گنجور

حاشیه‌گذاری‌های علی محدث

علی محدث


علی محدث در ‫۲ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۰۱ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - در مدح وزیر:

امروز نشاطی است فره فضل و کرم را/ امروز وفاقی است عجب تیغ و قلم را


 

 

 

علی محدث در ‫۲ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۵۹ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - در مدح وزیر:

مصرع دوم بیت آخر از ابوالفرج رونی است که انوری او را مقتدای خود در شعر می داند.

 

علی محدث در ‫۲ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۵۷ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - در مدح وزیر:

رونی

 

علی محدث در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۱۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۷۰ - جواب آمدن کی آنک نظر او بر اسباب و مرض و زخم تیغ نیاید بر کار تو عزرائیل هم نیاید کی تو هم سببی اگر چه مخفی‌تری از آن سببها و بود کی بر آن رنجور مخفی نباشد کی و هو اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون:

پرورش خیال پختن!!!

 

علی محدث در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۱۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۷۰ - جواب آمدن کی آنک نظر او بر اسباب و مرض و زخم تیغ نیاید بر کار تو عزرائیل هم نیاید کی تو هم سببی اگر چه مخفی‌تری از آن سببها و بود کی بر آن رنجور مخفی نباشد کی و هو اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون:

عرض سلام و ادب به استاد روفیای ارجمند
فرقی ندارد گرامی.
در باب او هیچ آدابی و ترتیبی مجو!
هم هوس و هوای آن نازنین را کردن خوش است...
هم هوس را در سر پروراندن...
گر چه پختن آن هوس مقدم بر هوای او را داشتن است...
خیال حوصله بحر می پزد هیهات
چه هاست در سر این قطرۀ محال اندیش :)
یا حق

 

علی محدث در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۰۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳:

«طویله» هم همان »طویله ای» است که به سبک نگارش قدیم می باشد.
البته در برخی دیوان های چاپ جدید، این گونه الفاظ را به سبک امروزی می نویسند.
عذر می خواهم مزاحم شدم.
یاعلی

 

علی محدث در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۰۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳:

با سلام بر تمامی اهالی کشور یونان تبار گنجور
اسب تازی و گر ضعیف بود
همچنان از طویله خر به
آقای گمنام گرامی، نظر شما محترم است. اما مقصود سعدی بزرگ را دریابید بعد قبول یا رد بفرمایید.
سعدی می گوید وقتی جوهر و ذات یک چیز از جوهر و ذات چیز دیگر برتر باشد، عوارض در مقام قیاس، نمی توانند معادلۀ برتری چیز اول بر دومی را به هم بریزند.
اسب، برتر از حمار است،
و لو اینکه اسب، ضعیف باشد و حمار، سر حال و متعدد و فراوان.
مراد سعدی این است،
تا رای حضرتعالی چه بود.
با احترام

 

علی محدث در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۶ - سبب پریدن و چرخیدن مرغی با مرغی کی جنس او نبود:

و من حیران و دنگ...

 

علی محدث در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۳۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۷:

گمنام گرامی
اینگونه نفرمایید. اگر لزوما سایت گنجور محل آمد و شد پارسی زبانان بود، چیزی. کم نیستند کسانی که در سرتاسر گیتی در حال آمختن زبان شیرین پارسی اند و برای بسیاری، یکی از راه های آشنایی بیشتر، دمخور بودن با اشعار فارسی است. حتی من تعدادی از انها را دیده ام وبلاگ درست کرده اند و معمولا از اشعار فارسی می گذارند.
نحو و قواعد دستور، در شعر دارای انعطاف و آزادی است. کسی که شعر یک زبان را بداند نثرش را بسیار راحت تر می فهمد که نحو و دستور در نثر، پدر و مادر دار تر سر جایشان اند.
یعنی اینکه لزوما نتوان روفیای گرامی را تخطئه کرد و کارشان را حرام! دانست. نهایتش مرتکب مکروه! شده اند و آن هم که امرش،سهل است.
بناءا علی هذا لا تهجر هذه الصفحه و کن فیها باقیا لکی نستفد من رشحات قلمک یا اخا
وی کلمه یل گشت و مشتی ایشه ننویس، ملت کردی نیزانن، فکر کن بنگالی یا شایدیش مغولی نویسایده آبرا :)

 

علی محدث در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹:

با سلام و تحیت بر دوست! گرامی و ارجمند
سرکار خانم روفیا
سپاس گزارم از شما که بندۀ ناچیز را یاد کرده اید.
روزگاری بود خاطرات گنجور، با حافظ و مولوی اش و روفیایش و دیگران... :(
یک "همیشه بیدار" نازنین بود،
همان پسرک! آلمانی
که اینجا مشق زبان آموزی می کرد و از دانشش بهره می بردیم؟
اتفاق روی داد و ائتلاف حاصل شد، سلام بنده را به ایشان ابلاغ بفرمایید. :)
راستی در مورد این نظر که از خاطر عاطر شما شرف صدور یافته، اشتباهی رخ داده و امر این گونه نیست که تصور فرموده اید.
قضیه چیز دیگری است اصلا. صحبت از دوست نازنینی بود که آن نظر، رقمی شد.
بی خیال.
من خیلی کم اینجا می آیم.
نظر هم شاید ماهی یکی دو تا بنویسم، که همان هم محو نحو ابروی کج حبیب باد.
توفیقی بود کم نظیر، هم صحبتی هیچ مدانی چون من با بزرگواران گنجوری، به ویژه شما. یادتان از خاطرم می نرود، هرگز.
چون برگهای طوبی، طبعم به نام تو
یک روی بر ثنا و دگر روی بر دعاست
یا علی

 

علی محدث در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۴۶ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۵ - در مدح فخرالسادة مجدالدین ابوطالب نعمه:

مرحیا به هنر ریخته گری عبارات و چینش کلمات و گزینش الفاظ و ابداع معانی ناب به دست تو ای انوری گرامی.

 

علی محدث در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۴۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

ایمیل؛ اگر کسی لطف کرد و نشانی بیت فردوسی را داد. با سپاس بسیار.

 

sunny dark_mode