گنجور

حاشیه‌ها

ali solgi در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۱۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۳:

عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد

برگیر و دهل می‌زن کآن ماه پدید آمد

 

عید آمد ای مجنون! غلغل شنو از گردون

کآن معتمد سدره از عرش مجید آمد

 

عید آمد ره جویان رقصان و غزل گویان

کآن قیصر مه‌رویان زان قصر مشید آمد

 

صد معدن دانایی مجنون شد و سودایی

کآن خوبی و زیبایی بی‌مثل و ندید آمد

 

زان قدرت پیوستش داوود نبی مستش

تا موم کند دستش گر سنگ و حدید آمد

 

عید آمد و ما بی‌او عیدیم بیا تا ما

بر عید زنیم این دم کآن خوان و ثرید آمد

 

زو زهر شکر گردد زو ابر قمر گردد

زو تازه و تر گردد هر جا که قدید آمد

 

برخیز به میدان رو در حلقهٔ رندان رو

رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد

 

غم‌هاش همه شادی بندش همه آزادی

یک دانه بدو دادی صد باغ مزید آمد

 

من بندهٔ آن شرقم در نعمت آن غرقم

جز نعمت پاک او منحوس و پلید آمد

 

بربند لب و تن زن چون غنچه و چون سوسن

رو صشمس و قمرم آمد سمع و بصرم آمد

وان سیمبرم آمد وان کان زرم آمد

 

مستی سرم آمد نور نظرم آمد

چیز دگر ار خواهی چیز دگرم آمد

 

آن راه زنم آمد توبه شکنم آمد

وان یوسف سیمین بر ناگه به برم آمد

 

امروز به از دینه ای مونس دیرینه

دی مست بدان بودم کز وی خبرم آمد

 

آن کس که همی‌جستم دی من به چراغ او را

امروز چو تنگ گل بر ره گذرم آمد

 

دو دست کمر کرد او بگرفت مرا در بر

زان تاج نکورویان نادر کمرم آمد

 

آن باغ و بهارش بین وان خمر و خمارش بین

وان هضم و گوارش بین چون گلشکرم آمد

 

از مرگ چرا ترسم کو آب حیات آمد

وز طعنه چرا ترسم چون او سپرم آمد

 

امروز سلیمانم کانگشتریم دادی

وان تاج ملوکانه بر فرق سرم آمد

 

از حد چو بشد دردم در عشق سفر کردم

یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد

 

وقتست که می نوشم تا برق زند هوشم

وقتست که برپرم چون بال و پرم آمد

 

وقتست که درتابم چون صبح در این عالم

وقتست که برغرم چون شیر نرم آمد

 

بیتی دو بماند اما بردند مرا جانا

جایی که جهان آن جا بس مختصرم آمد

بر کن از گفتن چون صبر کلید آمد

این دوغزل در مورد یک یوسف عزیز که قدم برچسم مامیگذارد و روح مارا با امدن وجود نازنینشان به وجد وشوق میاورد و دراصل هوشیاری وعقل کل عالم هستی است که جایگاه ویژه در نزد خداوند دارد وروح جمیع الرواح است کهوقتی هوشیاذی ما به مرتبه مورد نظرمیرسد به عنوان گیرنده مجری اجرای پیام این بزرگوار درخدمت ایشان وانتقال  اگاهی ایشان به عموم مردم  درجهت رشد وتعالی جامعه انسانی میباشد و ذهن ما هیچ درکی ازایندقضیه ندارد چون تاکنون چنین تجربه ای نداشته وهرکسی بخواهد به حقیقت وجود خود دست پیداکند باید مسیربیداری وزنده شدن از خواب ذهن اقدام کند 

جعفر عسکری در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۳۳ دربارهٔ کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۶۳ - و قال ایضاً یمدحه:

سلام

در بیت 36 واژه‌ی "شانس" اشتباه و درست "شناس" است.

جعفر عسکری در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۳۰ دربارهٔ حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷:

سلام.

درست بیت نهم رو می‌نویسم:

 

گدای پیر مغان را ز خسروی چه تفاخر؟

که ملک و شوکت شانش بدیده شوکه نشان است

جعفر عسکری در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۲۰ دربارهٔ جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - مثنوی توصیف کوه پیر پنچال و سختی راه و تعریف کشمیر مینو نظر:

سلام.

در دو بیت 114 و 151 بایست جای واژه‌ی اشتباه "شانس"، "شانش" جایگزین بشه.

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۳۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۵ - حکمت در انی جاعل فی الارض خلیفة:

هم نکر سازید بر قارون ز کین

در حلیمی این زمین پوشید کین

 

مصرع دوم یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۳۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۵ - حکمت در انی جاعل فی الارض خلیفة:

هم نکر سازید از بهر ثمود

صیحه‌ای که جانشان را در ربود

 

نکر یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۴ - یافتن مرید مراد را و ملاقات او با شیخ نزدیک آن بیشه:

چون بسازی با خسی این خسان

گردی اندر نور سنتها رسان

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۱۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۴ - یافتن مرید مراد را و ملاقات او با شیخ نزدیک آن بیشه:

لیک یک یک را خدا محسوس کرد

تا که بیند نیز او که نیست مرد

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۵۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۳ - واگشتن مرید از وثاق شیخ و پرسیدن از مردم و نشان دادن ایشان کی شیخ به فلان بیشه رفته است:

آن مرید ذوالفقاراندیش تفت

در هوای شیخ سوی بیشه رفت

 

ذوالفقاراندیش یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن:

گر نبودی او نیابیدی فلک

گردش و نور و مکانی ملک

 

مکانی ملک یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن:

زانک لولاک است بر توقیع او

جمله در انعام و در توزیع او

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۳۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن:

شاه امروزینه و فردای ماست

پوست بندهٔ مغز نغزش دایم است

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۳۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن:

پس چو تن باشد جهاد و اعتقاد

جان این کشتن نبات است و حصاد

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن:

سجده آدم را بیان سبق اوست

سجده آرد مغز را پیوست پوست

 

مصرع دوم یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن:

مظهر عزست و محبوب به حق

از همه کروبیان برده سبق

 

منظور از محبوب به حق چیست ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن:

هست اباحت کز هوای آمد ضلال

هست اباحت کز خدا آمد کمال

 

منظور از اباحت چیست ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۱ - پرسیدن آن وارد از حرم شیخ کی شیخ کجاست کجا جوییم و جواب نافرجام گفتن حرم:

کین اباحت زین جماعت فاش شد

رخصت هر مفسد قلاش شد

 

یعنی چه ؟

 

محسن عبدی در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور:

که بر دربار خواهد بنده‌ شاپور ...

به نظر باید اینگونه نوشته شود:

که بر در، بار خواهد بنده شاپور

نردشیر در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۰۸ دربارهٔ اوحدی » جام جم » بخش ۴۴ - در تناکح و توالد:

درس زندگی ست. چقدر زیبا 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۰ - حکایت مرید شیخ حسن خرقانی قدس الله سره:

یا مگر دیوت دو شاخه بر نهاد

بر تو وسواس سفر را در گشاد

 

دو شاخه بر نهاد یعنی چه ؟

 

۱
۵۴
۵۵
۵۶
۵۷
۵۸
۵۶۲۰