گنجور

حاشیه‌ها

سعادت در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸۰:

شک نکنید واژه ی پایانی مصرع آخر " آنی " است
که در این صورت واژه ی جان بدست میاد که کاملا همخوانی داره
گفتم دومش چیست بگفتا آنی
آنی به معنای یک آن که با جیم مصرع نخست میشود "جان"
گنجور جان حتما ویرایش کن

احسان درودی در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۱۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲:

حبیب (حبیب محبیان) نیز این شعر را به زیبایی خوانده اند، در آهنگ «چرخ فلک».

سوره صادقی در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵:

در نسخه‌ی مورد استفاده‌ی من بیت هفتم ازین قرار است:
خرد هرچند نقد کاینات است
چه سنجد پیش عشق کیمیاکار
چرا این بیت اینجا افتاده؟ منسوب به حافظ نیست؟

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:

شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی:
شرح غزل شماره 297: زبان خامه ندارد سر بیان فراق
معانی لغات غزل(297)
خامه: قلم .
بیان : بازگو کردن، شرح دادن، سخن گفتن .
فراق : دوری و هجران .
دریغ : (شبه جمله) حیف، افسوس .
گردون : سپهر، آسمان.
سودن : سائیدن .
راستان : مردم راست کردار، مردم یکرنگ و یکدل.
آستان : درگاه، حریم بارگاه .
زورق : قایق، کشتی کوچک .
بادبان : پرده های عامل حرکت کشتی که با نیروی باد، کشتی را به جلو می برد .
بسی نماند : چیزی نمانده است.
موج شوق : (اضافه تشبیهی) شوق را به موج تشبیه شده .
بیکران : بی ساحل، کنایه از دریای بی انتها و وسیع.
خیل خیال : لشکر خیال.
شکیب : صبر، بردباری.
قرین : همنشین.
هم قِران : مقارن، مجاور، دو یار و همنشین، ملازم یکدیگر و در اصطلاح نجومی بهم نزدیک شدن دو ستاره را می گویند.
دعوی : خواستن .
دعوی وصلت : خواستن وصل تو، آرزوی رسیدن به وصال تو.
وکیل : مباشر، کسی که وکالت داشته باشد.
وکیل قضا : نماینده سرنوشت، اجرا کننده دستورات سرنوشت .
ضَمان : ضمانت، و در این جا به معنای ضامن.
ضمان فراق : ضمانت فراق، ضامن فراق و متعهّد امر دوری.
سوز شوق : آتش شوق.
خوان : سفره.
چنبر : حلقه، حلقه یی که بر سر دلو می بندند و بدان ریسمان گره می زنند .
شدی : می شد .
به سر شُدی : به سر می شد، به سر می رسید.
عنان : افسار، لگام .
به دست هجر ندادی کسی عنان فراق : کسی هجر و فراق را صاحب اختیار و خودسر و افسار سَرِ خود رها نمی کرد.
معانی ابیات غزل(297)
1) زبان قلم سَرِ این را ندارد که به شرح فراق بپردازد وگرنه داستان فراقت را با تو در میان می گذاشتم.
2) حیف از آن مدّت زمان عمر من که در آرزوی رسیدن به تو سپری شد و زمان دوری به پایان نرسید.
3) به جان مردمان راست کردار سوگند که عاقبت، سری را که از ناز و فخر به آسمان می سائیدم، برخاک درگاه فراق بر زمین نهادم.
4) چگونه مرغ دلم در فضای وصل تو، بال گسترده و به پرواز درآید که پر و بالش را در آشیانه فراق از دست داد .
5) اکنون که کَشتیِ صبرم را بادبان فراق به گرداب غم درافکنده است چه چاره یی می توانم کرد؟
6) چیزی باقی نمانده که کشتی عمر در اثر موج اشتیاق دیدارت در دریای بیکران غم فراق سرنگون گردد .
7) اگر فراق در دسترس من قرار گیرد او را خواهم کشت که روز دوری و خانمان فراق تیره و تار باد .
8) ما یار و دمساز لشکر خیال در رویا و در کنار آتش فراق و مجاور و ملازم دوری هستیم.
9) چگونه از روی دل و جان آرزوی رسیدن به تو را داشته باشم که تن من در اختیار سرنوشت و دلم متعهّد به سپری کردن دوره دوری است.
10) دلم از دوری یار و در آتش اشتیاقش کباب شد و خوراک من از سفره فراق او، خوردن خون جگر شده است.
11) آنگاه که سپهر، سرم را در حلقه عشق گرفتار دید، گردن صبر مرا با ریسمان فراق بست.
12) حافظ، اگر پیمودن را وصال با پای اشتیاق ممکن بود، هیچکس افسار هجر و فراق را به امید خود رها نمی کرد.
شرح ابیات غزل (297)
وزن غزل : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات
بحر غزل : مجتّث مثمّن مخبون مقصور
*
این غزل تابلوی است که در شرح و بسط غم فراق به صورت هنرمندانه و استادانه تهیه شده و در معرض قضاوت صاحبان سلیقه در قرون و اعصار قرار گرفته است.
در بین شعرای قصیده سرا، در هر عصر و هر زمان به منظور اظهار فضل و هنرنمایی و نشان دادن تسلّط خود بر خلق مضامین، شاعرانی، قصیده های غرّایی با التزام به کارگیری ردیف و قافیه های سخت و دور از ذهن ساخته و پرداخته اند. اینگونه کارهای مکلّفانه، در قصیده بیش از غزل به چشم می خورد. چه در قالب غزل بکارگیری قافیه و ردیف های سخت که ذهن وقّاد شاعر نتواند در آن میدان تنگ به راحتی چون سوارکاری ماهر به جولان بپردازد کاری بس مشکل است .
سعدی این خداوند سخن و استاد غزل به شهادت دیوانش با آنکه در توانایی و احاطه او بر اوزان و مضامین، جای هیچگونه شکّی نیست به حکم خوش سلیقگی و پای بند بودن به روش سهل و ممتنع که کلام او را تا سرحدّ زبان محاوره نزدیک می کند هرگز گِردِ چنین تکالیفی نگشته و فی المثل در دیوان او غزلی با قافیه فراق دیده نمی شود.
خوشبختانه این غزل حافظ که دست کم در 8 نسخه قدیمی و مستند آمده است و بطور مسلّم از حافظ شیرین سخن است امروزه در دست ماست. مطالعه این غزل به ما می نمایاند که همانطور که قبلاً هم در شرح غزلی گفته شد اگر حافظ صرفاً مایل به غزلسرایی و نشان دادن هنر خود در این رشته بود به شهادت همین غزل، غزلیات عاشقانه اش پهلو به پهلوی سخنان سعدی می زد و در ملاحت کلام از او پیشی می گرفت. شاعر در همین غزل با وجود رعایت سادگی بیان و سلالت آن از بکارگیری صنایع بدیعی و آوردن کلماتی که در بین آن ها علاقه معنی موجود است غافل نمانده و چنان به سادگی و روانی از عهده این مهم برآمده که انسان را به حیرت می اندازد.
به طور مثال تنها در همین یک چشمه از هنرنمایی او می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1- بیت چهارم : بال، بحر غم، هوای وصال، مرغ دل، پر ریختن مرغ دل ، آشیان فراق.
2- بیت پنجم : چاره، بحر غم، گرداب، افتادن زورق، بادبان فراق.
3- بیت ششم :کشتی عمر،غرقه، موج شوق، بحر بیکران.
همچنین در ابیات دیگر و خلق محسنات فراوان دیگر.
مختصر کلام آنکه این غزل را شاعر،نه از سوز فراق معشوق، بلکه به منظور هنرنمایی و اثبات تسلّط خود در غزل، در دوره کمال شعر و شاعری خویش سروده و ارزش های هنری آن بیش از آن است که در این مختصر بگنجد و به نظر این ناتوان حذف آن از دیوان های تهیه شده توسط بعضی از حافظ شناسان محترم ظلمی است که در حق شعر و این شاعر گرانقدر می شود .

کامیاب در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶:

مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست
ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد
در فرهنگ فارسی عمید آمده :
"نگران" به معنای بیننده و چشم به راه
"شاهین" زبانه و میله ترازو
ترازو با ابروها و بالهای شاهین شکاری پیوند معنایی دارد.معنی دوم نگران(یعنی چشم به راه)هم همینطور
“باز” هم که آقای رضا ساقی نوشته اند ایهام دارد.

ریحانه در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۴۴ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۶:

ای آیتی که سجده کنم چون رسم به تو
گویی کز ایزد آمده در شان کیستی
میشه معنی کنین؟

رعنا در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۳۷ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۹:

بیت اول دو عالم از هم گشودن چه معنی میده؟

شهرام در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۵۱ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:

این شعر جای دیگه هم خوانده شده، که متاسفانه من نمی تونم با امکانات بالا اضافه کنم.
اجرا:‌ تنبک و آواز:‌. ناصر فرهنگفر
آلبوم:‌ شاعر تنبک

جعفر در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۴۳ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۵ - این قطعه را در تعزیت پدر بزرگوار خود سروده‌ام:

حقیقتا درود بر تو پروین
یک سال و نیم هست که حسرت نگاه و صدای پدر رو دارم... جز خوابی که هر شب...
میخوام نباشم...

عباس در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۴۴ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۷:

مصرع دوم:
خوراکُم خار و خاری هم به بارُم

مهدی تامکت در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:

درود بر اساتید بزرگوار
ناخلف باشم اگر من به جویی نفدوشم
پدرم (آدم) بهشت را به دو گندم فروخت و خدا بازگشت ما را پس از مرگ به بهشت منوط به رعایت دستورات الهی و پرهیز از گناه کرده است.
پدرم که چنان کرد من چرا در بند رعایت باشم، چرا با خوردن شراب (آب جو

محمدامین طغانی در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۴:۰۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵:

جناب سورنا صدرای گرام..شما چنانچه قدرت تحلیل رباعی رو ندارین بهتره تحلیل نکنین..واژه آزاده هیچ ارتباطی به انسان آزاده نداره..
شما معنی کل بیت رو در نظر بگیر..
میگه دنیای جدیدی میسازم که توش خیلی راحت بتونی به مراد دلت برسی..

nabavar در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۲:

گرامی رضا ساقی
پرکن قدح که بی می مجلس ندارد آبی
آب درین جا مصغر آبروست و بیشتر معنای آبرو می دهد تا محبت
می گوید: قدح پرکن که بدون شراب، مجلس آبرویی ندارد.
فردوسی نیز از زبان کاووس در داستان رستم و سهراب میگوید:
بدو گفت کز رستم پیلتن
کرا آب بیش است نزدیک من
یعنی رستم آبرو دار تر است از همه نزد من
با احترام

وحید آقائیان در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۳۴ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » از ازل نوشته [۳۴-۲۶] » رباعی ۳۳:

با سلام به همه دوستان
عزیزان حقیقتا خیام در خرافه زدایی قیامت کرده است
آن هم هزار سال پیش
در این رباعی هم حواله دادن بخت و اقبال به ستاره ها و آسمان تمسخر
فرموده البته بی اعتقادی به نقش آسمان در سرنوشت آدمی در بین حکما امر رایجی بوده و چه قبل و چه بعد خیام اکثر بزرگان سعی کرده اند این خرافه را از فرهنگ مردم بزدایند.
آنجا که قبل خیام امام علی هم گفته من به تاثیر قمر در عقرب معتقد نیستم
یا بعد خیام حافظ گفته نقشه ستاره ها از سعد و نحس حکایت نمیکنند که فقط حالات وضعی زهره و زهل است.
اما گفته خیام در کنار ما بقی افکار فلسفی طبیعی محورش تشکیل یک کلکسیون جامع ضد خرافات داده
آنچنان که قبل و بعد خودش تا سالهای سال کسی در این مسیر به گرد سمندش نرسیده از جرات از پر مغزی از جامعی و از پیش قدمی
در این باب خواننده را یاد آن رباعی دیگرش می اندازد که فرموده
چرخ از تو هزار بار بی چاره تر است

nabavar در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰:

گرامی مینا
فال به مانای تماشا ، نگریستن با لذت نیز آمده
می گوید: با چشم محو تماشای روی ساقی بودم و با گوش
مست نوای چنگ.
دیده اسم مفعول فعل دیدن است، ولی در اصطلاح به جای چشم به کار می رود، آری چشم با آن ارتباط پیچیده و ظریفش با مغز کارگاهی ست بس کامل، گمانم می توان دیده را با کامپیوتری درین زمان مقایسه کرد که طبیعت هنری زیبا در آن به کار برده

روفیا در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۴۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۳۳:

خانم معصومی گرامی همان یک سو زن درست میباشد/زن در ادبیات کهن مراد از نفس و خواهشهای نفسهانی میباشد/

سید محسن در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۳۸ دربارهٔ قدسی مشهدی » ساقی‌نامه » بخش ۲۰:

میالای انگشت ای بوالهوس-----درست است

تابان افراز در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۱۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۲۷ - رفتن قاضی به خانهٔ زن جوحی و حلقه زدن جوحی به خشم بر در و گریختن قاضی در صندوقی الی آخره:

با سلام دوستی که اذعان ب روانشناسی دارد باید عرض کنم که اگر روانشنا سی پیشرفتی هم داشته از قبل همین داستانها است در ضمن نونو مسکر درست است . با تشکر

سینا در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۴۸ دربارهٔ کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۹۸:

با اشتباه تایپ شده: مصرع آخر : قوت رفتار

سینا در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۹۵:

مصرع دوم بین اول: وز جفای جهان گریخته ام

۱
۲۱۰۷
۲۱۰۸
۲۱۰۹
۲۱۱۰
۲۱۱۱
۵۵۰۱