بعد ازین بر وطن و بوم و برش باید رید!
به چنین مجلس و بر کر و فرش باید رید!
به حقیقت در عدل، ار در این بام و در است!
به چنین عدل و به دیوار و درش باید رید!
آن که بگرفته از او، تا به کمر ایران گه
به مکافات، الی تا کمرش باید رید
پدر ملت ایران، اگر این بی پدر است
به چنین ملت و گور پدرش باید رید
به «مدرس» نتوان کرد جسارت اما
آنقدر هست که بر ریش خرش باید رید
این حرارت که به خود، احمد آذر دارد
تا که خاموش شود بر شررش باید رید
«شفق سرخ » نوشت «آصف کرمانی » مرد
غفرالله کنون بر اثرش باید رید
آن «دهستانی » تحمیلی بی مدرک و لر
بهر این ملک، به نفع و ضررش باید رید
گر ندارد ضرر و نفع «مشیرالدوله »
از نوک پاش، الی فرق سرش باید رید
گر رود «مؤتمن الملک » به مجلس گاهی
احتراما به سر رهگذرش باید رید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.