گنجور

حاشیه‌ها

کمال در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۹۳:

ج.آ: 11862

 

میثم در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۱۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب نهم در توبه و راه صواب » بخش ۵ - حکایت در معنی ادراک پیش از فوت:

فقط میتونم بگم که واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااقعاااااااااااااااااااااااااا فوقالعاده بود هر بیتش دریایه....

 

مرتضی توکلی در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۱۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۴:

به نسخه چاپی دسترسی ندارم ولی اگر اشتباه نکنم مصرع اول بیت پنجم را اینطور شنیده ام:
ز نقد و جنس خود آگه نه‌ای دراین بازار

 

عباس در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۰۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:

با سلام در پاسخ به kamal ن که وشته:
فلسفه از دین مشتق شد و علم هم از فلسفه و علم مارو اینجا رسوند/
----
اینکه دوست عزیزمان کلن همه موارد رو برعکس گفتن و این اصلن درست نیست!مطالعه و تاریخ نشان میدهد که فلسفه در اصل "چیستی"و "چرایی" را بوجود آورد و ادامه همین موضوع در صدد قوانین از پی همین پرسش ها بر آمد که در قرون های بعد دین های ابراهیمی،مسیحی و... بوجود آمده اند که پایه و اساس آنها از فلسفه یونان و رم نشئت میگیرد!
و همچنین علم و فلسفه دو فاکتور از هم جدا هستند که ربط مستقیمی برای وجود علم از فلسفه نیست!

 

محمد حکیم مهری در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:

در کلیات بیدل طبع سال 1298 مطبعهء صفدری در عوض کسی چه چاره کند سرنوشت رابیدل ( کسی چه چاره کند سرنوشت بیدل را ) آمده است. کدام یک درست است؟

 

امید در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴:

همایون این رو خونده. توی آهنگ وفا. شجریان آواز ماهورش رو خونده. شعر سعدی

 

سمانه ، م در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۱۷ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳ - نقطه خال تو:

این غزل را در جایی خواندم که نقصی که اشاره کردم ندارد
روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آری افطار رطب در رمضان مستحب است
روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیه
بخورد روزه خود را به گمانش که شب است
زیر لب وقت نوشتن همه کس نقطه نهند
این عجب نقطه خال تو به بالای لب است
یارب این نقطه که به بالا بنهاد
نقطه هرجا غلط افتاده مکیدن ادب است
شحنه اندر عقب است و من از آن می ترسم
که لب لعل تو آلوده به ماء العنب است
منعم از عشق کند زاهد و آگه نبود
شهرت عشق من از ملک عجم تا عرب است
عشق آنست که از روی حقیقت باشد
هرکه را عشق مجازیست حمال الحطب است
گر صبوحی به وصال رخ جانان جان داد
سودن چهره به خاک سر کویش سبب است

 

محمد حکیم مهری در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۵۹ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷:

درکلیات بیدل چاپ 1298 مطبعهء صفدری واقع شهر بمبئی در بند اول بجای خون بسته است ازغم آن لعل یان به لب ( چون بسته نیست درغم آن رنگ پان به لب ) آمده است نمیدانم کدام یک درست است؟ لطف نمده درمورد بنویسید. تشکر

 

محمد حکیم مهری در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۳۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۷:

در غزل شماره 337 دربند آخر در عوش کرد بیدل علمهای بی عمل مارا کتاب ( ساخت بیدل علمهای بی عمل مارا کباب) آمده ازنظر عالی جنابان کدام یک درست است
نوت: کلیات بیدل چاپ 1298 مطبعهء صفدری شهر بمبئی.

 

محمد حکیم مهری در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۲۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۷:

در کلیات بیدل چاپ 1298 مطبعهء صفدری واقع شهر بمبئی دربند آخر می طلبی ( میشنوی ) آمده ازنظر شما کدام یک درست است؟

 

باده پرست در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:

عبوری توصیه میکنم راهی هند شوی. آنجا بساط عیش و نوشت فراهم است.

 

مقصود در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳:

کدوم 'که' زائد؟
لاقل درست بشمارین بیت هفتم مصرع اول که نداره
هیچ کدومهم ززائد نیست

 

سمانه ، م در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۴۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲ - (مناجات اول) در سیاست و قهر یزدان:

محسن خان
جز تو فلک را خم چوگان که داد
دیک جسد را نمک جان که داد
برای فلک توانایی قائل شده
میگوید تو این توانایی را به فلک و گردش چرخ داده ای
مانند چوگانی که به دست چوگان باز در میدان بدهند
جان را هم در بدن به نمک تشبیه کرده ، و بدن را به ظرف طعام ، که جان درین طعام چونان نمک است
شاد زی بر دوام

 

محسن در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۲۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲ - (مناجات اول) در سیاست و قهر یزدان:

سلام
معنی این بیت چیست؟
جز تو فلکرا خم چوگان که داد
دیک جسد را نمک جان که داد
با تشکر

 

ناشناس هفتادم! در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۳۰ دربارهٔ وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۷:

جلاب یعنی گلاب!

 

نیاز در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰:

لطفا تعبیر " می خام" را تفسیر کنید، ممنون

 

حسین در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۱۴ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۱۰۰:

از من رَمَقی به سعی ساقی مانده‌است بر وزن لا حول و لا قوه الا با الله است و عینا ترجمه ی آن نیز هست به این معنا که توانی که از من مانده است به قصد و کوشش ساقی یعنی خداوند است.

 

سمانه ، م در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۷ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳ - نقطه خال تو:

گمان نمی کنید به این غزل دو بیت اضافه شده یا تغییری در آن داده باشند
چون در بیتهای 4 و 8 قافیه ها به ” ادب “ختم شده
و در بیتهای 5 و 6 لغت العنب آمده ، که تکرار همان قافیه در دو بیت با روال معمول غزل
همخوانی ندارد،
هرچند که غزل بسیار زیبایی ست

 

علی در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۴۸:

سلام دوستان
کلمه قصه در مصرع چهار خللی در وزن شعر ایجاد نمیکند اما کلمه ی قصه به معنی متداول امروز در قرن 4 وجود نداشته است و در آن زمان عبارت (قصه برداشتن و قصه بردن) متداول بوده است که به معنی دادخواهی کردن است
و برای معنی مد نظر ما از قصه کلمه های سمر افسانه حدیث و... استفاده میشده ... پس بنابراین حدیث بر قصه ارجح است... باتشکر

 

سید در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:

جناب بدراق نژاد
بسیار زحمت کشیدید و صخره های صعب العبوری را در تفسیر و معنای این غزل در نوردیدید
بدون توجه به مخاطبان خود و خوانندگان گنجور که حدود مطالباطشان از حاشیه ها پیداست ، آنچه نگاشتید جز در دایره ی الفاظ پُر رنگ و لعاب امثال شما نمی گنجد ،
تفسیر این غزل که خود گویای معنای واقعی آنست احتیاج به بیانِ این همه پیچیدگی های بغرنج و دور از ذهن نداشت
با پوزش از جنابعالی و دوری از اطاله ی کلام
نزد من به عنوان معلم ادبیات ، از نمره ی 20 فقط نمره ی 5 را احراز فرمودید
احتراماً

 

۱
۳۴۴۰
۳۴۴۱
۳۴۴۲
۳۴۴۳
۳۴۴۴
۵۰۴۷
sunny dark_mode