شماره ۱ - حمایل: ای آنکه ترا چو مه شمایل باشد - جانم به شمایل تو مایل باشد
شماره ۲: ای آنکه خوش است در فراقت مردن - در هجر تو چاره نیست جز غم خوردن
شماره ۳ - انگشتر: ای وصل تو از ملک سلیمان خوشتر - دادم ز برای تو یکی انگشتر
شماره ۴: انگشتر التفاتی ایدوست رسید - ایزد نکند از تو مرا قطع امید
شماره ۵ - گوشواره: زر در رهت از چهره نثار آوردم - گوهر ز دو چشم اشکبار آوردم
شماره ۶: تا از می عشق جرعه نوش تو شدم - حیران کمال و عقل و هوش تو شدم
شماره ۷ - دست بنده و خلخال: چون شد دل و جانم از نگاهی مستت - دل شد که چو دست بند بوسد دستت
شماره ۸: ای آنکه به هجران تو از جان سیرم - وز دوری رویت از جهان دلگیرم
شماره ۹ - سیب: ای قد تو در گلشن جان نخل امید - خطت چو بنفشه ای که در باغ دمید
شماره ۱۰: ای آنکه ترا پنجه شیری باشد - در جنگ غمت ساز دلیری باشد
شماره ۱۱ - بازوبند: ای آنکه قضا رنجه ز نیروی تو شد - خورشید فلک سنگ ترازوی تو شد
شماره ۱۲: ای آنکه بدرگاه غمت رو کردم - خونها به دل رقیب بدگو کردم
شماره ۱۳ - سوزن: ای یار عزیز و دلبر سیمین تن - دادم ز برایت ارمغانی سوزن
شماره ۱۴: ای آنکه دلت ز هجر غمناک شده - وز دست دلت ناله بر افلاک شده
شماره ۱۵ - پیراهن: پیراهنی از برگ سمن نازکتر - وز لاله سرخ و نسترن نازکتر
شماره ۱۶: چون پیراهن ز دست محبوب آید - زیبا و لطیف و دلکش و خوب آید
شماره ۱۷ - سرداری: ای آنکه باقلیم وفا سرداری - همواره خمار عشق در سر داری
شماره ۱۸: آن سرداری که لطف کرد آن دلبر - شد زینت اندامم و پیرایه بر
شماره ۱۹ - قبا: ای گشته قبای حسن بر قد تو راست - قدت سروی که گلشن جان آراست
شماره ۲۰: زین تازه قبا که دست رنج مه ماست - پیراهن دشمن به تن از غصه قباست
شماره ۲۱ - کلاه: ای آنکه باوج حسن تابنده مهی - باروی سفید و گیسوان سیهی
شماره ۲۲: این تازه کله که داده دلبر ماست - چون هدیه دست دوست شد، افسر ماست
شماره ۲۳ - کفش: از سیلی غم رخ بنفش آوردم - با دل سخن از مشت و درفش آوردم
شماره ۲۴: خصم تو براه خیر هرگز نرود - از کعبه کسی به دیر هرگز نرود
شماره ۲۵ - چادر: در خدمت دوست چادری آوردم - وز شدت شرم آب رخ خود بردم
شماره ۲۶: چادر چه عطا کرد به من دلبر من - افکند ز مهر سایه اندر سر من
شماره ۲۷ - روبنده: روبنده ز من بگیر گر می شنوی - از خلق بپوش چهره هر جا که روی
شماره ۲۸: تا در بر آن طره روبنده شدم - خاک قدمت با مژه روبنده شدم
شماره ۲۹ - کمربند: ای آنکه درون دیده جایت دادم - دل را به نثار خاک پایت دادم
شماره ۳۰: خواهم بشکر تنگ تو را بشکستن - خواهم کمرت را بمیان پیوستن
شماره ۳۱ - گل: بردیم بر دوست نثار از یک گل - هستیم اگر چه شرمسار از یک گل
شماره ۳۲: فرمود مرا نگار یاد از یک گل - بنمود دلم امیدوار از یک گل
شماره ۳۳ - بید مشک: بر دل ز غم رقیب رشکی دارم - وز دیده روان سیل سرشکی دارم
شماره ۳۴: ای دوست ز نوک خامه مشک آوردی - وز ابر مژه سیل سرشک آوردی
شماره ۳۵ - یاس: آرم همه شب ز جزع خونین الماس - دارم بتو امید وز هجر تو هراس
شماره ۳۶: ای یار عزیز و عاشق قدرشناس - سوی تو روانه کردم این دسته یاس
شماره ۳۷ - هندوانه: ای خال تو هندوانه اندر آتش - وی چشم تو ترکانه و رویت مهوش
شماره ۳۸: تا داد دو هندوانه آن لعبت مست - جان آمد و هندوانه بر خاک نشست
شماره ۳۹ - خربوزه: چون یار روان بسوی من خربزه داشت - از بوسه لعلم طلب جایزه داشت
شماره ۴۰ - نیلوفر: ای ترک بدیع و دلبر سیمین بر - دادم ز برایت ارمغان نیلوفر
شماره ۴۱: نیلوفر تازه داده بودی یارا - شرمنده ز لطف خود نمودی ما را
شماره ۴۲ - نرگس: در باغ سحر نرگس تر دیده گشود - با چشم تواش بنای هم چشمی بود
شماره ۴۳: زان نرگس تازه کز بر یار آمد - صد گونه ضیاء به چشم خون بار آمد
شماره ۴۴ - نارنج: ای غبغب تو برده گرو از نارنج - پیش تو برند دستها همچو ترنج
شماره ۴۵: چون تحفه کوی دوست نارنج بود - از خجلت او به دل مرا رنج بود
شماره ۴۶ - ترنج: تا یاد ترنج غبغبت افتادم - بهر تو ترنجی ای پریرخ دادم
شماره ۴۷: چون داد ترنجم آن پری پیکر مست - یک نکته پنهان به حقیقت پیوست
شماره ۴۸ - لیمو: ای گل خجل از طراوت بستانت - از چرخ گذشته نعره مستانت
شماره ۴۹: این لیموئی که تحفه انان شد - شیرین و لطیف و تازه همچون جان شد
شماره ۵۰ - نارنگی: ای دوست بنه شرح غم دلتنگی - آغاز نما حکایت یکرنگی
شماره ۵۱: این میوه که با روی تو همرنگستی - درمان دل عاشق دل تنگستی
شماره ۵۲ - سیب: ای قد تو در گلشن جان نخل امید - خطت چو بنفشه ای که در باغ دمید
شماره ۵۳: ای آنکه ترا پنجه شیری باشد - در جنگ غمت ساز دلیری باشد
شماره ۵۴ - انگور: ای دوست ز رخ بدیدگان نورم ده - وز غبغب خود شربت کافورم ده
شماره ۵۵: ای آنکه دلم ز عشق شیدا سازی - انگور دهی باده تمنا سازی
شماره ۵۶ - خرما: ای دوست اگر اهل وفا خواهی شد - وز مردم اخلاص و صفا خواهی شد
شماره ۵۷: ترسم که ازین محبت پنهانی - در کوچه رسوا زدگانم خواهی
شماره ۵۸ - گلاب: یک شیشه گلاب ارمغان دادم من - ای آنکه ز بندگیت آزادم من
شماره ۵۹: ای آنکه به عشق در دو عالم سمری - وز هر دو جهان به چشم من خوبتری
شماره ۶۰ - شراب: تا ساغر هجرت بشکستیم بتا - از دام غمت برون بجستیم بتا
شماره ۶۱: زین باده فرستادمت ای رشک پری - من باخبرم بسی که که تو بی خبری
شماره ۶۲ - عرق: ای گشته گل از رشک جمال تو ورق - وز شرم لبت شراب کرده است عرق
شماره ۶۳: ای لاله بخون ز چهر رنگین شما - آمد عرق از لطف جهان بین شما
شماره ۶۴ - قند: ای آنکه تو را همیشه در بر طلبم - وز لعل لبت هماره شکر طلبم
شماره ۶۵: از جهل بود قطره به عمان بردن - وز حمق شود زیره به کرمان بردن
شماره ۶۶ - چائی: این چای که بوی نافه چین دارد - چون زلف تو پای تا بپا چین دارد
شماره ۶۷: آن چای که داد همت والایت - بر یار خود از مهر فلک فرسایت
شماره ۶۸ - ترشی: ای آنکه ز پای تا بسر چون شکری - دادم ز برایت ترشی مختصری
شماره ۶۹: ای دوست مبر بر لب شیرین ترشی - مفروش به تلخکام چندین ترشی
شماره ۷۰ - گز: گز در بر آن جان جهان تحفه برم - یعنی که اگر شبی نیائی ببرم
شماره ۷۱: ای مست لب چون شکرت دختر رز - در عرصه عشق کرده آهنگ رجز
شماره ۷۲ - نقل: چون نقل من دلشده زار حزین - شد نقل مجالس بر شاه و مسکین
شماره ۷۳: ای آنکه یگانه در کمال و عقلی - دادی ز برای دوستانت نقلی
شماره ۷۴ - قرص: ای برده گرو عارضت از قرص قمر - این قرص بگیر و در صفاتش بنگر
شماره ۷۵: آن قرص که داده بودی ای کبک خرام - بردم به زبان همچو شکر بر بادام
شماره ۷۶ - شکار: ای دوست ببین بنده چه کاری کرده - در دشت شکار آشکاری کرده
شماره ۷۷: ای شیر رمیده ز آهوان مستت - تیری که زدی بران شکار از دستت
شماره ۷۸ - بره: ای آنکه دل عاشق گریان شما - چون بره و مرغ گشته بریان شما
شماره ۷۹: ای غمزه تو چو گرگ و چشم تو چو میش - میشت نکند ز چنگ گرگان تشویش
شماره ۸۰ - ماهی: ای آنکه رخت به دیدگان نور من است - عشق تو سرور جان مسرور من است
شماره ۸۱: ای آنکه بر آسمان خوبی ماهی - دادی ز برای دوستانت ماهی
شماره ۸۲ - چاقو: ای آنکه به کار عشق با عقل و هشی - چون حربه نداشتی که ما را بکشی
شماره ۸۳: لا حول و لا قوة الا بالله - چاقو داده است بر من آن غیرت ماه
شماره ۸۴ - تسبیح: ای کودک شیرین سخندان ملیح - دارم سخن کنایه مانند صریح
شماره ۸۵: ای آنکه برای من فرستی تسبیح - وانگاه کنی سوألکی خام و قبیح
شماره ۸۶ - تسبیح یسر: چون تحفه ناقابل ما یسر بود - مفهوم الانسان لفی خسر بود
شماره ۸۷: ای شاد ز تحفه تو دلهای غمین - یسر تو درخشنده تر از در ثمین
شماره ۸۸ - شانه: آن شانه که از فراق مویت موید - خواهد که دو زلف مشک بویت بوید
شماره ۸۹: موئی که فلک حریف نازش نشده است - این شانه هنوز دلنوازش نشده است