گنجور

 
ادیب الممالک

شماره ۱ - شادروان شاپور: شبی با گلعذاری مست و مخمور - گذر کردم بشادروان شاپور

شماره ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی: مطرب عشق بگلبانگ طرب - خواند این نغمه بصد شور و شغب

شماره ۳ - نکوهش بیطرفی ایران: در مجانی الادب شماره نخست - این چنین خواندم آشکار و درست

شماره ۴ - آزمند خسیس: آزمندی هواپرست و خسیس - در دهی بود کدخدا و رئیس

شماره ۵ - دیباچه: چو دانا ز گنجینه در باز کرد - بنام خدا نامه آغاز کرد

شماره ۶: بنام خداوند هر بود و هست - نگارنده نقش بالا و پست

شماره ۷: بنام پدید آور هست و بود - که این جامه را بافت بی تار و پود

شماره ۸ - بمناسبت تاجگذاری ۱۳۳۲: ای تاج خدایگان اعظم - دیهیم قباد و افسر جم

شماره ۹: ما را چه که باغ لاله دارد - ما را چه که خسته ناله دارد

شماره ۱۰: من که در دانش و هنر طاقم - شمع ایوان و شمس آفاقم

شماره ۱۱: سهی سروی از تخم شاهان کی - چو گلبن بروئید در خاک ری

شماره ۱۲ - برای شاهزاده خانم عیال عمادالملک طبسی نگاشته شده: ای طرازنده اساس خرد - که خرد رنگ هستی از تو برد

شماره ۱۳: ای مجیر السلطنه ای جان پاک - ای مقامت برتر از این آب و خاک

شماره ۱۴ - طلیعه روزنامه نیم رسمی آفتاب: خداوندان دانش را بشارت - که از گردون بخاک آمد اشارت

شماره ۱۵: زمین گرد است مانند گلوله - نیوتن کرده واضح این مقوله

شماره ۱۶: این چه . . . الملک بود ای نور چشم - که نباشد در کلاهش هیچ پشم

شماره ۱۷: آن شنیدم که روبهی عیار - با بزی شد درون صحرا یار

شماره ۱۸ - در ستایش آب شلف معدنی تنکابن: آفریننده شفا و مرض - آنکه او جوهر آفرید و عرض

شماره ۱۹: آن شنیدم که گفت پشه به کیک - بامدادان پس از سلام علیک

شماره ۲۰: بنام ایزدان امشاسپندان - کز ایشان دیو و اهریمن به زندان

شماره ۲۱: ای تازه عروس مهربانم - وصل تو حیات جاودانم

شماره ۲۲: بشنو از من داستان مختصر - رو در آن مجلس بیفکن یک نظر

شماره ۲۳ - شرایط قضاوت: کسی بر حکم بین الناس بگزین - که گویندت نیایی خوبتر زین

شماره ۲۴ - تمثیل گرگ و بره: آن لحظه که در میان خون خفت - آهسته بزیر لب همی گفت

شماره ۲۵: شاعری گفت که در راه حجاز - بودم از شوق حرم در تک و تاز

شماره ۲۶: به ایرانیان روس بیداد کرد - گمانش که ایران تهی شد ز مرد

شماره ۲۷ - اشاره بمعاهده ۱۹۰۷: چو پیمان شکن یار همسایه دید - کسی را به او نیست گفت و شنید

شماره ۲۸ - موافقت انگلیس و تصدیق بر بستن عهد و پیمان: چو روس این سخن گفت با انگلیس - بگفتش هلا زود پیمان نویس

شماره ۲۹ - نگارش عهدنامه: سپس بهر تاراج این تاج و تخت - نشستند و پیمان به بستند سخت

شماره ۳۰ - اولتیماتوم روس به ایران و تجاوزات او در سرحدات ایران: چو همراز شد روس با انگلیس - همانند خالیگر و کاسه لیس

شماره ۳۱ - تجاوزات همسایگان در جنوب و شمال: ندیدی مگر کاندرین سال شوم - که آتش فرو زد بهر مرز و بوم

شماره ۳۲ - تمثیل از گفتار پهلوان بفرزند: چه خوش گفت با پور خود پهلوان - چو دیدش هم آغوش شیر ژیان

شماره ۳۳ - یادآوری از شاهان و دلیران باستان: کجا شد فریدون زرین کلاه - کجا شد منوچهر گیتی پناه

sunny dark_mode