جان ز هجرت چیست، زار افتاده ای
دل ز عشقت بیقرار افتاده ای
من کیم، زاری حزینی بیدلی
غم خوری بی غمگسار افتاده ای
دردمندی مستمندی خسته ای
کارزار کار زار افتاده ای
خاکی بی آبرویی در هوا
آتشین آهی ز کار افتاده ای
دردنوشی، جانفروشی در خروش
بیکسی بی کار و بار افتاده ای
جان غریبی، بی نصیبی از حبیب
دور از یار و دیار افتاده ای
مبتلایی بینوایی در بلا
جان نثار دل فگار افتاده ای
بلبلی با غلغلی بی روی گل
وز میانه بر کنار افتاده ای
پای در گل، دست بر دل، سر به پیش
رفته عزت، سخت خوار افتاده ای
بیدلی بی دلبری بی مونسی
بی زر و بی زور و زار افتاده ای
خسته فرهادی، شکسته وامقی
خسروی بی خواستگار افتاده ای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سخت در بستر نزار افتادهای
از چه روای جان ز کار افتادهای
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.