عاطفه یانپی در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۲۴ دربارهٔ محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۵ - مزیّن به اسم مبارک نبی و وصیّ صلی الله علیه و آله و سلم:
این زمستان را نبین ما هم بهاری داشتیم زمستان ۴۰۳
nacm S در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:
شعر سعدی یطوریه تو هر مرحله از زندگی یکی ازونها رو کامل درک میکنی و ناخودگاه تو ذهنت میاد...
ب دلارام در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۱ - آئین آینه:
با سلام، متاسفانه هردو خواننده بیت آخررا غلط می خوانند، درست آن به صورت زیر است:
پروین نشان دوست درستی و راستیست
وگرنه وزن به هم ریخته تبدیل به نثر می شود
Mahmood Shams در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۴۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۰ - زن در ایران:
متاسفم برای عوامل سایت خوب گنجور که بارها و بارها حاشیه های بنده رو که نقد بود و بدون بی ادبی و توهین به شاعر و حاشیه نویسان ولی به درخواست مخالفان یا سلیقه شخصی این سایت حذف شد که زمان های زیادی صرف این موضوع شد تا دیگران بخوانند و استفاه کنند چرا در ایران تحمل نظر مخالف بدون از فحاشی و بی ادبی سخت و حتی مدعیان اهل فرهنگ و هنر و مطالعه فاقد این ارزش هستند !!
چرا اجازه آزادی بیان با هر دیدگاه و عقیده و نظری وجود نداره
وقتی شاعر شعر اجتماعی و منتقدانه ای سروده و در
امور اجتماعی و سیاسی وارد شده نباید نقد شود
تا دیگران هم به نتایج بهتری برسند !!!؟؟؟
برمک در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۱۴ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۴۱ - پند دادن گرشاسب نریمان را:
نکوکار با چهره زشت و تار
فراوان به از نیکوی زشتکار
محمدرضا خوشدل در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۱۹ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷:
سلام لطفا تکلیف غزل ۱۲۷ جناب وحشی رو روشن کنید از بابت اینکه در خوانش ها آقای جراح زاده حدود ۷ بیت اضافه بدون تخلص در ادامه بیت آخر خیلی هم زیبا خوانش میکنند و در حاشیه ها دوستانی این غزل را عرفی شیرازی یا حکیم سبزواری یا دیگری نسبت داده اند و حتی در قسمت تصاویر هم بجای تصویر غزل ۱۲۷ تصویر غزل ۱۳۷ نمایش داده شده.
با سپاس
کوروش در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۱۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۶ - صفت کشتن خلیل علیهالسلام زاغ را کی آن اشارت به قمع کدام صفت بود از صفات مذمومهٔ مهلکه در مرید:
خاصه عمری غرق در بیگانگی
در حضور شیر روبهشانگی
روبه شانگی یعنی چه
کوروش در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۱۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۶ - صفت کشتن خلیل علیهالسلام زاغ را کی آن اشارت به قمع کدام صفت بود از صفات مذمومهٔ مهلکه در مرید:
از خدا غیر خدا را خواستن
ظن افزونیست و کلی کاستن
یعنی چه ؟
کوروش در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۵ - در بیان آنک ما سوی الله هر چیزی آکل و ماکولست همچون آن مرغی کی قصد صید ملخ میکرد و به صید ملخ مشغول میبود و غافل بود از باز گرسنه کی از پس قفای او قصد صید او داشت اکنون ای آدمی صیاد آکل از صیاد و آکل خود آمن مباش اگر چه نمیبینیش به نظر چشم به نظر دلیل و عبرتش میبین تا چشم نیز باز شدن:
بر کنم من میخ این منحوس دام
از پی کامی نباشم طلخکام
منظور از مصرع دوم چیه
کوروش در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۰۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۵ - در بیان آنک ما سوی الله هر چیزی آکل و ماکولست همچون آن مرغی کی قصد صید ملخ میکرد و به صید ملخ مشغول میبود و غافل بود از باز گرسنه کی از پس قفای او قصد صید او داشت اکنون ای آدمی صیاد آکل از صیاد و آکل خود آمن مباش اگر چه نمیبینیش به نظر چشم به نظر دلیل و عبرتش میبین تا چشم نیز باز شدن:
تو ببین پس قصهٔ فجار را
پیش بنگر مرگ یار و جار را
قصه فجار چیه ؟
ابوتراب. عبودی در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۰۶ دربارهٔ حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷:
سفید در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۳۳ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل چهل و نهم - گفت ما جمله احوال آدمی را یک به یک دانستیم:
«نفس نیز اگر دعوی بندگی کند بی امتحان ازو قبول مکن.»
سفید در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۲۹ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل سی و نهم - سؤال کرد جوهر خادم سلطان که به وقت زندگی:
«اکنون هرچه تو را پیش آید نفسِ خود را ادب کن تا هر روز با یکی جنگ نباید کردن.»
سفید در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۲۳ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل هشتم - گفتیم آرزو شد او را که شما را ببیند:
«همه آرزوها و مهرها و محبتها و شفقتها که خلق دارند بر انواع چیزها به پدر و مادر و دوستان و آسمانها و زمینها و باغها و ایوانها و علمها و عملها و طعامها و شرابها؛ همه آرزوی حق دارند و آن چیزها جمله نقابهاست...
چون ازین عالم بگذرند و آن شاه را بی این نقابها ببینند، بدانند که آن همه، نقابها و روپوشها بود. مطلوبشان در حقیقت آن یک چیز بود...
همه مشکلها حلّ شود و همه سؤالها و اشکالها را که در دل داشتند جواب بشنوند و همه عیان گردد
و جواب حق چنان نباشد که هر مشکل را علیالانفراد جدا جواب باید گفتن؛ به یک جواب همه سؤالها به یکباره معلوم شود و مشکل حل گردد...»
سفید در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۱۹ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل پنجم - این سخن برای آنکس است که او به سخن محتاج است:
«چراغ اگر بالایی طلبد برای خود طلب نکند، غرض او منفعت دیگران باشد تا ایشان از نور او حظّ یابند و اگر نه هرجا که چراغ باشد خواه زیر خواه بالا، او چراغ است...»
نجفی در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۸:
درود . دربیت اول بماندم من وتو ... چرا نگفته بماندیم من و تو ؟ ..لطفا اگرکسی میدونه معنا کنه باتشکر.
مسیح غلامرضایی در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۴۵ در پاسخ به هورام دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶۵:
کاملا درست است . شکست وزنی وجود دارد و هر کس که می گه این مشکل نیست قطعا از عروض و قافیه چیزی نمی دونه
سبحان پناهنده پور در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۰۲ در پاسخ به امین کیخا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱:
شکر و شیرین دارای تناسب است!در داستان خسرو و شیرین شخصی به نام شکر که کنیزی اصفهانی بوده وجود دارد
خلیل شفیعی در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:
🔹 نگاه دوم: عناصر برجستهی غزل ۲۳۱
1️⃣ صبر و امید:
در سراسر این غزل، دعوت به شکیبایی و امید به آینده دیده میشود. عاشق (سالک) باید بداند که سختیها موقتیاند و زمان وصال در وقت مقرر فرا خواهد رسید.2️⃣ بندگی و تسلیم:
یکی از پیامهای مهم این غزل، تأکید بر بندگی و تسلیم در برابر ارادهی معشوق (حقیقت مطلق) است. عاشق حقیقی باید خود را به سرنوشت بسپارد و در مسیر عشق پایداری کند.3️⃣ جبر و اختیار:
سوالات عاشق نشانهی تلاش او برای درک تقدیر خویش است، اما پاسخهای معشوق او را به پذیرش مشیت الهی دعوت میکند. این تقابل میان جبر و اختیار، از مفاهیم کلیدی عرفانی است.4️⃣ زیبایی بهعنوان راهنما:
در این غزل، زیبایی معشوق (زلف، لعل، خیال) در نگاه عاشق ابتدا سبب سرگردانی میشود، اما در نهایت خود راهنما و هدایتگر است. این نشانهی آن است که عشق، هم میتواند انسان را دچار حیرت کند و هم او را به کمال برساند.5️⃣ ناپایداری دنیا:
در بیت پایانی، شاعر به پایانیافتن دوران خوشی اشاره میکند و معشوق او را به خاموشی دعوت میکند، زیرا همانطور که شادیها ناپایدارند، غمها نیز گذرا هستند.6️⃣ عرفان و رازپوشی:
در پاسخهای معشوق، نوعی رازآلودگی و اشارهی ضمنی به حقایق پنهان هست. حقیقتی که باید در سکوت و تأمل به آن دست یافت، نه با سوالهای آشکار.7️⃣ دیالوگ عاشق و معشوق:
ساختار گفتوگویی این غزل باعث شده که مانند مکالمهای میان انسان و حقیقت برتر (خداوند یا معشوق الهی) باشد. پرسشهای عاشق، نشاندهندهی دغدغهها و تردیدهای انسانی است، و پاسخهای معشوق، بیانگر حکمت الهی.8️⃣ چرخهی وصال و فراق:
این غزل نشان میدهد که عاشق همواره در جستجوی وصال است، اما رسیدن به آن به آمادگی روحی و ارادهی معشوق بستگی دارد. هر فاصلهای در مسیر عشق، زمینهساز رشد و بلوغ معنوی است.🎤 نتیجه:
این غزل سفری از ناامیدی به امید، از شک به یقین و از سرگردانی به تسلیم در برابر حقیقت را به تصویر میکشد. پیام نهایی آن، صبر، بندگی و اعتماد به حکمت الهی در مسیر عشق است.
خلیل شفیعی
بهمن ماه ۱۴۰۳
جعفر عسکری در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۴۳ دربارهٔ کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۵: