... در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۷:
قلم از عشق بشکند چو نویسد نشان تو...
چون قلم اندر نوشتن میشتافت / چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت
بی نظیره!
گمنام-۱ در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۰۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۸:
که گفتت برو دست رستم ببند!؟
نبندد مرا دست ، چرخ بلند
گمنام-۱ در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۴۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:
بابک چندم
تبدیل " ب " به " و " در زبان ما بسیار دیده شده است
" باز " " واز " ، " بردار " وردار ".... ازین رو " واران " گشته باران است و از زبان خیالی " آریایی کهن " نیامده است.
مگر که گمان بریم از واران اورامانی باران و باریدن ساخته اند چنانکه از فهم مصدر جعلی " فهمیدن"
قضارا در اورامان بوده ام و ازنوشته های کهن اورامان بی خبر نیستم.
اما بارشت را بسیار شنیده ام چنانکه خورشت را
قیمه یا کرفس و .....
و پهلوی نفرمودید کدام یک؟
دکتر امین لو در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۷:
ترا بازگویم همه هرچ هست یکی گر دروغست بنمای دست
آقای جعفر نوشته اند در این بیت به جای کلمه" دست " کلمه "هست" باید باشد. جسارتا می گویم که همان کلمه دست صحیح است و دست نمودن کنایه از قدرت ظاهر کردن و اظهار قوت و قدرت . اظهار جاه و سلطنت نمودن می باشد. منبع: لغتنامه دهخدا
احسان در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۰۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶:
این غزل توسط زنده یاد بهرام سارنگ خوانده شده است با همراهی استاد محمدرضا لطفی و گروه نعمت الاهی در دانشگاه جرج واشنگتن.
دکتر امین لو در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۴:
به دست چپ خویش بر جای کرد ز رستم همی مجلس آرای کرد.
جهاندیده گفت این نه جای منست بجایی نشینم که رای منست.
به بهمن بفرمود کز دست راست نشستی بیارای ازان کِم سزاست
این سه بیت نشان می دهد که نشستن در سمت چپ یا راست معنایی داشته است. کما اینکه اسفندیار به رستم می گوید در سمت چپ بنشین. و رستم می گوید این جای من نیست و به همین جهت رستم به بهمن پسر اسفندیار می گوید این مکان سزاوار من نیست و برای من جایی را برای نشستن آماده کن که سزاوارم باشد. و بیت های بعدی از زبان رستم نارضایی و اعتراض رستم را آشکار می سازد و اعتراض او مؤثر می شود و تختش را جای مناسبی قرار می دهند:
ازان پس بفرمود فرزند شاه که کرسی زرین نهد پیش گاه
بدان تا گو نامور پهلوان نشیند بر شهریار جوان
بیامد بران کرسی زر نشست پر از خشم بویا ترنجی بدست
یکی دیگر از رسم های متداول که این بیت نشان می دهد آن است که برای احترام، میزبان ترنج یا بهی خوشبو به مهمان می داد در جاهای دیگر شاهنامه هم به این رسم اشاره شده است.
دکتر امین لو در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۳:
در مصرع دوم بیت پنجم "برآمدن قفیز" یعنی سرآمدن عمر
قفیز به معنی پیمانه و همچنین واحد اندازه گیری سطح است. در این بیت قفیز مستعار از طول عمر است.
بیت چهارم از آخر:
بخندید و گفت ای برادر تو خوان بیارای و آزادگان را بخوان
کلمه خوان در آخر مصرع اول به معنی سفره است و در آخر مصرع دوم به معنی خواندن است. (صنعت جناس تام)
دکتر امین لو در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۲۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۲:
بیت چهل و نهم
بترسم که چشم بد آید همی
سر از خوب خوش برگراید همی
کلمه "خوب" باید اصلاح شود و "خواب " صحیح می باشد.
فرخ مردان در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۱۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳:
@عابد..: منم دیدم اینو توی دهخدا. معلومه شما هم مثه من نفهمیدی معنیشو. کسی هست با کلمه های رایج بگه "ندب" در تخته نرد یعنی چی؟
دکتر امین لو در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۰۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۰:
بیت سی و دوم :
مگوی آنچ هرگز نگفتست کس
به مردی مکن باد را در قفس
مکن باد را در قفس یعنی کار ناشدنی و بیهوده انجام نده.
در بیت بیست و هشتم : پالهنگ: طنابی که بر گوشه ٔ لگام بندند و اسپ را بدان کشند.
روفیا در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۵۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۷ - جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدیدکنندگان را:
آیا در میان دوستان کسی ساختمان ارگ را می شناسد؟
استادی می گفت :
پس عدم گردم عدم چون ارغنون
گویدم که انا الیه راجعون
اشارت به دور زدن امواج صوتی در دستگاه ارگ دارد که می روند و دور می زنند و دوباره باز می گردند !؟؟
انا الیه راجعون...
دکتر امین لو در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۴۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۰:
بیت دوم کلمه "کری" اصلاح شود صحیح آن "کآری" است.
بیت سوم کلمه "پاس" اصلاح شود صحیح آن "پاسخ" است.
فرخ مردان در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:
مث اینکه این زیرآب زنا همیشه بودن ها.
فرخ مردان در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:
اینا رو ولش کن. این لغت" مانا" به معنای " معنا" از کجا پیداش شده؟!!
اولین بار تو عمرم همچین کاربردی رو اینجا توی کامنت های کاربرای گنجور دبدم.
... در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۵۶ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش اول » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل:
دوست عزیزم، آرمان سلیمی بزرگوار
همون زفان درسته. زُفان صورت قدیمی تر زبان هست و به همون معنی. در آثار عطار خیلی زیاد استفاده شده. در کشف المحجوب هجویری هم این استفاده رو دیدم. به نظر می رسه از ویژگی های سبکی خراسان و به ویژه متون عرفانی خراسان حدود قرن های 5 و 6 بوده. البته در فرهنگ ها هم مدخل زفان وجود داره (مثل دهخدا).
با احترام.
هادی در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۴۲ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:
در هنر هیچ اما و اگر و قوانین فیزیکی و شیمیایی و جغرافیایی و ژنتیکی و ... وجود ندارد. شما یک تابلوی نقاشی را با قضیه فیساغورث رد نمیکنید. یا همین تابلوی نقاشی را محکوم به حذف نمیدانید اگر یک گیاه ژاپنی در کنار کوه آلپ کشیده شده. این برداشت هنرمند از احساسات درونی خودش هست که به زبان نقاشی در آورده. شاعران هم همینطورند. شهریار ماهی را میبیند که از پشت ابر بیرون آمده و با حرکات چشم و ابرو اشاره میکند (آی بولوتدان چیخوب ، قاش-گؤز آتاندا). مترجم هم از تصویری که شهریار ارائه داده ماهی را میبیند که از پشت ابر "غمزه" میکند. حالا فرض کنید بخواهد عیناً ترجمه کند: "وقتی که ماه از پشت ابر بیرون آمده و چشم و ابرو پرت میکند!" پس شعر را هم به زبان شعر باید برگرداند نه به زبان ریاضی، به سبک شاعرانه، نه به سبک ترجمه مقاله های فیزک کوانتوم.
برای من که هم ترکم هم فارس و شنیدن صدای خود شهریار اشکم رو درمیاره واقعاً جالب بود خوندن این ترجمه شاعرانه و دوست دارم شاخ و برگها و تفسیرها و برداشت های بیشتری از این شعر به زبون شعر ببینم.
مهناز ، س در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۵۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:
گرامی دوست جان
من نیز در متون قدیم یاد ندارم دیده باشم که چه ذات و چه معنا را با { ز } نگاشته باشند . گویا این نسل ماست که وارد بحث تفاوت شده ، و بسیار هم بجاست و زیبا
چنانچه در بسیار لغاط دیگر : اتاق ، طهران ، کبرا ، طاها ، حتا ، که اخیراً دیدم به صورت تاها و هتا می نویسند .
مانا باشید و دلشاد
نوید در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱۳:
احمد جان خود را چو کمر کردم باشد که به میان آیی درست است چون در زمان قدیم شاید تو فیلم ها دیدی که کشتی میگیرن و کمر را با دستمال میبندند البته کشتی قدیمی یا کمر گیری پس مولانا میگوید خود را کمر کردم یعنی کمر بند یا همان شال کمر را بستم که به میان ایی یعنی به میدان آیی و مبارزه کنی البته منضور مولانا بیشتر این است خود را چو کمر کرده شاید به میدان بیایی
محمد حسنپور در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:
در مورد در سعی چه کوشیم چو از مروه صفا رفت اگه ممکنه توضیح بفرمایید
گمنام-۱ در ۸ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۲: