نصیر داورپناه در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۰۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۲۵:
بوم به معنی جغد است ، که در زمان قدیم اعتقادی بود که در خرابه ها زندگی میکند ، صدایش بد یمن است و خبر از حادثه ناگواری میدهد.
لذا با این توضیح شرح بیت آشکار است
Kabk Taraz در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۳۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳۱:
انتظار نبود سعدی همچین کلامی بزند
محسن منتظری در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۴:
همه خانه ها که آمد در آن به سوی دریا
چو فرود موج دریا همه خانه ها در آمد
سلام
شعر بدین معناست که :
همه خانههایی( دل هایی) که به سوی دریای رحمت الهی روی کردند( دل هایی که سوی خدا شدند) وقتی رحمت و عنایت الهی و وجود حضرت دوست در دل ها غالب شد خانه ها یعنی دل ها بر جای نماند ( درآمد) و سراسر وجود را حضرت دوست فرا گرفت. البته می توان با ایهام خوانشی گفت همه خانه ها در آمد یعنی همت خانه ها سراسر در شد که به روی دریا باز می شود و حاکی از آن است که وقتی عنایت الهی به سوی دل های متوجه به یاد خدا برقرار شد آن دل ها بیش از پیش متوجه یاد دوست شدند و سراسر وجود دل شد تا یاد او کند
محمدرضا رادمهر در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۵:۵۹ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۵:
درود بر بیدل
کوروش در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۲۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۶۶ - پشیمان شدن آن سرلشکر از آن خیانت کی کرد و سوگند دادن او آن کنیزک را کی به خلیفه باز نگوید از آنچ رفت:
هم درین عالم بدان که مامنیست
از منافق کم شنو کو گفت نیست
تفسیر لطفا
همایون در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۵:
از غزل های هفتگی برای سماع یاران خانقاه پدری لابد
همایون در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۶:
کاین گفت کسان است و سخنهای کتابی
این مصرع امضا درست پایان غزل است و شناسنامه غزل های اینچنینی جلالدین که هر هفته برای سماع یاران پرداخته میشده لابد
همایون در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۷:
در گرایش جلالدین به شعر و نمایش توانمندی خود در واژگان عربی حتی با صرف زمان چشمگیر و جستجوی پیگیر در گردآوری آنچه به (احی) ختم میشود اینجا بسیار هویداست که سرگرمی و علاقمندی او از دیرباز است و سخن کسانی که او را شاعر شده پس از شمس میگویند بسیار خطا ست و این غزل شاهدی سنگین است به صلاحی و مباحی و مزاحی!
کوروش در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۰۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۶۵ - ایثار کردن صاحب موصل آن کنیزک را بدین خلیفه تا خونریز مسلمانان بیشتر نشود:
شیر نر گنبذ همیکرد از لغز
در هوا چون موج دریا بیست گز
یعنی چه ؟
همایون در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۸:
غزل روز گور، که بر سر مرده باید خواند هرچند گوشی آنجا نمیشنود پس به مرده میگوید تا زنده بشنود
ناشیانه ترین شاه بیت:
ای عشق ببخشای بر این خاک که دانی
کز خاک همان رست که در خاک دمیدی
HRezaa در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
با سلام
خود حافظ در غزلی میفرمایند «می بده تا دهمت آگهی از سر قضا....»
یعنی عرفان مسیری نیست که درکی ازش نداشته باشیم و انتظار داشت که متن عرفانی رو تشخیص بدیم، تو می بده ( تو بگو شناختی از عرفان داری) تا دهمت آگهی از سر قضا ( تا من نهایت عرفان تو شعرام بهت بگم....)
جهت یاداوری عرض کنم، «ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة»
تو عرفان حرکت بسمتی هست که هییچ چیز بجز معشوق حقیقی نبینی و نخواهی و وابسته به هیچ موردی در این دنیای گذرا نباشی...
بعنوان نمونهی عبرتآموز در قرآن از داستان حضرت ابراهیم و قربانی کردن حضرت اسماعیل یاد شده، که نشانگر وابسته نبودن حتی به فرزند هست، که در نهایت حضرت اسماعیل قربانی نشد، ولی حضرت ابراهیم سربلند بود و نشان داد که وابستگی ندارد
قرنها بعد امام حسین (ع) نقش اصلی نمونهی عملی و واقعی و بدور از افسانه بود، که جان خودش و فرزندانش و برادران و برادرزادگان و تمامی اصحاب و یارانش را قربانی فرمان معشوق حقیقی کرد
و این دلیل آنستکه در عرفان و در دین از امام حسین بعنوان چراغ هدایت یاد میشه
اگر ادعای عشق به یگانه معشوق هستی داری، یه نگاهی کن ببین در چه حد از مرام امام حسین هستی....
در این غزل عباراتی چون رندان تشنه لب، ولیشناسان، سرها بریده بینی، به سادگی نشاندهندهی حادثه کربلاست
ولی اگر هرکسی عبارات فوق را به نوعی دگر تفسیر کند، حضرت حافظ در شاهبیت این غزل میفرمایند:
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشهای برون آی، ای کوکب هدایت
و کوکب هدایت به سمت معشوق حقیقی دقیقا همان مصباحالهدی هست....
فقط نکتهای که هست، در عرفان، همه چیز یکیست، و همهچیز مظهر وجود یگانه مطلق هستیست، عاشق و معشوق یکیست، عابد و معبود یکیست، و کل هستی یگانه است، و با اینکه در این غزل هم نمادهای از حماسه کربلا (عاشقانهترین رویداد تاریخ) رو بیان میکنه، باز هم وجود مطلق باریتعالی رو مخاطب قرار داده
حافظ ابرررر عارف و ابرررر شاعر تاریخ ادبیات جهان، و پادشاه بلامنازع ایهام
Jalaladdin Farsi در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸:
Mah in this means moon not fog and it is. Metaphor for kashish
همایون در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۹:
غزل سرمستی از یک آگاهی که در خود کوشش گریز از خماری نهان دارد و ماندگاری بی اقبال، خواهشی متناقض که بر شهره باوری با الفاظ استعاری تکیه میکند، این باور و نگاه هرچند زمینه ناگزیر عرفان پخته جلالدین است هنگامی که یار کناری شمس باشد و لاغیر
علی براتی در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۲۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۰:
بیت ۴ بسمل ناز که ام صحیح است که به معنای قربانی ناز چه کسی هستم می باشد
سیدمحمد جهانشاهی در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۲۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷:
حلقه در گوش کرد خلقی را
سیدمحمد جهانشاهی در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۲۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷:
تو به جان و دلت ، جفاکوشی
سوره صادقی در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۴۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴ - آمرزش خواستن:
لطفا دوستان فاضل اظهار نظر کنند من مطمئن نیستم ولی فکر میکنم «را» در مصرع اول رای فک اضافه است و معنی مصرع اینطور میشود که: پرواز هدایت را ز من مستان.
مطمئن نیستم چون خیلی فکر پیچیدهای میشود و شاید دیگر در حد ظرافت ادبی نباشد چون در مرحله بعد این میشود اضافهی تشبیهی یعنی: هدایت که سبب میشود همچون پرواز با سرعت به سمت مقصد بروم را خداوندا از من مگیر.
در اینصورت هر دو «مستان» در این بیت به معنی «مگیر» است.
عباس پردازی در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۱۸ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » بیان وادی استغنا » حکایت مردی که صورت افلاک بر تختهٔ خاک میکشید:
من این شعر عطار را بسیار دوست دارم! در این ابیات عظمت پروردگار به منصه ظهور گذاشته می شود ! کوچکی ما و همه سیارات و ستارگان و کلا تمامی کهکشان ها و عالم وجود در تقابل حضور و ظهور خداوند نشان داده می شود! حس غریب غیرقابل وصفی به آدم دست می دهد! انگار عطار می خواهد به هر چه غیر خداوند است بگوید « برو گم شو ، نیست شو ، برو به عدم ، همانجایی که از آن آمده ای! » و این خارقالعاده است!
سوره صادقی در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴ - آمرزش خواستن:
بر جای خویش است: جای خود دارد.
جای خود داشتن یعنی نکته ذکر شده اهمیت دارد ولی آن به کنار، مساله اصلی چیز دیگریست.
در اینجا: اگر خداوند مرا مورد لطف قرار دهد، جای خود دارد ولی فراموش نشود لطف خداوند همیشه بیشتر از لیاقت بنده است. بعبارتی کرم او را در نتیجه لیاقت خود ندانیم.
امین مروتی در ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۹: