گنجور

 
شیخ بهایی مولانا

در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها شیخ بهایی مصرع یا بیتی از مولانا را عیناً نقل قول کرده است:


  1. شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۲۴ - فی نغمات الجنان من جذبات الرحمان :: مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز

    شیخ بهایی (بیت ۱۹): « بشنو از نی، چون حکایت می‌کند - وز جدایی‌ها، شکایت می‌کند»

    مولانا (بیت ۱): بشنو این نی چون شکایت می‌کند - از جدایی‌ها حکایت می‌کند



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود - نوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸۷:روبهکی دنبه برد شیر مگر خفته بود - جان نبرد خود ز شیر روبه کور و کبود


  2. شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:نگشود مرا ز یاریت کار - دست از دلم ای رفیق! بردار

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش اول - قسمت دوم:نگشود مرا زیارتت کار - دست از دلم ای رفیق بردار


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴۹:صد بار بگفتمت نگهدار - در خشم و ستیزه پا میفشار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۰:کی باشد اختری در اقطار - در برج چنین مهی گرفتار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۱:شب گشت ولیک پیش اغیار - روزست شب من از رخ یار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۴:ای یار شگرف در همه کار - عیاره و عاشق تو عیار


  3. شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:اگر کنم گله من از زمانهٔ غدار - به خاطرت نرسد از من شکسته غبار

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول:مرا به مدرسه ها پیش از این به کسب علوم - قرار مدرسه و فکر درس بودی و کار


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۳:نه در وفات گذارد نه در جفا دلدار - نه منکرت بگذارد نه بر سر اقرار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۴:چرا ز قافله یک کس نمی‌شود بیدار - که رخت عمر ز کی باز می‌برد طرار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۵:بیار ساقی بادت فدا سر و دستار - ز هر کجا که دهد دست جام جان دست آر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۶:نبشته‌ست خدا گِردِ چهره دلدار - خطی که فاعتبروا منه یا اولی‌الابصار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۷:شده‌ست نور محمد هزار شاخ هزار - گرفته هر دو جهان از کنار تا به کنار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۸:چه مایه رنج کشیدم ز یار تا این کار - بر آب دیده و خون جگر گرفت قرار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۹:مجوی شادی چون در غمست میل نگار - که در دو پنجه شیری تو ای عزیز شکار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۰:بیامدیم دگربار چون نسیم بهار - برآمدیم چو خورشید با صد استظهار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۱:ز بامداد چه دشمن کشست دیدن یار - بشارتیست ز عمر عزیز روی نگار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۶:مرا بگاه ده ای ساقی کریم عقار - که دوش هیچ نخفتم ز تشنگی و خمار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۷:بکش بکش که چه خوش می‌کشی بیار بیار - هزیمتان ره عشق را قطار قطار


  4. شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:شبی ز تیرگی دل سیاه گشت چنان - که صبح وصل نماید در آن، شب هجران


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۲:جفای تلخ تو گوهر کند مرا ای جان - که بحر تلخ بود جای گوهر و مرجان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۸:چهار روز ببودم به پیش تو مهمان - سه روز دیگر خواهم بدن یقین می‌دان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۱:نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان - مرا به خوان تو باید هزار حلق و دهان


  5. شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من - شب، مگر بودش گذر بر منزل جانان من


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۶:کاشکی از غیر تو آگه نبودی جان من - خود ندانستی به جز تو جان معنی دان من

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۷:سوی بیماران خود شد شاه مه رویان من - گفت ای رخ‌های زرد و زعفرانستان من


  6. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:ای صاحب مسئله! تو بشنو از ما - تحقیق بدان که لامکان است خدا

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:از دست غم تو، ای بت حور لقا - نه پای ز سر دانم و نه، سر از پا


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:آن کس که ترا نقش کند او تنها - تنها نگذاردت میان سودا

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲:طنبور چو تن تن برآرد به نوا - زنجیر در آن شود دل بی‌سر و پا

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۲:گر عمر بشد عمر دگر داد خدا - گر عمر فنا نماند نک عمر بقا

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۳:می‌آمد یار مست و تنها تنها - با نرگس پرخمار رعنا رعنا

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۵:هان ای سفری عزم کجایست کجا - هرجا که روی نشسته‌ای در دل ما


  7. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:دوش از درم آمد آن مه لاله نقاب - سیرش نه بدیدیم و روان شد به شتاب

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:این راه زیارت است، قدرش دریاب - از شدت سرما، رخ از این راه متاب

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول:از باغ جنان فتاده در دام عذاب - آدم زپی گندم و من بهر شراب


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۰:از بانگ سرافیل دمیده است رباب - تا زنده و تازه کرده دلهای کباب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۱:امروز چو هر روز خرابیم خراب - مگشا در اندیشه و برگیر رباب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۳:اندیشه مکن بکن تو خود را در خواب - کاندیشه ز روی مه حجابست حجاب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵:ای آنکه تو دیر آمده‌ای در کتاب - گر بشتابند کودکان تو مشتاب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۵:بیکار مشین درآ درآمیز شتاب - بیکار بدن به خور برد یا سوی خواب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶:حاجت نبود مستی ما را به شراب - یا مجلس ما را طرب از چنگ و رباب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۷:خواب آمد و در چشم نبد موضع خواب - زیرا ز تو چشم بود پرآتش و آب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۸:دانیکه چه میگوید این بانگ رباب - اندر پی من بیا و ره را دریاب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹:در چشم آمد خیال آن در خوشاب - آن لحظه کزو اشک همی رفت شتاب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۰:دل در هوس تو چون ربابست رباب - هر پاره ز سوز تو کبابست کباب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۱:ساقی در ده برای دیدار صواب - زان باده که او نه خاک دیده است و نه آب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۲:سبحان‌الله من و تو ای در خوشاب - پیوسته مخالفیم اندر هر باب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۳:شب گردم گرد شهر چون باد و چو آب - از گشتن گرد شهر کس ناید خواب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷:گرم آمد عاشقانه و چست شتاب - برتافته روح او ز گلزار صواب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۱:یارب یارب به حق تسبیح رباب - کش در تسبیحِ صد سوالست و جواب


  8. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:دنیا که از او دل اسیران ریش است - پامال غمش، توانگر و درویش است

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:پیوسته دلم ز جور خویشان، ریش است - وین جور و جفای خلق، از حد بیش است


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۹:هر درویشی که در شکست خویش است - تا ظن نبری که او خیال اندیش است


  9. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰:دنیا که دلت ز حسرت او زار است - سرتاسر او تمام، محنت‌زار است

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸:هر تازه گلی که زیب این گلزار است - گر بینی، گل و گر بچینی، خار است


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹:امشب شب من بسی ضعیف و زار است - امشب شب پرداختن اسرار است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴:انصاف بده که عشق نیکوکار است - زانست خلل که طبع بدکردار است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۰:در باغ من ار سرو و اگر گلزار است - عکس قد و رخسارهٔ آن دلدار است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴۵:سرسبز بود خاک که آبش یار است - خاصّه خاکی که ناطق و بیدار است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۴:شب رو که شبت راهبر اسرار است - زیرا که نهان ز دیدهٔ اغیار است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۰:من کوهم و قال من صدای یار است - من نقشم و نقشبندم آن دلدار است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵۴:یاری که غمش دوای هر بیمار است - او را یار است هرکه با او یار است


  10. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:فرخنده شبی بود که آن دلبر مست - آمد ز پی غارت دل، تیغ به دست

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:در میکده دوش، زاهدی دیدم مست - تسبیح به گردن و صراحی در دست

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم:تا منزل آدمی سرای دنیاست - کارش همه جرم و کار حق لطف و عطاست

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت دوم:تیری ز کمانخانه ی ابروی تو جست - دل پرتو وصل را خیالی بربست

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش سوم - قسمت دوم:آن چه پیش تو غیر از آن ره نیست - غایت فهم توست، الله نیست

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول:آن دوست که عهد دوستداری بشکست - میرفت و منش گرفته دامن در دست

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش پنجم:در پای گنه شد دل بیمارم پست - یارب چه شود اگر مراگیری دست


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰:آن تلخ سخنها که چنان دل شکن است - انصاف بده چه لایق آن دهن است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۲:آن جان که از او دلبر ما شادانست - پیوسته سرش سبز و لبش خندان است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸:آن نور مبین که در جبین ما هست - وان ضوء یقین که در دل آگاهست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲:از جمله طمع بریدنم آسانست - الا ز کسی که جان ما را جانست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۴:امروز من و جام صبوحی در دست - می‌افتم و می‌خیزم و می‌گردم مست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۶:امشب آمد خیال آن دلبر چست - در خانهٔ تن مقام دل را میجست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۷:ای آمده بامداد شوریده و مست - پیداست که باده دوش گیرا بوده است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۷:ای خواجه ترا غم جمال و جاهست - و اندیشهٔ باغ و راغ و خرمنگاهست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸:ای در دل من نشسته شد وقت نشست - ای توبه شکن رسید هنگام شکست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۷:ای طالب اگر ترا سر این راهست - واندر سر تو هوای این درگاهست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۰:ای کز تو دلم پر سمن و یاسمنست - وز دولت تو کیست که او همچو منست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۸:پای تو گرفته‌ام ندارم ز تو دست - درمان ز که جویم که دلم مهر تو خست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۹:پائی که همی رفت به شبستان سر مست - دستی که همی چید ز گل دسته بدست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶۹:توبه چکنم که توبه‌ام سایهٔ تست - بار سر توبه جمله سرمایهٔ توست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۸:چون دید مرا مست بهم برزد دست - گفتا که شکست توبه بازآمد مست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۰:دل یاد تو کرد چون به عشرت بنشست - جام از ساقی ربود و انداخت شکست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۷:صد بار بگفتمت، چه هشیار و چه مست - شوخی مکن و مزن به هر شاخی دست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۹:عشق آمد و توبه را چو شیشه بشِْکست - چون شیشه شکست کیست کو داند بست؟

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۴:گفتا که شکست توبه بازآمد مست - چون دید مرا مست بهم برزد دست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۳:گفتی چونی بنده چنانست که هست - سودای تو بر سر است و سر بر سر دست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۷:ماهی تو که فتنه‌ای ندارم ز تو دست - درمان ز که جویم که دلم از تو بخست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۴:مستی ز ره آمد و بما در پیوست - ساغر می‌گشت در میان دست بدست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۶:من آن توام کام منت باید جست - زیرا که در این شهر حدیث من و تست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۷:ناگه ز درم درآمد آن دلبر مست - جام می لعل نوش کرده بنشست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۴:هر روز به نو برآید آن دلبر مست - با ساغر پرفتنهٔ پرشور بدست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۸:هر صورت کاید به از او امکان هست - چون بهتر از آن هست نه معشوق منست


  11. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵:تا منزل آدمی سرای دنیاست - کارش همه جرم و کار حق، لطف و عطاست

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم:آباد خرابات زمی خوردن ماست - خون دو هزار توبه در گردن ماست


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷:آن آتش ساده که ترا خورد و بکاست - آن ساده به از دو صد نگار زیبا است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۸:آن بت که جمال و زینت مجلس ماست - در مجلس ما نیست ندانیم کجاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۱:آنجا که توی همه غم و جنگ و جفاست - چون غرقهٔ ما شدی همه لطف و وفاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۷:آن شب که ترا به خواب بینم پیداست - چون روز شود چو روز دل پرغوغاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۲:امروز چه روز است که خورشید دوتاست - امروز ز روزها برونست و جداست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸:امشب شب آنست که جان شبهاست - امشب شب آنست که حاجات رواست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۱:ای دوست مکن که روزها را فرداست - نیکی و بدی چو روز روشن پیداست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۴:ای ساقی جان مطرب ما را چه شده است - چون می‌نزند رهی ره او که زده است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۴:این چرخ و فلکها که حد بینش ماست - در دست تصرف خدا کم ز عصاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۲:برکان شکر چند مگس را غوغاست - کی کان شکر را به مگسها پرواست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۹:بگذشت سوار غیب و گردی برخاست - او رفت ز جای و گرد او هم برخاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۲:بیچاره‌تر از عاشق بیصبر کجاست - کاین عشق گرفتاری بی‌هیچ دواست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۳:بی‌دیده اگر راه روی عین خطاست - بر دیده اگر تکیه زدی تیر بلاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۰:توبه کردم که تا جانم برجاست - من کج نروم نگردم از سیرت راست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۴:تهدید عدو چه بشنود عاشق راست - میراند خر تیز بدان سو که خداست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۵:چنگی صنمی که ساز چنگش بنواست - بر چنگ ترانه‌ای همی زد شبها است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۰:دستت دو و پایت دو و چشمت دو رواست - اما دل و معشوق دو باشند خطاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۵:دیوانه شدم خواب ز دیوانه خطا است - دیوانه چه داند که ره خواب کجاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۶:شمعی که در اینخانه بدی خانه کجاست - در دیده بد امروز میان دلهاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶۸:قومی غمگین و خود مدان غم ز کجاست - قومی شادان و بیخبر کان ز چه جاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۲:گفتند که شش جهت همه نور خداست - فریاد ز حلق خاست کان نور کجاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۰:گویند مرا که این همه درد چراست - وین نعره و آواز و رخ زرد چراست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۴:می‌گفت یکی پری که او ناپیداست - کان جان که مقدست است از جای کجاست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۰:هر ذره که چون گرسنه بر خوان خداست - گر تا باید خورند اینخوان برپاست

    مولانا » فیه ما فیه » فصل اول - یکی می‌گفت که مولانا سخن نمی‌فرماید:مرغی که بر آن کوه، نشست و برخاست - بنگر که در آن کوه چه افزود و چه کاست؟


  12. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶:حاجی به طواف کعبه اندر تک و پوست - وز سعی و طواف، هرچه کردست نکوست

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹:آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست - وان کس که مرا گفت نکو خود نیکوست


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۴:از دوستی دوست نگنجم در پوست - در پوست نگنجم که شهم سخت نکوست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۰:امشب منم و طواف کاشانهٔ دوست - میگردم تا بصبح در خانهٔ دوست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰:ای بی‌خبر از مغز شده غره بپوست - هشدار که در میان جان داری دوست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۴:خواهی که ترا کشف شود هستی دوست - بر رو به درون مغز و برخیز ز پوست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۲:دلدار اگر مرا بِدِراند پوست - افغان نکنم نگویم این درد از اوست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶۰:عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست - تا کرد مرا تهی و پر کرد از دوست


  13. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰:علم است برهنه شاخ و تحصیل، بر است - تن، خانهٔ عنکبوت و دل، بال و پر است


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۸:آن خواجه که بار او همه قند تر است - از مستی خود ز قند خود بیخبر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶:آن شاه که خاک پای او تاج سر است - گفتم که فراق تو ز مرگم بتر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵:آنکس که ز سر عاشقی باخبر است - فاش است میان عاشقان مشتهر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۳:از حلقهٔ گوش از دلم باخبر است - در حلقهٔ او دل از همه حلقه‌تر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۵:جانا غم تو ز هرچه گویی بتر است - رنج دل و تاب تن و سوز جگر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۸:جانی که به راه عشق تو در خطر است - بس دیده ز جاهلی بر او نوحه‌گر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۷:در ظاهر و باطن آنچه خیر است و شر است - از حکم حقست و از قضا و قدر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۷:روزی ترش است و دیدهٔ ابر تر است - این گریه برای خندهٔ برگ و بر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۶:ماه عید است و خلق زیر و زبر است - تا فرجه کند هر آنکه صاحب نظر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۶:هر چند شکر لذّت جان و جگر است - آن خود دگر است و شکرِ او دگر است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۸:هرچند که بار آن شترها شکر است - آن اشتر مست چشم او خود دگر است


  14. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵:آن حرف که از دلت غمی بگشاید - در صحبت دل شکستگان می‌باید

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰:کاری ز وجود ناقصم نگشاید - گویی که ثبوتم انتفا می‌زاید


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰۶:آن یار که از طبیب دل برباید - او را دارو طبیب چون فرماید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵۱:ای دل اگرت رضای دلبر باید - آن باید کرد و گفت کو فرماید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۷۱:این واقعه را سخت بگیری شاید - از کوشش عاجزانه کاری ناید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹۹:بی‌من به زبان من سخن می‌آید - من بی‌خبرم از آنکه می‌فرماید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۸۰:در می‌طلبی ز چشمه در بر ناید - جوینده در به قعر دریا باید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۳۷:شاد آنکه ز دور ما یار ما بنماید - چون بچهٔ خرد آستین برخاید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۷:کاری ز درون جان میباید - وز قصه شنیدن این گره نگشاید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۸۲:گر در طلبی ز چشمه در بر ناید - جویندهٔ در به قعر دریا باید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۲۳:معشوقه خانگی بکاری ناید - کو عشوه نماید و وفا ننماید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵۶:هل تا برود سرش به دیوار آید - سر بشکند و جامه به خون آلاید


  15. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:عشاق به غیر دوست، عاری دارند - از حسرت آرزوی او بیزارند


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸۷:بعضی به صفات حیدر کرارند - بعضی دیگر ز زخم تو بیمارند

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹۴:پیران خرابات غمت بسیارند - چون چشم تو هم خفته و هم بیدارند

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۳۹:هر جا به جهان تخم وفا برکارند - آن تخم ز خرمنگه ما می‌آ رند


  16. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸:با دل گفتم: به عالم کون و فساد - تا چند خورم غم؟ تنم از پا افتاد

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰:خوش آن که صلای جام وحدت در داد - خاطر ز ریاضی و طبیعی آزاد

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت اول:خوش آن که صلای جام وحدت در داد - خاطر ز ریاضی و طبیعی آزاد

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم:در طینت آدمی خدا حرص نهاد - زآن است کفَش بسته در آن وقت که زاد

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم:با دل گفتم ز عالم کون و فساد - تا چند خورم غم، تنم از پا افتاد


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴۵:ای از قدمت خاک زمین خرم و شاد - شد حامله از شادی و صد غنچه بزاد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵۴:ای دوست مگو تو بنده‌ای یا آزاد - بنده که خرد برای زشتی و فساد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰۹:تا گوهر جان در این طبایع افتاد - همسایه شدند با وی این چار فساد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۱۱:نایی ببرید از نیستان استاد - با نه سوراخ و آدمش نام نهاد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۴۸:خوابم ز خیال روی تو پشت بداد - وز تو ز خیال تو همی خواهم داد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۶۱:عشق آن باشد که خلق را دارد شاد - عشق آن باشد که داد شادیها داد


  17. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲:او را که دل از عشق مشوش باشد - هر قصه که گوید همه دلکش باشد

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت اول:او را که دل از عشق مشوش باشد - هر قصه که گوید همه دلکش باشد

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم:آن را که دل از عشق مشوش باشد - هر قصه که گوید همه دلکش باشد


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸۹:بوی دم مقبلان چو گل خوش باشد - بدبخت چو خار تیز و سرکش باشد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۹۰:دشنام که از لب تو مهوش باشد - چون لعل بود که اصلش آتش باشد


  18. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹:ای آنکه دلم غیر جفای تو ندید - وی از تو حکایت وفا کس نشنید

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول:ای آن که دلم غیر جفا از تو ندید - وی از تو حکایت وفا کس نشنید

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم:در بزم تو دل بار غم عیش کشید - یک جرعه زکام دوستکامی نچشید


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷۳:آن را که خدای ناف بر عشق برید - او داند ناله‌های عشاق شنید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲۱:از شربت سودای تو هر جان که مزید - زآن آب حیات در مزید است مزید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵۸:ای عشق تُوَم انّ عذابی لشدید - ای عاشق تو به زخم تیغ تو شهید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸۰:پرسید مهم که چشم تو مه را دید - گفتم که بدید و مه ز مه می‌پرسید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۱۶:تیری ز کمانچهٔ ربابی بجهید - از چنبر تن گذشت و بر قلب رسید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۳۹:چون روز وصال یار ما نیست پدید - اندک اندک ز عشق باید ببرید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۲۳:زان مقصد صنع تو یکی نی ببرید - از بهر لب چون شکر خود بگزید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹۶:گفتم که به من رسید دردت بمزید - گفتا خنک آن جان که بدین درد رسید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹۷:گفتم که ز خردی دل من نیست پدید - غمهای بزرگ تو در او چون گنجید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵۱:هر لحظه همی خوانمش از راه بعید - کو سورهٔ یوسف است و قرآن مجید


  19. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:آهنگ حجاز می‌نمودم من زار - کامد سحری به گوش دل این گفتار

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:گفتم که کنم تحفه‌ات ای لاله عذار - جان را، چو شوم ز وصل تو برخوردار

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت اول:راه در دوست آشکارا مسپار - نامحرم پا بود در این ره، رفتار

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش اول - قسمت دوم:در خلوت اگر با خودم اندر گفتار - عیبم بجنون مکن که دارم من زار


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۰:امروز من از تشنه دهانی و خمار - نی دل دارم نه عقل و نه صبر و قرار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۷:ای دل بگذر ز عشق و معشوق و دیار - گر دیده وری ز هر سه بندی زنار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۱:ای مرد سماع معده را خالی دار - زیرا چو تهیست نی کند نالهٔ زار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۸:تا چند کشی سخرهٔ نفس بیکار - تا چند خوری چو اشتران خوشهٔ خار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۹:چون از رخ یار دور گشتم به بهار - با غم بچه کار آید و عیشم بچه کار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹۱:چون دید رخ زرد من آن شهره نگار - گفتا که دگر به وصلم امید مدار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹۳:خورشید همی زرد شود بر دیوار - ما نیز همی زرد شویم از غم یار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹۷:در نوبت عشق چشم باشد در بار - چون او بگذشت دل بروید چو بهار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۰:رفتم به سر گور کریم دلدار - میتافت ز گلزار تنش چون گلزار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۹:گر گل کارم بیتو نروید جز خار - ور بیضهٔ طاوس نهم گردد مار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱۲:گر رنگ خزان دارم و گر رنگ بهار - تا هردو یکی نشد نیامد گل و خار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱۳:گفتی که: بیا که باغ خندید و بهار - شمعست و شراب و شاهدان چو نگار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱۵:ای بسته حجاب، پردها را بردار - تا کس نرود دگر به صید مردار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۰:من رنگ خزان دارم و تو رنگ بهار - تا این دو یکی نشد نیامد گل و خار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۵:هین وقت صبوحست می ناب بیار - زیرا مرگست زندگانی هشیار


  20. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵:در بزم تو ای شمع، منم زار و اسیر - در کشتن من، هیچ نداری تقصیر

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت اول:در بزم تو ای شمع منم زار و اسیر - در کشتن من هیچ نداری تقصیر


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۲:ای آمده ز آسمان درین عالم دیر - و آورده خبرهای سموات به زیر

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۵:با همت باز باش و یا هیبت شیر - در مخزن جان درآی با دیدهٔ سیر

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۲:زان ابروی چون کمانت ای بدر منیر - دل شیشهٔ پرخون شود از ضربت تیر


  21. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۶:تا بتوانی، ز خلق، ای یار عزیز! - دوری کن و در دامن عزلت آویز!


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۷:آمد بر من دوش نگاری سر تیز - شیرین سخنی شکر لبی شورانگیز

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳۶:ای ذره ز خورشید توانی بگریز - چون نتوانی گریخت با وی مستیز

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۵:بازآمدم اینک که زنم آتش نیز - در توبه و در گناه و زهد و پرهیز

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۱:ماییم و توی و خانه خالی برخیز - هنگام ستیز نیست ای جان مستیز


  22. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷:از سبحهٔ من، پیر مغان رفت ز هوش - وز نالهٔ من، فتاد در شهر خروش

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸:ای زاهد خود نمای سجاده به دوش - دیگر پی نام و ننگ، بیهوده مکوش

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰:از ذوق صدای پایت، ای رهزن هوش - وز بهر نظارهٔ تو ای مایهٔ نوش

    شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۵:با این همه عقل و دانش و بینش و هوش - نایاب بشد دست و زبان دیده و گوش


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹۷:از آتش تو فتاده جانم در جوش - وز باده تو شده است جانم مدهوش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۰۵:مرغان رفتند بر سلیمان بخروش - کاین بلبل را چرا نمی‌مالی گوش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۲۱:با پیر خرد نهفته میگویم دوش - کز من سخن از سر جهان هیچ مپوش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۲۸:تا بتوانی تو جامهٔ عشق مپوش - چون پوشیدی ز هر بلائی مخروش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۳۳:دانم که برای ما نخفتی همه دوش - بر صفهٔ سرد با یکی بالاپوش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۳۵:در حلقهٔ مستان تو ای دلبر دوش - میخانه درون کشیدم از خم سر جوش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۳۸:دل یاد تو آرد برود هوش ز هوش - می بی‌لب نوشین تو کی گردد نوش


  23. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۱:از بس که زدم به شیشهٔ تقوی سنگ - وز بس که به معصیت فرو بردم چنگ

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲:یک چند، میان خلق کردیم درنگ - ز ایشان به وفا، نه بوی دیدیم نه رنگ

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳:در چهره ندارم از مسلمانی رنگ - بر من دارد شرف، سگ اهل فرنگ

    شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۶:یا دیده‌ى خصم را بدوزم به خدنگ - یا پنجه‌ى او به خون ما گردد رنگ

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول:از بس که زدم شیشه ی تقوی بر سنگ - و زبس که به معصیت فرو بردم چنگ


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۶:آنجا که عنایتست چه صلح و چه جنگ - ور کار تو نیکست چه تسبیح و چه جنگ

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۷:با همت باز باش و با کبر پلنگ - زیبا به گه شکار و پیروز به جنگ

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۸:برزن به سبوی صحبت نادان سنگ - بر دامن زیرکان عالم زن چنگ

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۹:چون چنگ خودت بگیرم اندر بر تنگ - وز پردهٔ عشاق برآرم آهنگ

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۰:می‌گردد این روی جهان رنگ به رنگ - وز پرده همی بیند معشوقهٔ شنگ

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۱:یک چند میان خلق کردیم درنگ - ز ایشان بوفا نه بوی دیدیم نه رنگ

    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات:با همت باز باش و با کبر پلنگ - زیبا به گه شکار و پیروز به جنگ


  24. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴:در مدرسه جز خون جگر، نیست حلال - آسوده دلی، در آن محال است، محال


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۳:آن می که گشود مرغ جان را پر و بال - دل را برهانید ز سیری و ملال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۴:آواز گرفته است خروشان مینال - زیرا شنواست یار و واقف از حال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۷:اسرار حقیقت نشود حل به سال - نی نیز به درباختن حشمت و مال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۸:این عشق کمالست و کمالست و کمال - وین نفس خیالست خیالست و خیال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۰:پر از عیسی است این جهان مالامال - کی گنجد در جهان قماش دجال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۵:الخمر و من‌الزق ینادیک تعال - واقطع لوصالنا جمیع‌الاشغال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۹:عشقی دارم پاکتر از آب زلال - این باختن عشق مرا هست حلال

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰۲:مردا منشین جز که به پهلوی رجال - خوش باشد آینه به پهلوی صقال

    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات:مرغی که خبر ندارد از آب زلال - منقار در آب شور دارد همه سال


  25. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹:یکچند، در این مدرسه‌ها گردیدم - از اهل کمال، نکته‌ها پرسیدم


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶۵:این گردش را ز جان خود دزدیدم - پیش از قالب به جان چنین گردیدم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۱۶:در باغ شدم صبوح و گل می‌چیدم - وز دیدن باغبان همی ترسیدم


  26. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۲:هر چند که رند کوچه و بازاریم - ای خواجه مپندار که بی‌مقداریم


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۴۶:امشب که حریف دلبر دلداریم - یارب که چها در دل و در سر داریم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۱۳:ما عاشق خود را به عدو بسپاریم - هم منبل و هم خونی و هم عیاریم


  27. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۵:امشب بوزید باد طوفان آیین - چندانکه برفت، گرد عصیان ز جبین

    شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۰:هر شام و سحر ملائک علیین - آیند به طرف حرم خلد برین


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵۹:خود حال دلی بود پریشانتر از این - با واقعهٔ بی‌سر و سامان‌تر ازین

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۶۵:در دیدهٔ ما نگر جمال حق بین - کاین عین حقیقت است و انوار یقین

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۷:رفتم به طبیب و گفتم ای زین‌الدین - این نبض مرا بگیر و قاروره ببین

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۹:رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین - نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۰۶:ما کاهگلان عشق و پهلو به زمین - کرده است زمین را کرمش مرکب و زین


  28. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۶:برخیز سحر، ناله و آهی می‌کن - استغفاری ز هر گناهی می‌کن


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴۷:تو شاه دل منی و شاهی می‌کن - نوشت بادا ظلم سپاهی می‌کن


  29. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۷:فصاد، به قصد آنکه بردارد خون - می‌خواست که نشتری زند بر مجنون


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۰:دل برد ز من دوش به صد عشق و فسون - بشکافت و بدید پر زخون بود درون

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸۳:سرمست توام نه از می و نز افیون - مجنون شده‌ام ادب مجوی از مجنون

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸۹:شوری دارم که برنتابد گردون - شوریکه به خواب درنبیند مجنون

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۱۶:مردان تو در دایرهٔ کن فیکون - دل نقطهٔ وحدتست و از عرش فزون


  30. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۹:ای برده به چین زلف، تاب دل من - وی کشته به سحر غمزه، خواب دل من

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش سوم - قسمت دوم:ای برده به چین زلف تاب دل من - وی کشته به سحر غمزه خواب دل من


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱۲:ای زخم زننده بر رباب دل من - بشنو تو از ناله جواب دل من

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۲۷:ای نالهٔ عشق تو رباب دل من - ای ناله شده همه جواب دل من


  31. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۵:هرچند که در حسن و ملاحت، فردی - از تو بنماند، در دل من دردی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳۰:ای دل تو و درد او اگر خود مردی - جان بندهٔ تست اگر تو صاحب دردی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۷۸:با بی‌خبران اگر نشستی بردی - با هشیاران اگر نشستی مردی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۴۱:چونی ای آنکه از جمال فردی - صدبار ز چو نیم برون آوردی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۰۸:غم را دیدم گرفته جام دردی - گفتم که غما خبر بود رخ زردی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۵۳:مردی که فلک رخنه کند از دردی - مردی که خداش کاشکی ناوردی


  32. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹:ای دل، قدمی به راه حق ننهادی - شرمت بادا که سخت دور افتادی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۷۳:از شادی تو پر است شهر و وادی - از روی زمین و آسمان را شادی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴۴:ای شادی راز تو هزاران شادی - وز تو به خرابات هزار آبادی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۹۳:سرسبزی باغ و گلشن و شمشادی - رقاص کن دلی و اصل شادی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۹۶:شادی شادی و ای حریفان شادی - زان سوسن آزاد هزار آزادی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۴۹:مانندهٔ گل ز اصل خندان زادی - وز طالع و بخت خویش شادی شادی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۹۲:یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی - شاگرد که بودی که چنین استادی


  33. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۰:ای چرخ که با مردم نادان یاری - هر لحظه بر اهل فضل، غم می‌باری

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش چهارم - قسمت اول:ای چرخ که با مردم نادان یاری - پیوسته بر اهل فضل غم می باری


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۱:ای داده مرا به خواب در بیداری - آسان شده در دلم همه دشواری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۲:ای داده مرا چو عشق خود بیداری - وین شمع میان این جهان تاری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۳:ای دام هزار فتنه و طراری - یارب تو چه فتنه‌ها که در سر داری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳۱:ای دل چو به صدق از تو نیاید کاری - باری می‌کن به مفلسی اقراری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳۷:ای دوست ز من طمع مکن غمخواری - جز مستی و جز شنگی و جز خماری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۹۶:بد می‌کنی و نیک طمع می‌داری - هم بد باشد سزای بدکرداری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۸:تقصیر نکرد عشق در خماری - تقصیر مکن تو ساقی از دلداری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۱:چشم مستت ز عادت خماری - افغان که نهاد رسم تنها خواری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۴:چون خار بکاری رخ گل می‌خاری - تا گل ناری بر ندهد گلناری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۶۲:در زیر غزل‌ها و نفیر و زاری - دردیست مرا ز چهره‌های ناری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۷۳:دلدار مرا گفت ز هر دلداری - گر بوسه خری بوسه ز من خر باری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸۲:دی عاقل و هشیار شدم در کاری - برهم زدم دوش مر مرا عیاری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۰۷:عید آمد و هرکس قدری مقداری - آراسته خود را ز پی دیداری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۲۷:گر من مستم ز روی بدکرداری - ای خواجه برو تو عاقل و هشیاری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۵۸:من بی‌دلم ای نگار و تو دلداری - شاید که بهر سخن ز من نازاری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۸۵:هرکس کسکی دارد و هرکس یاری - آن یار وفادار کجا شد باری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۸۶:هرکس کسکی دارد و هرکس یاری - هرکس هنری دارد و هرکس کاری


  34. شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۱:زاهد، به تو تقوی و ریا ارزانی - من دانم و بی‌دینی و بی‌ایمانی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۷۹:اسرار شنو ز طوطی ربانی - طوطی بچه‌ای زبان طوطی دانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹۵:ای آنکه ز حال بندگان میدانی - چشمی و چراغ در شب ظلمانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۰۳:ای ابر که تو جهان خورشیدانی - کاری مقلوب می‌کنی نادانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳۴:ای دوست به حق آنکه جان را جانی - چون نامهٔ من رسد به تو برخوانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۹۷:پران باشی چو در صف یارانی - پری باشی سقط چو بی ایشانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۵:تا در طلب گوهر کانی کانی - تا در هوس لقمهٔ نانی نانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۲۱:تو دوش چه خواب دیده‌ای می‌دانی - نی دانش آن نیست بدین آسانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۴۳:حاشا که به ماه گویمت میمانی - یا چون قد تو سرو بود بستانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵۶:در خاک اگر رفت تن بیجانی - جان بر فلک افرازد و شاذروانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۰۲:عالم سبز است و هر طرف بستانی - از عکس جمال گل‌رخی خندانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۳۳:گر یک ورق از کتاب ما برخوانی - حیران ابد شوی زهی حیرانی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۸۷:هر لحظه مها پیش خودم می‌خوانی - احوال همی پرسی و خود می‌دانی


  35. شیخ بهایی » دیوان اشعار » مخمس:تا کی به تمنای وصال تو یگانه - اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳۵:رندان همه جمعند در این دیر مغانه - درده تو یکی رطل بدان پیر یگانه


  36. شیخ بهایی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰:هرچه در عالم بود، لیلی بود - ما نمی‌بینیم در وی، غیر وی


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱۴:ناگهان اندر دویدم پیش وی - بانگ برزد مست عشق او که هی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲۲:هم تو شمعی هم تو شاهد هم تو می - هم بهاری در میان ماه دی


  37. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۵:اى برادر خو به تنهایى چنان کن متصل - کز خلائق با کسان صحبت نباشد غیر دل


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶۰:باده ده ای ساقی جان باده بی‌درد و دغل - کار ندارم جز از این گر بزیم تا به اجل


  38. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۶:کشتى بخت به گرداب بلا افکندیم - تا مگر باد مرادش ببرد تا ساحل‌


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۴:شتران مست شدستند ببین رقص جمل - ز اشتر مست که جوید ادب و علم و عمل

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۵:تو مرا می بده و مست بخوابان و بهل - چون رسد نوبت خدمت نشوم هیچ خجل


  39. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۶:راستى موجب رضاى خداست - کس ندیدم که گم شد از ره راست

    شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۲۱:راستى موجب رضاى خداست - کس ندیدم که گم شد از ره راست‌


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷:صوفیان آمدند از چپ و راست - در به در کو به کو که باده کجاست


  40. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۶:بعد از این گر شوى مرا مهمان - میزبان تو باشم از دل و جان


    مولانا » فیه ما فیه » فصل شصت و دوم - دوستان را در دل رنجها باشد که آن به هیچ دارویی خوش نشود:آسمانهاست در ولایت جان - کار فرمای آسمان جهان


  41. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۶:از شب‌نم عشق خاک عالم گل شد - صد فتنه و شور در جهان حاصل شد


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲۰:از شبنم عشق خاک آدم گل شد - صد فتنه و شور در جهان حاصل شد


  42. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۶:خاره خاره چو نباشد اثر درد ترا - لعل کردى چه خورى غوطه به خوناب جگر


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۷:سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر - جان سپر کردم ولیکن تیر کم زن بر سپر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۸:نیشکر باید که بندد پیش آن لب‌ها کمر - خسروی باید که نوشم زان لب شیرین شکر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۸:شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر - شادیی کان از دلت آید زهی کان شکر


  43. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۱۳:هر که مزروع خود بخورد خوید - وقت خرمنش خوشه باید چید


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷۵:آتش افکند در جهان جمشید - از پس چار پرده چون خورشید

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹۱:عشق جانان مرا ز جان ببرید - جان به عشق اندرون ز خود برهید


  44. شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۲۳:اظهار عجز پیش ستم پیشه ابلهیست - اشک کباب باعث طغیان آتش است‌


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳:از دل به دل برادر گویند روزنیست - روزن مگیر گیر که سوراخ سوزنیست


  45. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم:شد وقت آن دیگر که من ترک شکیبائی کنم - ناموس را یکسو نهم، بنیاد رسوائی کنم


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۲:ای ساقی روشن دلان بردار سغراق کرم - کز بهر این آورده‌ای ما را ز صحرای عدم

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۴:عشقا تو را قاضی برم کاشکستیم همچون صنم - از من نخواهد کس گوا که شاهدم نی ضامنم

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۸:ای نفس کل صورت مکن وی عقل کل بشکن قلم - ای مرد طالب کم طلب بر آب جو نقش قدم

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۹:ای پاک رو چون جام جم وز عشق آن مه متهم - این مرگ خود پیدا کند پاکی تو را کم خور تو غم


  46. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول:دل جز ره عشق تو نپوید هرگز - جز محنت و درد تو نجوید هرگز


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۵۳:دل بر سر تو بدل نجوید هرگز - جز وصل تو هیچ گل نبوید هرگز


  47. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول:ناز تو این است نورت چون بود؟ - ماتمت این است، سورت چون بود؟

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:گر بود عاقل نکوتر می شود - ور بود بد خوی بدتر می شود

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش دوم - قسمت دوم:هر کس پیش کلوخی سینه چاک - کاین کلوخ از حسن گشته جرعه ناک

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم:در بدن اندر عذابی ای پسر - مرغ روحت بسته با جنس دگر


    مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۲ - انکار کردن نخچیران بر خرگوش در تاخیر رفتن بر شیر:قوم گفتندش که چندین گاه ما - جان فدا کردیم در عهد و وفا


  48. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:خاقانیا به تقویت دوست دل مبند - ور غصه و شکایت دشمن جگر مخور

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت دوم:گردن چرا نهیم جفای زمانه را - زحمت چرا کشیم بهر کار مختصر


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۹:کس بی‌کسی نماند می‌دان تو این قدر - گر با یکی نسازی آید یکی دگر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۰:مستیم و بیخودیم و جمال تو پرده در - زین پس مباش ماها در ابر و پرده در


  49. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:خاقانی را مپرس کز غم - ایام چگونه میگذارد


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۹:بیچاره کسی که می ندارد - غوره به سلف همی‌فشارد


  50. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:آن کس که صناعتش قناعت باشد - کردار وی از جمله ی طاعت باشد


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷۱:آنرا که به ضاعت قناعت باشد - هرگونه که خورد و خفت و طاعت باشد


  51. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:گر من گنه جمله جهان کردستم - لطف تو امید است که گیرد دستم


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۴۲:المنةالله که به تو پیوستم - وز سلسلهٔ بند فراقت رستم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶۸:باز آمدم و برابرت بنشستم - احرام طواف گرد رویت بستم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷۲:بالای سر ار دست زند دو دستم - ای دلبر من عیب مکن سرمستم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷۹:بر میکده وقف است دلم سرمستم - جان نیز سبیل جام می‌کردستم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۹۸:تا ظن نبری که از غمانت رستم - یا بی‌تو صبور گشتم و بنشستم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۵۷:می‌پنداری که از غمانت رستم - یا بی‌تو صبور گشتم و بنشستم


  52. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:در خانه دلم گرفت از تنهائی - رفتم به چمن چو بلبل شیدائی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۵۳:آمد بر من دوش مه یغمائی - گفتم که برو امشب اینجا نائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۵۹:آن روز که دیوانه سر و سودائی - در سلسلهٔ دولتیان می‌آئی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹۴:ای آنکه ز حد برون جان‌افزایی - بی‌حدی و حد هر نفس بنمایی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۱۰:ای بانگ رباب از کجا می‌آئی - پرآتش و پر فتنه و پر غوغائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۱۶:ای چون علم بلند در صحرائی - وی چون شکر شگرف در حلوائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۱۷:ای چون علم سپید در صحرائی - ای رحمت در رسیده از بالائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۸:ای دل تو بدین مفلسی و رسوائی - انصاف بده که عشق را چون سائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳۹:ای روی ترا پیشه جهان‌آرائی - وی زلف ترا قاعده عنبر سائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۸۴:با قلاشان چو رد نهادی پائی - در عشق چو پخت جان تو سودائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۲۸:جانم دارد ز عشق جان‌افزائی - از سوداها لطیفتر سودائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۵:چون ساز کند عدم حیات افزائی - گیری ز عدم لقمه و خوش می‌خائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۷:چون شب بر من زنان و گویان آئی - در نیم شبی صبح طرب بنمائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵۷:در دست اجل چو درنهم من پائی - در کتم عدم در افکنم غوغائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸۵:رفتم به طبیب گفتم ای بینائی - افتادهٔ عشق را چه می‌فرمایی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۳۴:گفتم به طبیب دارویی فرمایی - نبضم بگرفت از سر دانایی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۵۱:مائیم در این زمان زمین پیمائی - بگذاشته هر شهر به شهر آرائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۶۹:میدان و مگو تا نشود رسوائی - زیبائی مرد هست در تنهائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۷۰:می‌فرماید خدا که ای هرجائی - از عام ببر که خاص آن مائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۸۰:هر روز ز عاشقی و شیرین رائی - من عاشق را پیرهنی فرمائی

    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » حکایت:می‌دان و مگو تا نشود رسوایی - زیبایی مرد، هست درگنجایی


  53. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول:بی درد دل حیات چو ذوقی نمی دهد - آسودگان به عمر خود آیا چه دیده اند

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول:شبها تو خفته، من به دعا کز تو دورباد - آه کسان که بهر تو در خون نشسته اند

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول:سررشته حیات گست و یقین نشد - کاین تار و پود کسوت ما از چه رشته اند

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش پنجم:ما را به کوی تو نه سرائی نه خانه ای - کز بهر آمدن بود آن جا بهانه ای

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم:هستی برای ثبت ثنایت صحیفه ای است - کآغاز آن ازل بود انجام آن ابد


    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » مناجات:دل کیست کو حدیث خود و درد خود کند - پیدا بود که جنبش دل تا کجا رسد!


  54. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول:به عاشقان جگر چاک چون رسی اهلی - به یک دو چاک که در جیب پیرهن کردی؟


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶۰:نهان شدند معانی ز یار بی‌معنی - کجا روم که نروید به پیش من دیوی ؟


  55. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم:ترا ایزد همی گوید که در دنیا مخور باده - ترا ترسا همی گوید که در صفرا مخور حلوا

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش سوم - قسمت دوم:گر امروز آتش شهوت بکشتی بیگمان رستی - و گرنه تف این آتش ترا هیزم کند فردا


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:از این اقبالگاه خوش مشو یک دم دلا تنها - دمی می نوش باده جان و یک لحظه شکر می‌خا

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا - تو دیدی هیچ ماهی را که او شد سیر از این دریا

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵:ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا - ببین این بحر و کشتی‌ها که بر هم می‌زنند این جا

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷:از آن مایی ای مولا اگر امروز اگر فردا - شب و روزم ز تو روشن زهی رعنا زهی زیبا

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹:چه باشد گر نگارینم بگیرد دست من فردا - ز روزن سر درآویزد چو قرص ماه خوش سیما

    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » حکایت:مسی از زر بپالوی و می لافی چه سود اینجا؟ - که رسوا گردی ای لافی چو سنگ امتحان بینی


  56. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم:شدم به عشق تو مشهور و نیستم خوشحال - که هر که دید مرا آورد ترا به خیال


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۷:مخسب شب که شبی صد هزار جان ارزد - که شب ببخشد آن بدر بدره بی‌حد


  57. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم:میرفت چو جانم ز تن غم فرسود - شد بار خبردار و قدم رنجه نمود


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۶۴:در راه طلب رسیده‌ای میباید - دامان ز جهان کشیده‌ای میباید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۶۵:عشق تو خوشی چو قصد خونریز کند - جان از قفس قالب من خیز کند

    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » حکایت:آن کس که ترا بیند و شادی نکند - سر زیر و سیه کاسه و سرگردان باد


  58. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم:ای عشق ترا روح مقدس منزل - سودای تو را عقل مجرد محمل


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۲:آنکس که ترا دید و نخندید چو گل - از جان و خرد تهیست مانند دهل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۶:از من زر و دل خواستی ای مهر گسل - حقا که نه این دارم و نی آن حاصل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۹:این نکته شنو ز بنده ای نقش چگل - هرچند که راهیست ز دل جانب دل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۲:چون آمده‌ای در این بیابان حاصل - چون بیخبران مباش از خود غافل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۴:حاشا که کند دل به دگر جا منزل - دور از دل من که گردد از عشق خجل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۷:در عشق نوا جزو زند آنگه کل - در باغ نخست غوره است آنگه مل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰۵:هم شاهد دیده‌ای و هم شاهد دل - ای دیده و دل ز نور روی تو خجل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰۶:کاچی سازی که روز برفست و وحل - دانی که ز بهر چیست این رسم و عمل

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰۷:یا من هوب سیدی و اعلی و اجل - یا من انا عبده و ادنی و اقل


  59. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم:سرو امل بباغ چنان تازه گشت هان - پائی برون نه از در دروازه جهان

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم:هر لحظه هاتفی به تو آواز می دهد - کاین دامگه نه جای امان است الامان


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۷:می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن - برکنده‌ای به خشم دل از یار مهربان


  60. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم:مرد تمام آن که نگفت و بکرد - وانکه بگوید، بکند نیم مرد


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹۶:گفت کسی خواجه سنایی بمرد - مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۷:گفت کسی خواجه سنایی بمرد - مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد


  61. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم:خاموش دلا زتیره گوئی - میخور جگری به تازه روئی


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲۶:مال است و زر است مکسب تن - کسب دل دوستی فزودن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳۴:از ما مرو ای چراغ روشن - تا زنده شود هزار چون من

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲۳:العشق یقول لی تزین - الزینه عندنا تیقن


  62. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم:تمام عمر با اسلام در داد و ستد بودم - کنون میمیرم و از من تب زنار می ماند


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۱:بیا کامشب به جان بخشی به زلف یار می‌ماند - جمال ماه نورافشان بدان رخسار می‌ماند


  63. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم:جمع اند سفلگان به عالم مشتی - عاقل ننهد به حرفشان انگشتی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۲:چندان گفتی که از بیان بگذشتی - چندان گشتی بگرد آن کان گشتی


  64. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم:جدلی فلسفی است خاقانی - تا به فلسی نگیری احکامش


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۰:مست گشتم ز ذوق دشنامش - یا رب آن می بهست یا جامش


  65. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم:مکن در کارها زنهار تاخیر - که در تاخیر آفتهاست جان سوز


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۳:اگر کی در فرینداش یوقسا یاوز - اوزن یلداسنا بو در قلاوز

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۶:چنان مستم چنان مستم من امروز - که پیروزه نمی‌دانم ز پیروز

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۸:الا ای شمع گریان گرم می‌سوز - خلاص شمع نزدیکست شد روز


  66. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم:هر آن کو غافل از حق یک زمان است - در آن دم کافر است اما نهان است


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۴:هلا ای آب حیوان از نوایی - همی‌گردان مرا چون آسیایی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۶:چه دلشادم به دلدار خدایی - خدایا تو نگهدار از جدایی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۰:بیا ای غم که تو بس باوفایی - که ابر قطره‌های اشک‌هایی


  67. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم:لنگ و لوک و خفته شکل و بی ادب - سوی او می غیژ و او را می طلب


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴:هیچ می‌دانی چه می‌گوید رباب - ز اشک چشم و از جگرهای کباب


  68. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش پنجم - قسمت اول:بیا تا دست از این عالم بداریم - بیا تا پای دل از گل برآریم


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳۱:بیا کامروز شه را ما شکاریم - سر خویش و سر عالم نداریم


  69. شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش پنجم - قسمت دوم:دگر از درد تنهائی بجانم، یار می باید - دگر تلخ است کامم شربت دیدار می یابد


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۵:مرا دلبر چنان باید که جان فتراک او گیرد - مرا مطرب چنان باید که زهره پیش او میرد


  70. شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش اول - قسمت اول:ما را خواهی جمله حدیث ما کن - خو، با ما کن زدیگران خو واکن


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۰۵:ما زیبائیم خویش را زیبا کن - خوبا ما کن ز دیگران خو واکن


  71. شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش دوم - قسمت اول:گفت دیروز طبیبی که تب یار شکست - لله الحمد که امروز به صحت پیوست


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸:آن شنیدی که خضر تخته کشتی بشکست - تا که کشتی ز کف ظالم جبار برست


  72. شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش دوم - قسمت دوم:در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست - بر صراط المستقیم ای دل کسی گمراه نیست


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰:چون نظر کردن همه اوصاف خوب اندر دلست - وین همه اوصاف رسوا معدنش آب و گلست


  73. شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش دوم - قسمت دوم:گل گرچه کشد سرزنش از خار درشت - رو با تو وبر درخت خود دارد پشت


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲۷:با روز بجنگیم که چون روز گذشت - چون سیل به جویبار و چون باد بدشت


  74. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش دوم - قسمت اول:نه از رحم است اگرتر ساخت جانان چشم فتان را - برای کشتن من آب داده تیغ مژگان را

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول:نگردد تا فراموش آنچه گفتی دردمندان را - بر انگشت تو میخواهم که بندم رشته ی جان را


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:رسید آن شه رسید آن شه بیارایید ایوان را - فروبرید ساعدها برای خوب کنعان را


  75. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش دوم - قسمت اول:ترا تاهست ناهموارئی در خود غنیمت دان - درشتیهای دور چرخ را کان هست سوهانش


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۳:علی الله ای مسلمانان از آن هجران پرآتش - ظلام فی ظلام من فراق الحب قد اغطش


  76. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش سوم - قسمت اول:نور می گیرند این استاره ها - جمله از خورشید و این دیوارها


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:ای بگفته در دلم اسرارها - وی برای بنده پخته کارها


  77. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش سوم - قسمت دوم:از بخت بد است بی سرانجامی من - و از سستی طالع است ناکامی من

    شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول:دیشب من و دل به قول آن عهد شکن - در کوچه ی انتظار کردیم وطن


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۸۰:آن حلوایی که کم رسد زو به دهن - چون دیگ به جوش آمده از وی دل من

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱۷:ای عاشق گفتار و تفاصیل سخن - ای گر ز سخنوران قهارهٔ کن

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۳۱:ای یار بیا و بر دلم بر میزان - وی زهره بیا و از رخم زر میزان

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۳۶:بیدل من و بیدل تو و بیدل تو و من - سرمست همی شدیم روزی به چمن

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۳:دوش آنچه برفت در میان تو و من - نتوان بنوشتن و نه بتوان گفتن

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۱۴:من عاشق عشق و عشق هم عاشق من - تن عاشق جان آمد و جان عاشق تن


  78. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش سوم - قسمت دوم:ای عاشق و زاهد از تو در ناله و آه - نزدیک تو و دور ترا حال تباه


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۹۸:ای کان العباد ما اهواه - ما یذکرنا فکیف ما ینساه

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۱۸:تا روی ترا بدیدم ای بت ناآگاه - سرگشته شدم ز عشق گم کردم راه

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۲۳:در راه یگانگی چه طاعت چه گناه - در کوی خرابات چه درویش چه شاه

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۳۹:گیر ایدل من عنان آن شاهنشاه - امشب بر من قنق شو ایروت چو ماه

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۴۴:من میگویم که گشت بیگاه ایماه - میگوید ماه ناگهانی بیگاه


  79. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش چهارم - قسمت دوم:پیش عفوش قلت تقصیر ما تقصیر ماست - عفو بی اندازه می خواهد گناه بی حساب


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸:آه از این زشتان که مه‌رو می‌نمایند از نقاب - از درون سو کاه تاب و از برون سو ماهتاب

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹:یا وصال یار باید یا حریفان را شراب - چونک دریا دست ندهد پای نِه در جوی آب


  80. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم:جبری است که اختیار می زاید از او - ور عکس کنی قضیه ی شاید از او


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۸۵:مردی یارا که بوی فقر آید از او - دانند فقیران که چها زاید از او


  81. شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم:هر مائده که دست ساز فلک است - یا بی نمک است یا سراسر نمک است


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۳:ای ترک ماه چهره چه گردد که صبح تو - آیی به حجره من و گویی که گل برو

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۷:این ترک ماجرا ز دو حکمت برون نبو - یا کینه را نهفتن یا عفو و حسن خو

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۹:رفتم به کوی خواجه و گفتم که خواجه کو - گفتند خواجه عاشق و مست است و کو به کو


  82. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت اول:شنیدستم که روزی کرد لیلی - به قصد فصد سوی نیش میلی


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰۸:نتانی آمدن این راه با من - کجا دارد هریسه پای روغن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰۹:دل معشوق سوزیده است بر من - وزان سوزش جهان را سوخت خرمن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۵:برو ای دل به سوی دلبر من - بدان خورشید شرق و شمع روشن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲۰:دگرباره چو مه کردیم خرمن - خرامیدیم بر کوری دشمن


  83. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم:دارد ز خدا خواهش جنات نعیم - زاهد به ثواب و من به امید عظیم


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶۱:ای دل ز جهانیان چرا داری بیم - حق محسن و منعم و کریمست و رحیم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰۲:تا پردهٔ عاشقانه بشناخته‌ایم - از روی طرب پرده برانداختیم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۶۲:عشق از بنه بی‌بنست و بحریست عظیم - دریای معلق است و اسرار قدیم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶۱:نی از پیِ کسب سوی بازار شویم - نی چون دهقان خوشهٔ گندم درَویم

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶۹:هوش عاشق کجا بود؟ سوی نسیم - هوش عاقل کجا بود؟ با زر و سیم


  84. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول:جام یاقوت و شراب لعل خاصان را رسد - بینوایان را نظر بر رحمت عام است و بس


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۳:ذره ذره آفتاب عشق دردی خوار باد - مو به موی ما بدان سر جعفر طیار باد


  85. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم:در وعده گاه وصل تو دل را قرار نیست - تمکین صبر و حوصله ی انتظار نیست


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۵:این طرفه آتشی که دمی برقرار نیست - گر نزد یار باشد وگر نزد یار نیست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:آن روح را که عشق حقیقی شعار نیست - نابوده به که بودن او غیر عار نیست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶:ما را کنار گیر تو را خود کنار نیست - عاشق نواختن به خدا هیچ عار نیست


  86. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم:از سادگی و سلیمی و مسکینی - وز سرکشی و تکبر و خودبینی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸۲:امشب برو ای خواب اگر بنشینی - از آتش دل سزای سبلت بینی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹۹:ای آنکه غلام خسرو شیرینی - با عشق بساز گر حریف دینی


  87. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول:سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست - از بهر این معامله غمگین مباش و شاد


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۶:چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد - در چشم‌های مست تو نقاش چون نهاد

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۷:چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد - در چشم‌های مست تو نقاش چون نهاد


  88. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول:صلای باده زد پیر خرابات - بیا ساقی که فی التأخیر آفات


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶:بده یک جام ای پیر خرابات - مگو فردا که فی التأخیر آفات

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۰:ایا ساقی توی قاضی حاجات - شرابی ده که آرد در مراعات


  89. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول:دیروز چنان وصال جان افروزی - امروز چنین فراق عالم سوزی


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۶۳:ای هیزم تو خشک نگردد روزی - تا تو فتد ز آتش دلسوزی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵۰:خوش می‌سازی مرا و خوش می‌سوزی - خوش پرده همی دری و خوش می‌دوزی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸۰:دی بود چنان دولت و جان افروزی - و امروز چنین آتش عالم سوزی


  90. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم:بعد از عمری که میهمان آمده ای - من بی خبر و تو ناگهان آمده ای


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۸۸:خوش خوش صنما تازه رخان آمده‌ای - خندان بدو لب لعل گزان آمده‌ای


  91. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم:آن دل که من آن خویش پنداشتمش - هرگز بر هیچ دوست نگذاشتمش


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹۱:آن دل که من آن خویش پنداشتمش - بالله بر هیچ دوست نگذاشتمش


  92. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم:شنیده ام که در این طارم زراندود است - خطی که عاقبت کار جمله محمود است


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۵:بیا که عاشق ماهست وز اختران پیداست - بدانک مست تجلی به ماه راه نماست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۶:بخند بر همه عالم که جای خنده تو راست - که بنده قد و ابروی تست هر کژ و راست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۳:هر آنک از سبب وحشت غمی تنهاست - بدانک خصم دلست و مراقب تن‌هاست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۸:در این سلام مرا با تو دار و گیر جداست - دمی عظیم نهان‌ست و در حجاب خداست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۹:اگر تو مست وصالی رخ تو ترش چراست - برون شیشه ز حال درون شیشه گواست


  93. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم:ای دل چو آشنای غمی ترک او مکن - هر روز با کسی نتوان آشنا شدن


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۹:ای دم به دم مصور جان از درون تن - نزدیکتر ز فکرت این نکته‌ها به من


  94. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم:می بارم اشک سرخ بر چهره ی زرد - باشد که دلت نرم شود زین غم و درد


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹۸:آن لحظه که از پیرهنت بوی رسد - من خود چه کسم چرخ و فلک جامه درد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰۰:آن وسوسه‌ای که شرمها را ببرد - آن داهیه‌ای که بندها را بدرد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳۳:امشب چه لطیف و با نوا می‌گردد - لطفی دارد که کس بدان پی نبرد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴۶:ای اطلس دعوی ترا معنی برد - فردا به قیامت این عمل خواهی برد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۷۸:بر خاک نظر کند چو بر ما گذرد - تا چهرهٔ ما به خاک ره رشک برد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۳:فردا که به محشر اندر آید زن و مرد - از بیم حساب رویها گردد زرد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵۷:هم کفرم و هم دینم و هم صافم و درد - هم پیرم و هم جوان و هم کودک خرد


  95. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم:داد از ستم نرگس دایم مستش - وز لطف پریشان بلند و پستش


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹۶:آنکس که نظر کند به چشم مستش - از رشک دعای بد کنم پیوستش

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۴۱:سوگند بدان دل که شده است او پستش - سوگند بدان جان که شده است او مستش


  96. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول:ای روی تو همچون کف پیغمبر تو - پیغمبر ما به حق شود رهبر تو


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۶۵:در چرخ نگنجد آنکه شد لاغر تو - جان چاکر آن کسی که شد چاکر تو

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۶۷:درها همه بسته‌اند الا در تو - تا ره نبرد غریب الا بر تو


  97. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول:اول که مرا عشق نگارم بربود - همسایه من زناله ی من نغنود


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳۰:اکنون که رخت جان جهانی بربود - در خانه نشستنت کجا دارد سود

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸۱:برقی که ز میغ آن جهان روی نمود - چون سوخته‌ای نیست کرا دارد سود

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۹۷:دل دوش در این عشق حریف ما بود - شب تا به سحرگاه نخفت و ناسود

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۲۴:ز اول که مرا عشق نگارم بربود - همسایهٔ من ز نالهٔ من نغنود

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۴۳:شب رفت کجا رفت همانجای که بود - تا خانه رود باز یقین هر موجود

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۸:کامل صفتی راه فنا می‌پیمود - چون باد گذر کرد ز دریای وجود


  98. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت دوم:اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد - نشاط و عیش به باغ بقا توانی کرد


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۹:اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد - نشاط و عیش به باغ بقا توانی کرد


  99. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت دوم:دل گفت مرا علم لَدُنی هوس است - تعلیمم کن اگر تُرا دست رس است


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۱:مر وصل ترا هزار صاحب هوس است - تا خود به وصال تو که را دسترس است


  100. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم:رفتم بر اسب تا به به جرمش بکشم - گفتا که نخست بشنو این عذر خوشم


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰۱:تا کاسهٔ دوغ خویش باشد پیشم - والله که به انگبین کس نندیشم


  101. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش چهارم:خوی با ماکن و با بیخبران هوی مکن - دم هر ماده خری را چو خران بوی مکن


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹۲:خوی با ما کن و با بی‌خبران خوی مکن - دم هر ماده خری را چو خران بوی مکن


  102. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش چهارم:مرا ز دست هنرهای خویشتن فریاد - که هر یکی بدگر گونه داردم ناشاد


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۸:چو کارزار کند شاه روم با شمشاد - چگونه گردم خرم چگونه باشم شاد

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۸:هزار جان مقدس فدای روی تو باد - که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۹:ز عشق آن رخ خوب تو ای اصول مراد - هر آن که توبه کند توبه‌اش قبول مباد

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۷:هزار جان مقدس فدای روی تو باد - که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد


  103. شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش پنجم:ای دل علم به ملک قناعت بلند کن - چشم خرد زننگ جهان بی گزند کن


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۴:جانا بیار باده و بختم بلند کن - زان حلقه‌های زلف دلم را کمند کن


  104. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول:انصاف بده ای فلک مینا فام - کز این دو کدام خوبتر کرد خرام


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۳۹:از هرچه که آن خوشست نهی است مدام - تا ره نزند خوشی از این مردم عام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۴۸:امشب که شراب جان مدامست مدام - ساقی شه و باده با قوامست قوام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۴۹:امشب که غم عشق مدامست مدام - جام و می لعل با قوامست قوام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵۰:امشب که مه عشق تمامست تمام - دلدار فرو کرده سر از گوشهٔ بام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵۱:امشب که همی رسد ز دلدار سلام - بر دیده و دل خواب حرامست حرام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۶۹:قد صبحنا اللله به عیش و مدام - قد عیدنا العید و مام صیام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۰۱:لا الفجر بقینة و لا شرب مدام - الفخر لمن یطعن فی یوم زحام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۵۴:من همچو کسی نشسته بر اسب خام - در وادی هولناک بگسسته لگام

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۷۴:یک جرعه ز جام تو تمامست تمام - جز عشق تو در دلم کدامست کدام؟


  105. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت دوم:این سخن شیر است در پستان جان - بی کشنده شیرکی گردد روان


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۵:چه نشستی دور چون بیگانگان - اندرآ در حلقه دیوانگان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۷:شاه ما باری برای کاهلان - گنج می‌بخشد به هر دم رایگان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۹:نک بهاران شد صلا ای لولیان - بانگ نای و سبزه و آب روان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۱:صبحدم شد زود برخیز ای جوان - رخت بربند و برس در کاروان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۲:ای زیان و ای زیان و ای زیان - هوشیاری در میان مستیان


  106. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول:تصویر لا به صورت مقراض بهر چیست - یعنی زبهر قطع تعلق زما سوی است


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰:از بامداد روی تو دیدن حیات ماست - امروز روی خوب تو یا رب چه دلرباست


  107. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول:در گردش افلاک چو کردم نظری - از مردم آدمی ندیدم اثری


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۴:ای در دل من نشسته بگشاده دری - جز تو دگری نجویم و کو دگری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۸۵:بالا شجری لب شکر و دل حجری - زنجیر سری، سیم‌بری رشک پری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۹۳:با من ترش است روی یار قدری - شیرین‌تر از این ترش ندیدم شکری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۹۵:با یار به گلزار شدم رهگذری - بر گل نظری فکندم از بی‌خبری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰۰:بر کار گذشته بین که حسرت نخوری - صوفی باشی و نام ماضی نبری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰۵:بیچاره دلا که آینهٔ هر اثری - گر سر کشی از صفات با دردسری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۹:تو آب نه‌ای خاک نه‌ای تو دگری - بیرون ز جهان آب و گل در سفری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵۱:خیری بنمودی و ولیکن شری - نرمی و خبیث همچو مار نری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵۲:در بادیهٔ عشق تو کردم سفری - تا بو که بیایم ز وصالت خبری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۷۶:دوش آمد آن خیال تو رهگذری - گفتم بر ما باش ز صاحب نظری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸۳:دی مست بدی دلا و چست و سفری - امروز چه خورده‌ای که از دی بتری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۹۲:سرسبزتر از تو من ندیدم شجری - پرنورتر از تو من ندیدم قمری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۴۰:گفتند که هست یار را شور وشری - گفتم که دوم بار بگو خوش خبری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۵۵:مست است خبر از تو و یا خود خبری - خیره است نظر در تو و با تو نظری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۶۴:من دوش به کاسهٔ رباب سحری - می‌نالیدم ترانهٔ کاسه‌گری

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۶۸:مهمان دو دیده شد خیالت گذری - در دیده وطن ساخت ز نیکو گهری


  108. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول:مهر فلک کنیزک خورشید نام اوست - کاندر پس سه پرده نشسته است از حجاب


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸:خوابم ببسته‌ای بگشا ای قمر نقاب - تا سجده‌های شکر کند پیشت آفتاب

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:واجب کند چو عشق مرا کرد دل خراب - کاندر خرابه دل من آید آفتاب

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰:بازآمد آن مهی که ندیدش فلک به خواب - آورد آتشی که نمیرد به هیچ آب


  109. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم:با هرکه نشستی و نشد جمع دلت - وز تو نرهید زحمت آب و گلت


    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۶:با هرکه نشستی و نشد جمع دلت - وز تو نرمید زحمت آب و گلت


  110. شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم:چاک خواهم زدن این دلق ریا را چه‌ کنم؟ - روح را صحبت ناجنس عذابی است الیم


    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳۸:مادرم بخت بده است و پدرم جود و کرم - فرح ابن الفرح ابن الفرح ابن الفرحم



sunny dark_mode