کوروش در ۱ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیهالسلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:
بهر این گفت آن خداوند فرج
حدثوا عن بحرنا اذ لا حرج
یعنی چه و تفسیر لطفا
کوروش در ۱ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیهالسلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:
چارچوب خشتزن تا خاک هست
میدهد تقطیع شعرش نیز دست
چون نماند خاک و بودش جف کند
خاک سازد بحر او چون کف کند
چون نماند بیشه و سر در کشد
بیشهها از عین دریا سر کشد
یعنی چه ؟
کوروش در ۱ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیهالسلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:
چون الف از خود فنا شد مکتنف
بی و سین بی او همیگویند الف
مصرع اول یعنی چه ؟
کوروش در ۱ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیهالسلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:
همچنین جملهٔ حروف گشته مات
وقت حذف حرف از بهر صلات
یعنی چه ؟
کوروش در ۱ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیهالسلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:
پس بخوان قاموا کسالی از نبی
چون نیابد شاخ از بیخش طبی
منظور از طبی چیست ؟
کوروش در ۱ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیهالسلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:
ای دروغی که ز صدقت این نواست
شکر نعمت گو مکن انکار راست
منظور بیت اول چیست ؟
کوروش در ۱ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیهالسلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:
باز گوید کور نه این سنگ بود
یا مگر از قبهٔ پر طنگ بود
قبه پر طنگ چیست ؟
کور گمیچی در ۱ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۵۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » آغیز یِئمیشی:
ترجمه دو بیت اشتباه نوشته شدن
تلاش کردم اصلاح کنم ولی متاسفانه ذخیره نشدن
بختین دورا باخارسان
یادلار قوهوم قارداشدی
وقتی بختت بیدار باشد می بینی که «غریبهها» هم مثل فامیل و برادر می شوند
اما بختین یاتاندا ، قوهوم قارداش یاد اولی
اما وقتی بختت خوابیده باشد حتی آشنایان و برادر هم غریبه میشوند
محسن جهان در ۱ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۷ - حکایت ماجرای نحوی و کشتیبان:
تفسیر بیت ۹ فوق:
منظور مولانا از این بیت اینست که، آن انسانهایی به مرتبه اعلی علیین خواهند رسید که از هر گونه تفاخر به داشتههای دنیوی تبری جسته و درون خود را همانند آینه که تجلی گاه صفات الهی است پاک نگهدارند.
علی میراحمدی در ۱ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۰۴ در پاسخ به امیرحسین صدری دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش سوم » بخش ۳ - فی فضیلت امیرالمؤمنین عثمان رضی الله عنه:
گویا مصراع اول اشاره به عثمان دارد و مصراع دوم اشاره به حضرت علی(ع)
امیرحسین صدری در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۶ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش سوم » بخش ۳ - فی فضیلت امیرالمؤمنین عثمان رضی الله عنه:
مصرع دوم بیت ۱۳ منظور عمر ابن خطاب هست یا علی ابن ابیطالب ؟
احمد خرمآبادیزاد در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۶ - در مدح جلال الدین شروان شاه اخستان:
تنها با اندکی دقت در قافیۀ این مجموعه شعر، خوانش درست «خیر خیر» در بیت «چشمهٔ خاطر است سنگْ انبار/آب از او خیر خیر نتوان یافت»، عبارت است از «khir khir».
«خیر خیر» در این بیت یعنی: «بیهوده»، «بی دلیل»، بی «علت» و ....
گفتنی است که در لغتنامه دهخدا، همین بیت به عنوان یکی از شاهدان چنین معنایی آمده است.
و اما معنی بیت: چشمۀ خاطر، چون انباری سنگی است که به آسانی آب از آن نمیتوان گرفت.
K y در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۲۸ دربارهٔ ابوطیب مصعبی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۱ - قطعه در مکر دنیا:
بسیار زیبا بود، روح شاعر شاد.
امیرحسین صدری در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۲۲ دربارهٔ جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳:
جامی خاتمالشعراء
علی میراحمدی در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۰۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۹:
چو بازارگانی بدین دژ شوم
نگویم که شیر جهان پهلوم
فراز آورم چاره از هر دری
بخوانم ز هر دانشی دفتری
پهلوان علاوه بر زور بازو و دلاوری باید دارای هوش و زیرکی نیز باشد و بنابر هر موقعیتی به تناسب آن موقعیت رفتار کند.
درینجا اسفندیار مانند رستم در داستان بیژن و منیژه نقش یک بازرگان را بازی میکند تا به درون دژ نفوذ کند.
وقتی پهلوان فقط بر زور بازوی خویش تکیه کند عاقبتی چون سهراب پیدا میکند!
فرزاد در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶:
این رباعی به خیام نیز منتسب است
احمد خرمآبادیزاد در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۵۶ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۶ - در مدح جلال الدین شروان شاه اخستان:
بیتِ «بس خراب است لهوخانهٔ دهر/بُنگهِ عمر ز آسمان برگیر» به شکل کنونی، بسیار گویا است و معنی آن میشود:
«از آنجا که عشرتکدۀ روزگار ویرانهای بیش نیست، خانۀ عمر را از آن جمع کن»
*نیازی به تغییر «آسمان» به «آستان» نیست؛ چون هم بیت به شکل کنونی دارای معنی میباشد و هم در اسناد خطی موجود، از نظر آماری برتری با واژۀ نخست است (با نسبت 3 به 1).
نکته درخور توجه این است در متنهای به ثبت رسیده در گنجور، خاقانی تنها کسی است که «بنگاهِ عُمْر» را به معنی «خانۀ عمر» به کار برده است. از سوی دیگر، اصطلاح «خانۀ عمر» بیش از 25 بار توسط سخنوران به کار برده شده است.
علی میراحمدی در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۸:
توصیف رویین دژ نشان میدهد که این دژ مستحکم و ایمن دو در دارد که یکی سوی ایران است و دیگر سوی چین که این خاصیت بسیار مهم و حیاتی است که هنگام محاصره راهی برای فرار یا کمک گرفتن از همسایگان باشد.
غذا و خوردنی فراوان در دژ موجود است که تا ده سال میتواند خوراک ساکنان را تامین کند و همچنین دژ دارای نیروی انسانی کافی و مردان جنگاور بسیار است که توان دفاع از آن را دارند.
که بالا و پهنای دژ را ببین
دری سوی ایران دگر سوی چین
بدو اندرون تیغزن سیهزار
سواران گردنکش و نامدار
همه پیش ارجاسپ چون بندهاند
به فرمان و رایش سرافگندهاند
خورش هست چندانک اندازه نیست
به خوشه درون بار اگر تازه نیست
اگر در ببندد به ده سال شاه
خورش هست چندانک باید سپاه
اگر خواهد از چین و ماچین سوار
بیابد برش نامور صد هزار
نیازش نیابد به چیزی به کس
خورش هست و مردان فریادرس
علی میراحمدی در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۲۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۳:
برو آفرین کرد گشتاسپ و گفت
که با تو روان و خرد باد جفتبرفتنت یزدان پناه تو باد
به باز آمدن تخت گاه تو باد
گشتاسپ در حالی چنین سخنانی را به فرزندش اسفندیار میگوید که حرف و میل قلبی او اینست:«بروی و دیگر بازنگردی»
چنین پاسخ آورد اسفندیار
که بیتو مبیناد کس روزگاربه پیش پدر من یکی بندهام
روان را به فرمانش آگندهامفدای تو دارم تن و جان خویش
نخواهم سر و تخت و فرمان خویش
از آن طرف میتوان در این سخنان اسفندیار هم نوعی کذب و دو رویی را مشاهده کرد.هدف نهایی او از جنگ و نجات خواهران به دست آوردن پادشاهی و تاج و تخت گشتاسپ است و اینکه میگوید تخت و فرمان خویش نمیخواهم دروغ است.
به هر حال دوران پادشاهی گشتاسپ ،دوران گذر و زوال پهلوانی و پهلوان منشی است و شیب و گذر ملایمی است به سمت دوران تاریخی شاهنامه که با کشته شدن اسفندیار و پادشاهی بهمن اوج میگیرد.
کوروش در ۱ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیهالسلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد: