گنجور

حاشیه‌ها

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۵۸ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۵۵ - مرد عارفی که شنید مکالمه زن را با شوهر:

1-در مصرع دوم بیت 18، ترکیب «دوشابِ دوغ» نا مفهوم است. واژۀ «دوشاب» به معنی «شیرۀ انگور» می‌باشد که هم اکنون نیز دست کم در آذربایجان، به کار می‌رود. این ترکیب در نسخه خطی مجلس به شماره ثبت 5379 به شکل «دوشاب و دوغ» نوشته شده است.

2-در مصرع نخست بیت 30، «این یکی» به جای «هر یکی» درست می‌باشد زیرا، در مصرع دوم همین بیت سخن از «آن یکی» آمده است. وانگهی در نسخه خطی نیز به شکل «این یکی» ثبت شده است.

3-متاسفانه با حذف مصرعی مانند «چون تو دُردی دُردیانت همرهند» دیگر جایگاهی برای مصرع «صافیان از تو نفور و در رمند» نمی‌ماند که شاعر با ظرافتی ستودنی واژه‌های «دُردی» و «صافی» را در کنار هم به کار برده بود. با بررسی دقیق نسخه خطی و انجام ویرایش، همخوانی و سازگاری مفهومی بین بیت‌های 38 و 39 پدید می‌آید.

 

*دستکاری آشکار اسناد هویت ملی، پی‌آمد فریب ذهن و شتابزدگی است.

*این حاشیه پس از ویرایش، حذف نخواهد شد تا به عنوان سندی برای پژوهشگران باقی بماند.

سروش . در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۱۱ در پاسخ به حبیب شاکر دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:

بسیار زیبا

سروش . در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۵۴ در پاسخ به سروش دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹:

من هم چنین فکر می کنم،متشکرم

علیرضا در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۴:۲۲ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۴ - دریغاگویی از نااهلی روزگار:

سراسر جمله عالم پر کریمست

کریمی در کرم چون مجتبا کو

حافظ سعدی در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۱۰ در پاسخ به جواد. . دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:

بیت 7

در سر باده می‌کنم هستی خویش هر زمان

خاک رهم، رواست گر بر سر آب می‌روم

هستی بر سرِ باده‌ی عشق دادن، تشبیه پرتکراری در شعر فارسی است. و در مصراع دوم، شاعر خود را به غبار راه تشبیه می کند که بر سطح آب نشسته و بر خلاف ریگ و سنگ کف و کناره‌ی جوی، با آب در سیلان و حرکت است.

نکته:  این معنی، نظر و سلیقه شخصی من است و ممکن است با ترجمه حرفه‌ای فاصله معنا دار داشته باشد.

حافظ سعدی در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۰۵ در پاسخ به جواد. . دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:

سلام
نظر من این است:

شاید اگر هوای او می‌کشدم، که در رهش

بر سر آب چشم خود همچو حباب می‌روم

شایسته است (ممکن است) که اگر نفسِ یار مرا که از آب چشمم دریا یا رودی ساخته ام و سبک همچون حباب بر آن شناور شده ام را در مسیرِ رسیدن به یار بکشد و جابجا کند. (اینهمه تشبیهاتِ تو در تو، شاید اشاره‌ای به مقام نیستی باشد)

البته این ذوق و سلیقه من است.

مهرناز در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۱ - افسانهٔ ارشمیدس با کنیزک چینی:

کجا میتونم معنی و توضیح بیشتر اشعار نظامی رو ببینم؟

مهرناز در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۱ - افسانهٔ ارشمیدس با کنیزک چینی:

غزاله شد از چشمِ چینی‌غزال

یعنی چه

مهرناز در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۳۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۱۹ - حکایت دهقان در لشکر سلطان:

بزرگان از آن دهشت آلوده‌اند

که در بارگاه ملک بوده‌اند

معنی این بیت چیست

حسین حسینی بیدختی در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۴۶ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۲ - مطلع سوم:

سلام

بیت6 ناقص تایپ شده و من به اصل آن دسترسی ندارم.

سرگشته کرد چرخم چون بادریسه.......

محمد! در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۳۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۲۳:

سلسله جنباندن: به حرکت درآوردن و وادار ساختن گروهی به کاری. (واژه یاب)

پیوند به وبگاه بیرونی

سلسله دوستی جنباندن یعنی اقدام به دوستی کردن و اسباب و شرایط دوستی را فراهم کردن.

و ممکن است به معنای واسطه قرار دادن عده ای برای پادرمیانی کردن باشد. 

 

 

Emad J در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۱۵ در پاسخ به آتنا مقدم دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۸۸:

خیر. در آن صورت وزن شعر همخوانی نخواهد داشت

مهر و ماه در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۴۰ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۳ - روح آزرده:

چقدر حکیمانه...

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۱۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷:

پردهٔ این راز ، که در جانِ ما ست

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۱۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷:

پردهٔ این راز ، که در غَمرِ جانْست

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۱۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷:

پردهٔ این راز ، که در قعرِ جانْست

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۲۶ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۶۳ - جواب دادن مرد عارف زن خود را:

مصرع نخست بیت 2 به شکل «زن نداند جز کلافه چرخ و دوک» نادرست است. به استناد نسخه خطی مجلس به شماره ثبت 5379 این مصرع چنین است:

«زن نداند جز کلاف و چرخ و دوک» 

 

*از دستکاری اسناد هویت ملی–به بهانۀ انجام کار تازه–بپرهیزیم!

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۲۱ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۶۴ - حکایت آمدن عرب شترسوار به شهر ری و سؤال اهل شهراز او و احوال کاروان آن عرب:

1-مصرع دوم بیت 39، یعنی «جمله آوردند بی حیف مگس» به طور مطلق نادرست، نامفهوم و ناسازگار با سراسر این داستان است. متاسفانه، شتاب‌زدگی و فریب ذهن باعث شده که ترکیب گویای «بی وَجْف و مَکِس» در نسخه خطی، به شکل بدون معنی «بی حیف مگس» دیده شود.

به استناد لغتنامه دهخدا:

- وَجْف = اضطراب

-مَکِس = باج، دستوری، راهداری

با چنین تغییری، معنی این مصرع به زبان ساده می‌شود: «بدون چون چرا آوردند»

2- مصرع دوم بیت 85 به شکل «طعم شکر را نداند جز مگس» با مصرع نخست در تناقض است. به استناد نسخه خطی مجلس به شماره ثبت 5379، شکل درست این مصرع عبارت است از:

«طعم شکر را نداند خرمگس»

 

*این حاشیه پس از ویرایش، حذف نخواهد شد تا به عنوان سندی برای پژوهشگران باقی بماند.

احمد اسدی در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۳۷ در پاسخ به پرستش دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸:

گرامی پرستش،

 

 

در علم نجوم قدیم (بر پایه نظام بطلمیوسی) باور بر این بود که زمین مرکز عالم است و بر فراز آن هفت طبقه آسمان وجود دارد که در هر طبقه یکی از کرات (شناخته شده تا آن زمان) حرکت می کند. این کرات در هفت طبقه به ترتیب عبارت بودند از: ماه در آسمان اول، تیر (عطارد) در آسمان دوم، ناهید ( زهره) در آسمان سوم، خورشید در آسمان چهارم، بهرام (مریخ) در آسمان پنجم، هرمز (مشتری) در آسمان ششم و کیوان (زحل) در آسمان هفتم. بر فراز آسمان هفتم نیز دو فلک به نام‌های فلک ثوابت و فلک الافلاک تعریف شده بود.

 

برای هر یک از کرات هفت آسمان جدای از سعد و نحس بودن و ویژگی های منحصر به فرد دیگر، داستانهای اساطیر گونه ای نیز تعریف شده بود. به عنوان مثال سیاره تیر به عنوان دبیر یا کاتب فلک شناخته می‌شد و سیاره مریخ با توجه به رنگ قرمز آن نماد جنگ و خونریزی بود.

 

سیاره ناهید که در عربی زهره و در انگلیسی ونوس نامیده می‌شود هم بنا بر داستانی اسطوره ای، به عنوان رقاصه الفلک نماد رقص، خنیاگری و آواز بود.

 

باور در مورد سیاره زهره آن بود که دو فرشته به نام‌های هاروت و ماروت، که نام آنها در سوره بقره قرآن نیز آمده است، به زمین آمده بودند تا به مردم جادو بیاموزند و به آن‌ها کمک کنند تا جادوی جادوگران را باطل نمایند. بر اساس باوری عامیانه، هاروت و ماروت دلباخته زنی عشوه گر به نام زهره می‌شوند و زهره با حیله و ترفند اسم اعظم خداوند را از آنها فرا گرفته و با قدرتی که از آن اسم میگیرد، هاروت و ماروت را در غاری یا چاهی در بابِل معلق و حبس میکند و خود در قالب سنگی  ( که همین سیاره ناهید باشد) به آسمان سوم می‌رود و از آن زمان در آنجا بنای موسیقی و طرب و آواز می گذارد.

 

با توجه به همین باور عامیانه قدیمی، شعرای پارسی زبان سیاره زهره یا ناهید را نماد طرب و آواز می‌دانند و او را چنگیِ فلک می‌خوانند. 

 

مثال‌های بسیاری در ادبیات فارسی از این برداشت شاعرانه وجود دارد تا آنجا که حتی در دوره معاصر نیز شهریار از این مضمون بیتی می سراید که به نوازندگی نی در قالب شبانی برای این سیاره اشاره میکند:

 

نایِ ما خامش ولی این زهره ی شیطان هنوز

با همان شور و نوا دارد شبانی میکند

 

حافظ نیز در جایی دیگر با پیوند افسانه رقص و طرب سیاره زهره با باور عروج مسیح به آسمان، مضمونی بی نظیر در تعریف از اشعار خودش می آفریند:

 

در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ

سماع زهره به رقص آورد مسیحا را

 

لذا در بیت مورد نظر شما

 

غزل سرایی ناهید صرفه ای نبرد

در آن مقام که حافظ برآورد آواز

 

حافظ میگوید که در آنجا که حافظ شروع به آواز و خواندن غزلیاتش کند، آواز و شعر خواندن زهره راه به جایی نمی برد. در واقع حافظ زیباییِ خواندن اشعار خود را از آواز خواندنِ نماد خنیاگری آسمان نیز برتر می داند. 

 

ختم کنیم به بیت دیگری از حافظ با مضمونی مشابه از جایگاهی که برای اشعارش قائل است:

 

شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد

دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود.

خلیل شفیعی در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵:

 ✅ نگاه دوم: عناصر برجسته غزل ۲۵۵ 

1 - امیدواری و باور به بازگشت خیر و برکت:  

بیت‌هایی مانند «یوسف گم گشته بازآید به کنعان»، نشانگر این است که هر سختی و غمی موقت است و روزی خوشی و سعادت برمی‌گردد.

 

2 - پند و عبرت درباره‌ی تغییر اوضاع: 

غزل بر اهمیت صبر و تحمل در مقابل ناملایمات تأکید دارد، مانند «دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور»، یعنی اوضاع همیشگی نیست.

 

3- تاکید بر اعتماد به غیب و قدرت خدا:  

اشارات به نداشتن علم به آینده و توکل، مانند «هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب»، نشان‌دهنده‌ی اهمیت اعتماد و ایمان به تقدیر و علم الهی است.

 

4- پیام استقامت در راه هدف:

بیت‌هایی مانند «گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید» و «در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم»، بر اهمیت پایداری و تلاش در راه رسیدن به اهداف تأکید می‌کنند.

 

5- پندهای اخلاقی و عبرت‌آموز: 

تاکید بر اینکه هیچ راهی بدون مشکل نیست و باید استقامت داشت، و نگرانی از گذشت زمان و مشکلات، نباید موجب ناامیدی شود.

 

6- تاکید بر دعا و تضرع در روزهای سخت:

حافظ در کنار رؤیا و آرزو، به دعا و راز و نیاز در شب‌های تاریک و خلوت اشاره می‌کند، که منشأ امید و آرامش است.

 

این نکات نشان می‌دهد که غزل حافظ فلسفه‌ی صبر، امید و توکل بر خدا را برای عبور از مشکلات و رسیدن به خوشبختی تبیین می‌کند.

🌹🌹🌹

⬅️ خلیل شفیعی، مدرس ادبیات فارسی

خرداد ماه ۱۴۰۴

پیوند به وبگاه بیرونی

۱
۹۵
۹۶
۹۷
۹۸
۹۹
۵۵۵۰