گنجور

حاشیه‌ها

یوسف شیردلپور در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳:

از طرف محمد طاها شیرزاد 

گرچه سن من کم وکلاس چهارم ابتدایی هستم 

اماهین امشب که با پدربزرگم شعری وشاعری و برنامه گنجور را مرور میکردیم به شعر وغزل وادبیات علاقه مند شدم و در آینده هم این برنامه مفید را دنبال خواهم کرد روح حضرت سعدی شاد❤️✌️

ساکن خرابات در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۲۰ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۲ - درستایش اصفهان:

در سال ۵۵۱ مجیرالدین بیلقانی - که در شاعری شاگرد خاقانی شروانی بود - در هجو مردم سپاهان (اصفهان) رباعی زیر را سرود (که اینجا در گنجور قابل دسترسی است):

 

گفتم به صفاهان مدد جان خیزد ------------ لعلی است مروت که از آن کان خیزد
کی دانستم که اهل صفاهان کورند ----------- با این همه سرمه که از صفاهان خیزد


مردم اصفهان این اهانت را از خاقانی دانستند و شاعران این شهر شروع به هجو خاقانی کردند. خاقانی در این زمان در سفر در شهر موصل بود و خبر را شنید. برای عذرخواهی قصیده‌ی بالا در مدح اصفهان سرود و مجیر بیلقانی را دیو رجیم نامید و گله کرد که چرا سخندانان اصفهان، استاد (خاقانی) را به جرم شاگرد (مجیر) نکوهیده‌اند. برای مثال نگاه کنید به این بیت قصیده که مشخصا در جواب بیت دوم رباعی است:

 

دیده‌ی خورشید چشم درد همی‌داشت ----------- از حسد خاک سرمه‌زای صفاهان

 

نقل از این وبلاگ

 

پرویز شیخی در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:

در این غزل زیبا تحریفی صورت گرفته 

با توجه به نظریه تفکیک نفس و بدن در بیت شماره ۳  بجای تن از واژه نفس استفاده شده .... چون تن میراست ولی نفس نامیراست پس بیت شماره۳ باید بدین شکل تصحیح شود

بمیرید بمیرید و زین تن ببرید

که این تن چو بندست و شما همچو اسیرید

 

حمید استکی در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۱۴ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۲۲ - پسرِ بی هنر:

دربیت پنجم "بسکه بودآن پسرک خیره وبد" درست است اینجوری وزن شعرهم درست می شود. 

روباه @ در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۱۴ در پاسخ به Arian485 Jesmani دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:

ممنون آرین جان 

Arya Khosravinia در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:

درود. من گمانی دارم که از صحتش آگاهی ندارم اما به عقیده‌ی خودم قابل توجه هست.

منظور از تمامی افراد نام برده شده مثل زاهد خلوت‌نشین، صوفی مجلس، پروانه و ... خود شخص حافظ هست. روزی به چنان راهی میرفته و اما حالا با یک جرعه میِ عشق و معرفت، عاقل شده. و میانه‌ی غزل، از اتفاقاتی که به او کمک کردند تا راه درست خودش را پیدا کند یاد میکند و حتی از سختی این مسیر میگوید. همینطور در نهایت شکر میکند که گریه‌ی شام و سحر ضایع نشد و حالا دیگر حافظ به مراد خودش رسیده است.

سعید حبیب زاده در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۲۳ در پاسخ به رضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲:

ممنونم از شما دوست عزیز ، ای کاش خودتون رو معرفی کنید تا بیشتر با شما آشنا بشیم . باز هم بابت زحمت های بی چشم داشتتان متشکریم .

هوشنگ در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » مستدرکات » تکه ۲:

در زبان ترکی گولی به معنی گربه به کار می رود 

اسماعیل شوشتری در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۲۷ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۱ - آغاز:

بیتِ (جهان را بلندی و پستی تویی...) از فردوسی و شاهنامه نیست و آن را باید از مشهورترین و پرتکرارترین بیت‌های الحاقیِ منسوب به حکیم طوس بدانیم که افسانه‌ی فردوسی و شیخ ابوالقاسم سبب اصلیِ اشتهارش به نام فردوسی بوده و در متونِ منثورِ متعدّد بدان استشهاد شده است.

هلن در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰:

درود 

بیت ۲

هرچند دلم به طور کامل از مشغله دنیا  پاک نشده است و طاهر نیست ،اما اشک شوق من در مسیر دیدن جمال تو و درک زیبای آن حریم است

لاله نیکوسرشت در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۷۷:

به نظر من، در لایه‌ی زیرین و ژرف این رباعی، می‌توان به جنبه‌ی دیگری از آموزه‌های رولنشناسی رسید:. خویشتن‌داری. حضرت مولانا به مثال می‌فرمایند:  کسی که بر دهان و معده و اندازه‌ی خوردن خود احاطه‌ندارد، بی‌گمان بر زبان و گفتار و کردار خود نیز  توجه و کنترلی ندارد. فرد پرخور، اگر خویشتن‌داری نیاموزد و آن را به کار نبندد، تا همیشه بر جسم و جان و روان خود پیروز نخواهد شد . اما هر آنچه که آدمی بیش از نیاز و با حرص و ولع بر جان خود بریزد، دچار ویژگی‌های زشت و ناپاک اخلاقی ناشی از عدم خودسازی می‌شود. 

ali solgi در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۴:

اب در کوزه وماتشنه لبان میگردیم   یاردرخانه وماگردجهان میگردیم خانه ازهردیودد خالی کنی   تابه اب چشمه علمش وضو کنی

کوروش در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

آن موالید از تجلی زاده‌اند

لاجرم مستور پردهٔ ساده‌اند

 

مصرع دوم یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

زاده گفتیم و حقیقت زاد نیست

وین عبارت جز پی ارشاد نیست

 

حقیقت زاد نیست یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۲۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

آن موالید از زه این چار نیست

لاجرم منظور این ابصار نیست

 

مصرع اول یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

گرچه در آب آتشی پوشیده شد

صد هزاران کف برو جوشیده شد

گرچه آتش سخت پنهان می‌تند

کف به ده انگشت اشارت می‌کند

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۱۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

جزو ماند و آن خوشی از یاد رفت

بل نرفت آن خفیه شد از پنج و هفت

 

منظور از پنج و هفت چیست ؟

کوروش در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

زانک بی‌لذت نروید هیچ جز

بلک لاغر گردد از هی پیچ جزو

 

مصرع دوم یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۰۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

هم خمیری خمر طینه دری

گرچه عمری در تنور آذری

چون حشیشی پا به گل بر پشته‌ای

گرچه از باد هوس سرگشته‌ای

هم‌چو قوم موسی اندر حر تیه

مانده‌ای بر جای چل سال ای سفیه

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۲ - حکایت در تقریر آنک صبر در رنج کار سهل‌تر از صبر در فراق یار بود:

گفت ای زن یک سوالت می‌کنم

مرد درویشم همین آمد فنم

 

سوالت یعنی چه ؟

 

۱
۱۲۷
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰
۱۳۱
۵۶۷۲