گنجور

حاشیه‌گذاری‌های مهرداد

مهرداد


مهرداد در ‫۲۴ روز قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۰۰ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۹ - آواز دادن هاتف مر طالب گنج را و اعلام کردن از حقیقت اسرار آن:

سلام ظاهرا ابله در اینجا به معنی سادگی و دوری از پیچیدگیه. یعنی آدمای پیچیده ره به جایی نمی برند. 

 

مهرداد در ‫۲۴ روز قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۵۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۹ - آواز دادن هاتف مر طالب گنج را و اعلام کردن از حقیقت اسرار آن:

زیرکی دان دام برد و طمع و کاز

در اینجا ظاهرا کاز درست است و به معنی طمع است.

 

مهرداد در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۳۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیه‌السلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:

دکتر سروش اینطور خوانده

گر شود بیشه قلم دریا مدید

 

مهرداد در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۴ - رجوع به قصهٔ رنجور:

در شرح دکتر سروش این بیت نیست:

زین مناره صد هزاران هم‌چو عاد

در فتادند و سر و سر باد داد

 

مهرداد در ‫۷ ماه قبل، شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۶ - حواله کردن مرغ گرفتاری خود را در دام به فعل و مکر و زرق زاهد و جواب زاهد مرغ را:

تا به شب در خاک بازی می کنند، هم گفته شده

البته تا شب ترحال، بازی می کنند یعنی تا شب کوچیدن یا شب مرگ در حال بازی و بی خبری هستند. 

 

مهرداد در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹:

چو پرده دار به شمشیر می زند همه را

کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند

 

زبان حال این روزها و نحوه برخورد با اعتراضات مدنی است!

 

مهرداد در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱:

سلام دوستان ارجمند

به نظر من برافروخته بود در سه بیت مختلف این غزل سه معنی مختلف میدهد و بعید است حافظ هر سع را در یک معنی آورده باشد. در مصرع اول به معنی غضب است. در مصرل سوم به معنی آراستن است و در مصرع پنجم به معنی روشن کردن است. 

 

مهرداد در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۲۹ در پاسخ به درسا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱:

درسا خانوم سلام. نظر من اینست که برافروخته بود در مصرع اول فعل است و معنی آن این است که معشوق چهره اش را برافروخته بود و معلوم نیست در کجا دل عاشق بی نوایی را سوزانده بود. طرد و دفع و قبول و پذیرش و مهر و کفر همه در ید قدرت معشوق است. 

 

مهرداد در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:

سلام

تعجب می کنم برخی دوستان می گویند این شعر کنایه ندارد. حافظ رندی است که همیشه علیه زاهدان و ریاکاران سخنان رندانه به طنز و کنایه گفته است. حتی وقتی گفت: "قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن" ، بلافاصله بعدش گفت:

تو دم فقر ندانی زدن، از دست مده

مسند خواجگی و مجلس تورانشاهی

یعنی این کلاه به سر تو (حافظ) گشاد است تو راه رندانه خودت را برو!

ردیفِ "کنند" در این شعر اشاره به اشخاص غایب است. حافظ به همان کسانی که از آنان "تقاضای گوشه چشم" می کند می گوید:

معشوق چون نقاب ز رخ برنمی کشد

هر کس حکایتی به تصور چرا کنند؟

و بعد می گوید

بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند

و کنایه در اینجا بسیار آشکار است که می گوید:

پیراهنی که آید از آن بوی یوسفم

ترسم برادران غیورش قبا کنند

حال ممکن است این برادران غیور، اصحاب شاه نعمت الله باشند، ممکن است صوفیان زمان او باشند، ممکن است زاهدان و مدعیان تقوا در زمانه او باشند. بر ما معلوم نیست و سخن گفتن در این باره راه به جایی نمی برد چون شواهد قطعی از آن دوره نداریم. اما نمی توان طنز و کنایه را در این شعر نادیده گرفت.

 

مهرداد در ‫۱ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷:

ایرج میرزا هم با این وزن شعر سروده.

شعری با این مطلع:

میم سپاسی کجاست تا که نگوید

عارف بیچاره دادخواه ندارد

....

 

مهرداد در ‫۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶:

کلمه خاندان، و قدم زدن در ره خاندان، و عبارت شحنه نجف، نشانه هایی هستند که می توان علی (ع) را از آن استنباط کرد. مگر اینکه بخواهیم "شحنه نجف" را بکلی نادیده بگیریم. یا اینکه بجای "شحنه نجف" در نسخه های دیگر عبارت دیگری آمده باشد که در اینصورت، می توان خاندان و ره خاندان را طور دیگری معنی کرد. 

 

مهرداد در ‫۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:

سلام

در بیت یکی مانده به آخر منظور از حوض کوثر دقیقا چیست؟ آیا به سوره کوثر تلمیح دارد؟

 

مهرداد در ‫۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:

در بیت:

از در خویش خدا را به بهشتم مفرست

که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس

 

تفسیر من آن است که مخاطبش "خدا" نیست بلکه معشوقی غیر از خداست زیرا "خدا را" بیشتر به معنی "تو را به خدا" است. من اینطور میفهمم که حافظ به معشوقش میگوید تو را به خدا مرا به زهد و خرید بهشت دعوت مکن و بگذار رندانه و با می و معشوق بگذرانم زیرا این نوع زندگی، در همه کون و مکان و امکاناتش برایم کافیست و چیز بیشتری نمیخواهم.

 

sunny dark_mode