فرهود در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۰۲ در پاسخ به فریبا نصیرآبادی دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۷ - حکایت آن شخص کی از ترس خویشتن را در خانهای انداخت رخ زرد چون زعفران لبها کبود چون نیل دست لرزان چون برگ درخت خداوند خانه پرسید کی خیرست چه واقعه است گفت بیرون خر میگیرند به سخره گفت مبارک خر میگیرند تو خر نیستی چه میترسی گفت خر به جد میگیرند تمییز برخاسته است امروز ترسم کی مرا خر گیرند:
موافقان شما کم نیستند؛
لطفا با مدیر گنجور تماس بگیرید و دلایل خود را بگویید. ایمیل تماس با گنجور
شمس کیا در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۹ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۵ - قصیده:
به نظر شش بیت آخر از شعر دیگری باشد.
هم وزن متفاوتی دارد و هم قافیهٔ متفاوتی
شمس کیا در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۳۰ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۹ - در وحدانیت ذات باری:
این قصیده در گنجور ناصرخسرو هم آمده.
دوستانی که به هر دو دیوان دسترسی دارند، بررسی کنند .
سام در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۳:
عذب. [ ع َ ] ( ع ص ) خوش گوار.عذب. [ ع َ ] ( ع ص ) خوش گوار.
عذب. [ ع َ ذَ ] ( ع اِ ) خاشاک.
عذب. [ ع َ ذِ ]شراب و طعام گوارا
سام در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۳:
مصطبه. [ م َ طَ ب َ / ب ِ ] ( از ع ، اِ ) مصطبة. میخانه. و به صاد و به ضاد هر دو آمده ( یعنی مصطبه و مضطبه ). . میخانه و میکده. . دکانی که آنجا نشینند و شراب خورند و به سین و صاد ( یعنی مسطبه و مصطبه ) هر دو آمده است.
( مصطبة ) مصطبة. [ م ِ طَ ب َ ] ( ع اِ ) مصطبه. تخت ( در معنی سکو ).
اگر نظر سکو باشد و تخت م ِصطَبِهها سکوها و تخت ها
اگر نظر میکده و میخانه است میگوییم مصطبه. [ م َ طَ ب ِ صدرِ مَصطَبِهها بالای میکدها
سمیه شکری در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷۰:
بعضی مصراع های غزلیات شمس را میشه مثل ذکر تکرار کرد.
مثل:
تاریکی ما چه بود در حضرت نور تو؟
فریبا نصیرآبادی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۰۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۷ - حکایت آن شخص کی از ترس خویشتن را در خانهای انداخت رخ زرد چون زعفران لبها کبود چون نیل دست لرزان چون برگ درخت خداوند خانه پرسید کی خیرست چه واقعه است گفت بیرون خر میگیرند به سخره گفت مبارک خر میگیرند تو خر نیستی چه میترسی گفت خر به جد میگیرند تمییز برخاسته است امروز ترسم کی مرا خر گیرند:
کاش گنجور جلوی هوش مصنوعی را بگیره واقعا این ابیات را نمیتونه هوش مصنوعی درک و ترجمه کنه
این باعث میشه ادبیات ما نابود بشه
برمک در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۵۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲:
گله هرچ بودش ز اسبان یله به شهر اندر آورد یکسر گله
گله به چم جمیع و مجموعه است و در این سروده گله دوم به چم جمیع است
فرهود در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۵۴ در پاسخ به به دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » فی لسان الاصفهانیه » شمارهٔ ۲:
شاعر اهل مراغه بوده است. گفتهمیشود زبان قدیم آذربایجان و تاتی و تالشی از یک خانواده بودهاند.
بنابراین با پرسیدن از کسانیکه زبان تاتی و تالشی را مسلط باشند و شعر را بشناسند، گویا بتوان به نتیجه رسید.
ولی در عنوان شعر نوشتهشده زبان اصفهانی. معلوم نیست!
سید محمد مرعشی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:
با سلام و پوزش از اینکه لینک شرح این غزل دوبار تکرار شده است
سید محمد مرعشی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:
با سلام شرح این غزل رو اینجا ببینید
مریم فقیهی کیا در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۴۴ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۲۳ - طرابرزن، جبیل و بیروت:
و از آنجا به شهر بیروت رسیدیم، طاقی سنگین دیدم چنانکه راه به میان آن طاق بیرون میرفت، بالای آن طاق را پنجاه گز تقدیر کردم.
تقدیر صحیح است.
یوسف شیردلپور در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۲۱ در پاسخ به میر ذبیح الله تاتار دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:
جناب آقای میر ذبیح الله تاتار عزیز درودبرشما بسیار توضیحات تان عالی بود پیرامون این شعر وغزل حضرت حافظ درمورد ساقی وساغر بهرمند شدیم آرزوی بهترینها ❤️❤️🌷🌷👍🙏
وحید نجف آبادی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۰۴:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹:
جرعت دارد حوادث (اتفاقات تلخ روزانه)
که اطراف ما بگردد
به در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۴۹ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » فی لسان الاصفهانیه » شمارهٔ ۲:
کسی معنای این ابیات را میداند؟
بابک چندم در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۳۳ در پاسخ به دکتر حافظ رهنورد دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:
از مصرع آخر دو معنی کاملاً متضاد می توان گرفت:
۱- در تمامی وجودت کلاً و ابداً هیچ هنری نیست
۲-در تمامی وجودت هیچ هنری نیست که موجود نباشد-> وجودت سراپا مملو از هنر است
این یعنی منفی در منفی برابر است با مثبت(double negative) که در همین حاشیه چند نفر پیشتر توضیح داده اند...
دکتر حافظ رهنورد در ۴ ماه قبل، شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:
دوستان فرمودند که خواجه با خدا رازونیاز کرده در این غزل و چون وصال دوست فلان است و بیسار، خواجه فرموده غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
ولی آیا حافظ به خدای خودش میگه در سراپای وجودت هنری نیست که نیست؟
جعفر عسکری در ۴ ماه قبل، شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۲۳ در پاسخ به مهرناز دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۴ - رفتن پدر مجنون به خواستاری لیلی:
چون اختیارات شاعری دارن. یعنی شاعر میتونه به جای دو هجای کوتاه، یک هجای بلند بیاره، (برعکسش ممکن نیست) در وزن مشکلی ایجاد نمیکنه، صرفا در خوانش ممکنه ایجاد سکته کنه!
مهرناز در ۴ ماه قبل، شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۳۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۴ - رفتن پدر مجنون به خواستاری لیلی:
ابیات ۵,۷,۸چرا توی وزن درست خونده نمیشن ،میشه لطف کنید بفرمایید کجاها باید مکث کرد .من تا حالا به این مشکل نخورده بودم
فرهود در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۱۱ در پاسخ به محمد دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۴: