گنجور

حاشیه‌ها

ناصر مویدی در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:

با سلام : معنی مصرع دوم از بیت اول را یکی لطف کنه معنی کنه

 

سید محسن امین سعادت در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۴۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲ - حکایت در تدبیر و تأخیر در سیاست:

با عرض سلام و تجدید ارادت و و تشکر.شعر بسیار زیبایی و آموزنده ای است. ولی اجازه می خواهم در یک بیت کمی دخالت کنم.
که چون بدگهر پرورم لاجرم
خیانت روا داردم در حرم
خیانت روا دارم اندر حرم
خودم هم نمی دانم چرا این مصرع به نظرم رسید

 

دوستدار در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۵۵ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۵۷:

جناب آموزگار،
اگر باشد ، باشید ، دیده باشم ، گفته باشم و....داریم
چرا می باشم ، می باشی ، می باشد ..( زمان حال اخباری از مصدر باشیدن ) نداشته باشیم؟؟
بگذریم که در گذشته سوم کس زمان حال ساده را برای آینده ( به وجه تمنایی ) به کار می برده اند.
باشد ای دل ، که در میکده ها بگشایند
گره از کارفروبسته ما بگشایند.
باشد که هرگز گره ای در کارتان نباشد.

 

دوستدار در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:

حسین گرامی،
دل قوی دار،
بر ما بسی کمان ملامت کشیده اند
( ما) کار خود زابروی جانان گشاده ایم.
رهروان منزل عشق را هراسی از این دوش داغ صبوحی کشیدگان نیست.
عرض خود میبرند بی که زحمت مایان بدارند
خوشا و خرما که با خرقه پوشان نمی نشینید.
شاد و دیر زی

 

کمال در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۵۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۸۶:

ج.آ : 6753

 

سمانه ، م در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸:

به نظر می رسد هر کس این غزل را سروده ، مدتها گرد شمع فروزان بوستان و گلستان ، پروانه وار ، چرخیده ، و از خرابات ، مست و لایعقل {با عقل خراب در مناجات} آمده
مناجاتی که مورد قبول واقع نشده

 

حسین در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:

دوستدار عزیز
دور از شما
ما دوست داریم به همه انگ بزنیم
مادوست داریم به پای دیگران بپیچیم
از آزار دیگران لذت وافر می بریم
شما هم تا زمانی که درین دایره هم صحبت مایی از لطف دوستان گنجوری بی نصیب نخواهی بود
یک روز خانم روفیا گرفتار تهمت هستند روز دیگر سمانه بانو ،
امروز شما و فردا دیگری
حتی حافظ هم حق ندارد بگوید
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست
سر فرا گوش من آورد به آواز حزین
گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست
مگر مقصودش زلف آشفته ی خدا باشد
و لب خدا عربده جویی کند
ما به همه انگ می زنیم ، حتی خدا
با آحترام .

 

روفیا در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۵۷:

مجتبی آموزگار گرامی
درستی یا نادرستی واژه "می باشد" امری قراردادی و اعتباریست.
یک روز انسانها قرارداد میکنند درست باشد روزی نیز قرارداد را فسخ میکنند.
یک روز قرارداد می کنیم به یک کاغذ به نام اسکناس اعتبار بخشیم و روز دیگر آن اعتبار را از آن سلب میکنیم.
این قرارداد مانند کرامت انسانها یا حرمت مادر و پدر امری حقیقی نیست که از هزار سال پیش تا اکنون و هزار سال بعد همچنان پایدار بماند. در فرانسه و قطب و ماداگاسکار و فضا نیز اگر حق پدر و مادر و همسایه و هموطن و همنوع و... را پایمال کنیم و حق او را به جای نیاوریم یک قاعده الهی را زیر پا گذاشته ایم.
و دچار خسران خواهیم شد.
ولی اگر "می باشد" در زمان صاءب درست بوده و اکنون نادرست و ما همچنان بنویسیم "می باشد" تنها یک قرارداد بشری را که ممکن است در گذر زمان و از فراسوی مکان تغییر کند زیر پا گذاشته ایم.

 

دوستدار در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:

جناب عبوری،
از کنار پرسش من عبور کردید!!
من کی و کجا گفته ام خواجه می باره، زنباره یا خدای ناکرده غلامباره است؟
بهتر نیست بخوانید و بیندیشید و پس اظهار عقیده بفرمایید؟

 

نفیس در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۱۵ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵:

معنای هز رمان در این شعر چیست؟ ممنون میشم اگر دوستان آگاه پاسخگو باشن

 

سعید جعفری در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:

با سلام
به نظر می رسد متن درست مصرع زیر؛
گفتم خدایا رحمتی کرام گیرد ساعتی
عبارت است از؛
گفتم خدایا رحمتی کارام گیرد ساعتی
با تشکر

 

shk clickmank در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:

ساده و بی آلایش سلام و خسته نباشید
با احترام
یطور کلی به نظر می رسد ثبت ، تایید و درج نظرهای فاقد وجاهت ادبی و غیر معتبر وجه سایت وزین گنجور را تقلیل می دهد...!

 

عبوری در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:

وقتی کسی نگاهش به حافظ بزرگ این باشد که حافظ یک فرد شهوت ران و شاهد باز و منکر معاد و قیامت است خوب است با خودش بیندیشد که این گونه کسی ارزش این را دارد که درباره اش این اندازه بحث و جدل شود؟
اصلا حیف از صفحه های اینترنتی که به افتخار این فرد پست و ننگین، اختصاص داده شود.
اما اگر کسی عقیده دارد حافظ عارفی بزرگ است و عارفان با زبان رمز حرف میزنند، خواه ناخواه مقام ارجمند حافظ را مبرا از اتهاماتی می داند که انسان های مادی و کوته فکر و زمینی به او میزنند.
قضاوت با خود شما که کدام دیدگاه را به حافظ داشته باشید.

 

علی در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۱۷ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:

دوستان منظور مصرع دوم از بیت پنجم چیه؟ اونجا که میگه تب را کسی علاج، به طنزو نمی‌کند؟ معنی کلمه طنزو چیه؟

 

عبوری در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:

آقا محسن
فکر کنم اشتباه کرده اید و هیچ لغت دانی به جز لغت دان بزرگ علامه ی دهر سمانه خان، معنا را به جای مانا به کار نبرده است.
در دهخدا این مطلبی که ذکر کردید نبود.
البته شاید بعضی سایت ها شما را به اشتباه انداخته باشند. مثل:
پیوند به وبگاه بیرونی
اما ملاک در استناد به دهخدا، دهخدای چاپی است. نمی دانم می دانید یا نه؟ که دهخدای اینترنت، در بعضی سایت ها هنوز به روز می شود یعنی من و شما هم می توانیم معناهای درست یا نادرست را به آن اضافه کنیم مثل ویکی پدیا.
با تشکر از شما

 

جاوید مدرس اول رافض در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲:

>>>>>>>>>>>>>>>>>
******************************************
******************************************
حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز!
زان که ....................... درد بی‌آرام دوست
آرامی ندارد: 15 نسخه (801، 807، 818، 821، 822، 823، 824، 825، 843 و 6 نسخۀ متأخّر: 849، 855، 858، 862، 874 و 1 نسخۀ بی‌تاریخ) عیوضی
درمانی ندارد: 20 نسخه (827، 834، 836 و 17 نسخۀ متأخّر{یا بسیار متأخّر} یا بی‌تاریخ) قزوینی- غنی، خانلری، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال، سایه، خرمشاهی- جاوید
پایانی ندارد: 1 نسخۀ بسیار متأخّر (894)
او را می‌نسازد: 1 نسخه (813) اشتباه کتابت
38 نسخه غزل 63 را دارند و از آن میان، نسخۀ مورخ 819 بیت فوق (تخلص) را ندارد. از نسخ کاملِ کهنِ مورّخ، نسخۀ مورخ 803 خود غزل را دارا نیست.
***************************************
***************************************

 

جاوید مدرس اول رافض در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲:

>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
*******************************************
*******************************************خیالِ ............. در کارگاهِ دیده کشیدم
به صورتِ تو نگاری نه دیدم و نه شنیدم
روی تو: 22 نسخه (801، 803، 813، 818، 824 و 17 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
نقش تو: 13 نسخه (819، 821، 822، 823، 825، 827، 836، 843 و 5 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) قزوینی- غنی، سایه، خرمشاهی- جاوید
35 نسخه از جمله تمام 11 نسخۀ کامل کهنِ مورّخ، غزل 315 و بیت مطلع آن را ضبط کرده اند.
****************************************
****************************************

 

کاوه جوادیه در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۴۴ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸ - زخم و مرهم:

این شعر از فروغی بسطامی است
غزل شمارهٔ 193

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات

تا صبا شانه بر آن سنبل خم در خم زد
آشیان دل یک سلسله را بر هم زد
بود از زلف پریشان توام خاطر جمع
فتنه عشق چو گیسوی تواش بر هم زد
تابش حسن تو در کعبه و بت خانه فتاد
آتش عشق تو بر محرم و نامحرم زد
تو صنم قبلهٔ صاحب نظرانی امروز
که زنخدان تو آتش به چه زمزم زد
گر نه از مردن عشاق پریشان‌حال است
پس چرا زلف تو صد حلقه درین ماتم زد
حال دل سوختهٔ عشق کسی می‌داند
که به دل داغ تو را در عوض مرهم زد
اگر آن خال سیه رهزن من شد شاید
زان که شیطان به همین دانه ره آدم زد
چشم بد دور که آن صف‌زده مژگان دراز
خنجری بر دل صد پارهٔ ما محکم زد
خجلت عشق به حدی است که در مجلس دوست
آستین هم نتوان بر مژهٔ پرنم زد
اولین نقطهٔ پرگار محبت ماییم
پس از آن کلک قضا دایرهٔ عالم زد
هر چه در جام تو ریزند فروغی می‌نوش
که به ساقی نتوان شکوه ز بیش و کم زد

غزل شمارهٔ 194 »« غزل شمارهٔ 192
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳/

 

میلاد سنایی در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

مسکین به اصطلاح عاشق!!!!!!!!!!! تو اگه عارف بودی اگه تو عرفان عملی!!!!!!!!!!!!!! داری سیر میکنی اینجوری صحبت نمیکردی تو خودت نفهمی میدونی چرا چون هنوز نفهمیدی که حافظ داره تورو درس انسانیت میده تو بری نون خشک بخری بهتره تا در راه عرفان عملی!!!!!!!!!!!! سیر کنی. چلغوز برو اول ادب بیاموز بعد بیا دامن حافظ رو لکه دار کن برو طرز انتقاد کردن رو یاد بگیر. اون استاد به قول خودت اولیای الهی یادت ادب یادت ندادن؟؟؟
بی ادب تنها نه خود را داشت بد بلکه آتش در همه آفاق زد

 

مجتبی آموزگار در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۵۷ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۵۷:

من هیچ دانشی از ادبیات فارسی ندارم و تنها از لطایف و ظرایف ادبی و مفاهیم عرفانی و اخلاقی در اشعار بزرگان بهره میبرم. در کتابهای آیین نگارش فعلی اصرار زیادی بر نادرستیِ استفاده از «میباشد» وجود دارد. در این غزل از حضرت صائب شاهد استفاده از «میباشد» به جای «است» هستیم. از شما اساتید خواهش می‌کنم توضیح دهید که آیا استفاده از «می‌باشد» بتمامی نادرست است یا موارد استثنایی برای استفاده از آن وجود دارد.

 

۱
۳۴۴۴
۳۴۴۵
۳۴۴۶
۳۴۴۷
۳۴۴۸
۵۰۴۵
sunny dark_mode