشد. 

اگر اتفاق تلخی برای افتاد، اگر راز را بدانی آن اتفاق فقط ظاهرش تلخ است، وگرنه هر چه هست نهایت و واقعیتش شیرین و عالی است. در بیت آخر حضرت اشاره نموده آند که: این راز را نمی‌شود در گوش هر کسی نجوا کردیعنی::: دانستن حقیقت برای هر کسی نیست که وقتی بداند به همه جا جار میکشد. حقیقت فقط برای برگزیدگان روشن میشود. 

افسانه چراغی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۱۳ دربارهٔ جامی » بهارستان » روضهٔ هفتم (در شعر و بیان شاعران) » بخش ۲ - رودکی:

"به" روز نیک کسان گفت غم مخور زنهار

 

۱
۱۳۳۶
۱۳۳۷
۱۳۳۸
۱۳۳۹
۱۳۴۰
۵۴۶۰