گنجور

حاشیه‌ها

مهتاب محمدی در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۴۶ در پاسخ به مجید دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۳ - داستان مشغول شدن عاشقی به عشق‌نامه خواندن و مطالعه کردن عشق‌نامه در حضور معشوق خویش و معشوق آن را ناپسند داشتن کی طلب الدلیل عند حضور المدلول قبیح والاشتغال بالعلم بعد الوصول الی المعلوم مذموم:

بعد از ۷ سال پاسخ دادن به این نظر، شاید بیهوده به نظر برسد ولی حماقت تاریخ انقضا ندارد. قرآن کلام پیامبر (ص) نبوده‌. و دلیل حفظ هم اهتمام خود ایشان به پرورش حافظان و حاملان وحی در سینه و نسل به نسل بوده برای انتقال قرآن به روش شفاهی و در تعداد بالا نه کم، به جز صرفاً روش کتبی. که این از نکات مهم انتقال ادبیات در مبحث تاریخ ادبیات همه جای دنیا است. 

بهنام در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۲۶ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۱ - تصورات مرد حازم:

آفرین

یار سیستانی در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۵۳ در پاسخ به بهروز دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:

شما از کجا می‌دانید که مسلما حافظ از بند شهوت دور بوده است؟ مگر زندگی در شخصی او بوده اید؟ نکنید این کارها را لطفا! خراب می‌کنید شخصیت حافظ را.

چارده ساله بُتی چابُکِ شیرین دارم

که به جان حلقه به گوش است مَهِ چاردَهَش

یار سیستانی در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۴۳ در پاسخ به محمد حسین دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:

خیر جناب، می دوساله در اینجا ، می ایست که دوسال قدمت دارد! ربطی به نزول تدریجی و دفعی قرآن ندارد.

احمدرضا کلانتری در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۱:

کاش سایت فاخر گنجور آلوده به هوش مصنوعی نمی شد.

برگردان به زبان ساده که توسط هوش مصنوعی انجام شده است سراسر اشتباه، سطحی و بیش از حد ساده انگارانه بوده و با مفهوم و منظور شعر حضرت حافظ در تضاد است. استفاده از هوش مصنوعی برای تفسیر اشعار، ضمن اینکه جفای بزرگی است در حق مفاخر عرصه شعر و ادبیات کهن و اصیل ایران زمین، ممکن است سبب گسترش کژفهمی و کاهش شأن و جایگاه سایت فاخر گنجور در میان دوستداران و ادب دوستان گردد.

.فصیحی در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۰۸ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵:

سلام ودرود بی‌پایان سپاس گزارم مثل همیشه 💐💐💐💐

HRezaa در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۳۳ در پاسخ به نگار بهشتی پور دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۱۳ - نظر در اسباب وجود عالم:

درود

سپاس فراوان به جهت راهنمایی‌های ارزنده شما

HRezaa در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۲۴ در پاسخ به فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۱۲ - حکایت:

درود بر شما همزبان گرامی

 

من بتازگی و در همین سایت شروع کردم به خواندن این گنجینه‌های ایران، و اول کتاب خسرو و شیرین استاد نظامی را خواندم، که در شعر پانزدهم و در بیت ۲۹ به بعد(زمانی که خسرو به‌سبب عمل نسنجیده‌اش توسط پدرش تنبیه میشود)، رسما و نه بصورت استفاده از تعبیرات و ... به بزرگداشت آیین قدیم ایران پرداخته

 

جهان زآتش‌پرستی شد چنان گرم

که بادا زین مسلمانی تو را شرم 

 

و چند بیت دیگر

جسارتم رو ببخشید

felowpy در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۲۳ در پاسخ به امیر حسین حسینی دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:

چگونه مرگ بفرسایدت ؟ مگر تو تنی ؟

رضا از کرمان در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۵ - گفتار اندر گزاردن شکر نعمت‌ها:

درود بر شما 

اینکه  تمام آفریده‌های خداوند مظهری از آفریننده اند اصلا شکی نیست واینکه آدمی به دلیل برخورداری از روح خدایی  از کل مخلوقات در مرتبه والاتر قرار گرفته هم قبول  اگر نه فرمان سجده بر اوصادر نمیشد ولی اینکه هرچه حواس آدمی درک میکند ملایکه‌اند برای بنده قابل درک نیست  وجالب اینکه میفرمایید این از آموزه های عرفان است امکان دارد جهت استفهام بیشتر  این موضوع را با مستندات وادله واضح بسط داده وما را مستفیض فرمایید .متشکرم 

شاد باشید 

HRezaa در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۴۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۶ - گفتار اندر بخشایش بر ناتوانان و شکر نعمت حق در توانایی:

تو را تیره شب کی نماید دراز ...

درود

به نظرم علامت سوال برای مصرع اول هست نه دوم

 

شب تیره چه زمانی برای تو طولانی است؟!

زمانیکه مرتب پهلو به پهلو میشی (و به هر دلیل خوابت نمیبره)

HRezaa در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۵ - گفتار اندر گزاردن شکر نعمت‌ها:

و از ابتدای این شعر به انسان گوشزد میکند که تمام ملائک از بهر تو خلق شده‌اند. و خدمتگزار تواند(به ملائک گفته شد به انسان سجده کنند)

و شاااه‌بیت این شعر، بیت یازدهم که میفرماید:

به دست خودت چشم ابرو نگاشت

که محرم به اغیار نتوان گذاشت

 

به نظر این کمترین، اشاره به آن دارد که خداوند انسان را جانشین خود در ارض(بستر حرکت در طی زمان، نه فقط زمین) قرار داد.

به دست خودت چشم و ابرو نگاشت.... 

و همان‌است که عرفا اعتقاد دارند، وجود حقیقی انسان همان یگانه‌ی مطلق هستی است، همان وجود الهی

 

 

حضرت حافظ از زبان بلبل (یک نمونه از هزاران ملائک) گفت: 

خرم آن کز نازنیان، بخت برخوردار داشت

 

HRezaa در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۲۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۵ - گفتار اندر گزاردن شکر نعمت‌ها:

نگویم دد و دام و مور و سمک که فوج ملائک بر اوج فلک

درود و عرض ادب

 

در تصورات اکثر ما، ملائک موجودات زیباروی و احتمالا بالدار هستند. در حالیکه در عرفان میدانند ملائک هرآن‌چیزیست میتوانی با حواس انسانی درک کنی

یعنی هرچه که میبینی (نور، کوه، دریا، گیاهان، حیوانات و....)

هرچه میشنوی: صوت

هرچه که میبوئی: بو

و.....

و در واقع تمام آفریده‌های خداوند بجز انسان، ملائک محسوب میشوند

حضرت سعدی در این بیت دقیقا همین را بیان میکند

نگویم دد و دام و مور و سمک - که فوج ملائک بر اوج فلک

دد(حیوانات وحشی) ـ دام (حیوانات اهلی) - مور (بعنوان نمادی از حشرات) - سمک (بعنوان نمادی از آبزیان)

نگویم که دد و دام و مور و ملک، بلکه تمام ملائک در فلک، از هزاران هزار سپاسی که تو لایقش هستی یکی گفته‌اند

 

 

 

رضا از کرمان در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۱۱ در پاسخ به سپند عیار دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:

جناب عیار درود بر شما 

  فرمایشات حضرتعالی کاملا  صحیحه متاسفانه نه بر این غزل در جای جای این سایت در حاشیه‌های مندرج بر اشعار  ومتون نثر  اشتباهات فاحش دیده میشود که با توجه به این که گنجور به عنوان یک مرجع  برای اهل تحقیق  ودانش آموزان ودانشجویان رشته ادب پارسی شناخته میشود باعث به خطا رفتن ایشان میگردد بگذریم که تعابیر هوش مصنوعی نیز مزید بر علت گردیده  در جای دیگر قبلا بنده مثل شما معترض این دوستان بودم ولی چه فایده ،بنظر میاد بعضی فکر میکنند که با نوشتن دو کلمه حاشیه درست وغلط شخصیت ادبی شده‌اند  یا چنان از حال وهوای شاعر میگویند که انگار معاصر ایشانند  مثلا خود مولانا اذعان دارد که قبل از دیدار با شمس شعر نمیگفته باز میبینیم اشعار ایشان را به دو دوره تقسیم میکنند وهیچ ادله‌ای ندارند مگر اینکه معاصر ایشان بوده‌اند یا هم پیاله حافظ وهم سفر سعدیند ، بعضی بقول شما هنوز معنی خیلی از کلمات را نمیدانند ولی با اعتماد بنفس بالا بر مفاخر ادب پارسی میتازند وادعا دارند  یا هر شعری را به ایمه ربط میدن  جالب تر اینکه اگر یکی از دوستان در فهم کلام ابهامی دارد و سوالی بپرسد هیچکس پاسخگو نیست  ولی حاشیه بی سر وته تا دلت بخواهد مینویسند یا یک بیت از شعر را به تکرار  در حاشیه مینویسند که چی بشه  ؟نمیدانم یا  با نوشتن حاشیه از شاعر تشکر میکنند   هدف از این حاشیه نویسی‌ها چیزی جز عمق خود بزرگ‌بینی ،وبی احترامی به وقت دیگران نیست تازه بعضا  عنوان دکتر و استاد را هم یدک میکشند که خدا شاهده  والله  مادر بزرگ بیسواد بنده  خدا بیامرز بهتر حافظ  را درک میکرد تا ایشان .  حالا که دستهای پنهان تعمدا این ملت را از مواهب  مفاخر علمی در آموزش همگانی محروم میکنند خود هیزم این آتش نگردیم .

عزیزان از این سایتهای در پیت برای اظهار فضل وفخر فروشی  کم نیست دست از سر گنجور برداشته ومحض رضای خدا این تل را لا‌اقل  پاکیزه نگه دارید 

 

شاد باشید 

HRezaa در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۰۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۹ - حکایت:

برای تک‌تک اشعارت باید سپاسگزاری کنم

شهریار در ‫۱ ماه قبل، پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:

وصف احوالات افراد غمگین است.

بیشتر با درد های بی کران من همپوشانی دارد.

بعضی غم ها به گستردگی کوه های زاگرس اند‌.

 

 

شهریار در ‫۱ ماه قبل، پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:

غم ها از هر نوعی گرچه تلخند ولی به وجهی،زیبا هستند و لازم برای طریق رندی.

« رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی »

شهریار در ‫۱ ماه قبل، پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:

ممنون از گنجور برای فراهم کردن این بستر مناسب 

سام در ‫۱ ماه قبل، پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۵۲ دربارهٔ حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۲:

سر تسلیم می سایم، به خاک عجز و می ‎کنم

 

می کنم اشتباه است و باید  می گویم  باشد

 

سر تسلیم می سایم، به خاک عجز و می گویم

شهریار در ‫۱ ماه قبل، پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:

وسعت این شعر حافظ بیشتر از غم ناشی از عشق است.

اشتمال بر درد بی عشقی هم دارد.

منطوق و کلمات ان در ظاهر دلالت بر غم هجران و دوری دارند ولی غم های گوناگون را در بر می گیرد

 

۱
۵۲
۵۳
۵۴
۵۵
۵۶
۵۵۴۹