افسانه چراغی در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۲۷ دربارهٔ عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه:
نگر حکم ایزد که چون بود راست
افسانه چراغی در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۲۶ دربارهٔ عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه:
دو ره یعنی دو بار
مردم روزی دو بار به سر گور میرفتند
افسانه چراغی در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۲۵ دربارهٔ عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه:
یکی گنبدی سر سوی آسمان
امین مهدی جدیدی در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷:
استاد محمودی خوانساری نیز در قالب برنامه نوایی از موسیقی ایرانی 104 در دستگاه سه گاه این غزل رو به شیوه بسیار ماهرانه که سبک خاص خوانش خود ایشان می باشد (ولاغیر) خوانده اند.
رسول در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:
باعث مردن بلای عشق جانان شد مرا
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۳۱ در پاسخ به محسن برازنسکی دربارهٔ ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - دماوندیۀ دوم:
دوست گرامی استفاده میشه و میدونیم که اگر غیر انسان مخاطب قرار داده بشه تشخیص هست جز این بود آرایه ای با نام تشخیص یا جان بخشی یا استعاره را نداشتیم البته انواع و اقسام استعاره داریم ؛
دیگر آن که در متون و نثر ها٫ وی٫ بیشتر برای انسان کاربرد دارد اما در اشعار میتوان خلاف این را دید
رسول در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۱۸ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴:
خنده کن خنده
رسول در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۱۷ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴:
شرفی
حامد در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶:
در نسخ دیگر دیوان، این بیت اینگونه نوشته شده:
گویند به دوری بکن از یار صبوری
در مهر تفاوت نکند بعد مسافت
افسانه چراغی در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۴۵ دربارهٔ عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳ - آغاز قصه:
نشکیفتند: شکیبایی نداشتند
طاقت دوری یکدگر را نداشتند
افسانه چراغی در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۴۱ دربارهٔ عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳ - آغاز قصه:
حَی به معنی قبیله، طایفه، ایل
افسانه چراغی در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۲۸ دربارهٔ عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳ - آغاز قصه:
به یثرب شد
یثرب نام قدیم شهر مدینه است که بعد از هجرت رسول به آنجا، نامش را به مدینهالرسول یعنی شهر پیامبر تغییر دادند.
افسانه چراغی در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۲۵ دربارهٔ عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳ - آغاز قصه:
سخن را به عروس تشبیه کرده که به دست آرایشگر مرتب و بسامان و زیباتر میشود.
افسانه چراغی در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۲۲ دربارهٔ عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳ - آغاز قصه:
سخن ره نُماید به سوی بهشت
اسما محدث در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۱۸ دربارهٔ کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۵ - و له ایضاً:
برحسب کتاب حسین بحرالعلومی بعضی ابیات خطا نوشته شده. لطفا تصحیح شود.
بیت اول: زهی بلند جنابی که سایه جاهت/// همیشه بر سر خورشید آسمان گردست
بیت چهارم: براند دیده من سیل بر جهان وهنوز/// میان شادی و طبعم همان چنان گردست
بیت نهم: ز گلسِتان عطایت چو قسم من خار است/// مرا در آن چه که در دست دیگران وردست؟
بیت آخر: حکایت من و این کارنامه ها اکنون/// همان کلیدِ در جامه دان و آن مردست
محمد اردستانی در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:
ای شاه! عشق، پرور! مانند شیر مادر
ای شیر! جوش، در رو. جان پدر! به رقص آ
Bijan G بیژن در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۰۲:۳۲ در پاسخ به یه بی سواد دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۸:
من هم پس از خواندن حاشیهها که برخی از خوانندگان در مورد یک مصرع ایراد میگیرند، بر این باورم که ابتدا باید مفهوم داستان را درک کرد. اما برخی کاربران ترجیح میدهند به جای نوشتن درباره درک بهتر مفاهیم شعرها، حاشیه پردازی کنند که ممکن است برای دیگران مفید نباشد.
ALI MUSAVY در ۳ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۱ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۲۹ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲ - مناجات در حضرت واهب منی و نجات:
بیت 4 مصرع اول "بردار" صحیح ست.
سما سمایی در ۳ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۱ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۲۲:۳۳ در پاسخ به علی فروردین دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۴:
شاعر در خوابی شیرین، لبِ یار را میبوسد ولی حاصلِ خوابِ خوش، چیزی جز حسرت کشیدن (انگشت گزیدن) در بیداری نیست.
افسانه چراغی در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۳۱ دربارهٔ عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه: