ای دیو سپید پای در بند
ای گنبد گیتی ای دماوند
از سیم به سر، یکی کلهخود
ز آهن به میان یکی کمربند
تا چشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر چهر دلبند
تا وارهی از دم ستوران
وین مردم نحس دیو مانند
با شیر سپهر بسته پیمان
با اختر سعد کرده پیوند
چون گشت زمین ز جور گردون
سرد و سیه و خموش و آوند
بنواخت زخشم برفلک مشت
آن مشت تویی تو، ای دماوند
تو مشت درشت روزگاری
از گردش قرنها پس افکند
ای مشت زمین بر آسمان شو
بر ری بنواز ضربتی چند
نینی تو نه مشت روزگاری
ای کوه نیم ز گفته خرسند
تو قلب فسردهٔ زمینی
از درد ورم نموده یک چند
تا درد و ورم فرو نشیند
کافور بر آن ضماد کردند
شو منفجر ای دل زمانه
وان آتش خود نهفته مپسند
خامش منشین سخن همی گوی
افسرده مباش خوش همی خند
پنهان مکن آتش درون را
زین سوختهجان شنو یکی پند
گر آتش دل نهفته داری
سوزد جانت به جانت سوگند
بر ژرف دهانت سخت بندی
بر بسته سپهر زال پر فند
من بند دهانت برگشایم
ور بگشایند بندم از بند
ازآتش دل برون فرستم
برقی که بسوزد آن دهان بند
من این کنم و بود که آید
نزدیک تو این عمل خوشایند
آزاد شوی و بر خروشی
مانندهٔ دیو جسته از بند
هرّای تو افکند زلازل
از نیشابور تا نهاوند
وز برق تنورهات بتابد
ز البرز اشعه تا به الوند
ای مادر سر سپید بشنو
این پند سیاه بخت فرزند
برکش ز سر این سپید معجر
بنشین به یکی کبود اورند
بگرای چو اژدهای گَرزه
بخروش چو شرزه شیر ارغند
ترکیبی ساز بی مماثل
معجونی ساز بیهمانند
از نار و سعیر و گاز و گوگرد
از دود و حمیم و صخره و گند
از آتش آه خلق مظلوم
و از شعلهٔ کیفر خداوند
ابری بفرست بر سر ری
بارانش زهول و بیم و آفند
بشکن در دوزخ و برون ریز
بادافره کفر کافری چند
زانگونه که بر مدینهٔ عاد
صرصر شرر عدم پراکند
چونان که بشارسان «پمپی»
ولکان اجل معلق افکند
بفکن ز پی این اساس تزویر
بگسل ز هم این نژاد و پیوند
برکن ز بن این بنا که باید
از ریشه بنای ظلم برکند
زین بیخردان سفله بستان
داد دل مردم خردمند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به دیو سپید که نماد ظلم و ستم است، خطاب میکند و از آن میخواهد تا بر اساس طبیعت خود، بر این ظلمت غلبه کند. شاعر با اشاره به کوه دماوند، از او میخواهد که به جمعیت ستمدیده کمک کند و با قدرت خود، زنجیرهای ظلم را بشکند. او به آتش دل مردم مظلوم اشاره کرده و خواستار قهر و خشم دیو سپید میشود تا بر ظلم دامن بکشد و از ستمگران انتقام بگیرد. در نهایت، شاعر خواستار برچیده شدن ظلم و برقراری عدالت در جامعه است و به دیو سپید پند میدهد تا خشم خود را آزاد کند و خود را از بند رها سازد.
هوش مصنوعی: ای موجودی که در زنجیر و بند قرار داری، ای گنبد آسمان و ای قله عظیم دماوند.
هوش مصنوعی: از فلز نقره، سرپوشی ساخته شده و در وسط آن، کمربندی از آهن وجود دارد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که زیبایی و جذبهی تو آنقدر خاص و منحصر به فرد است که حتی اگر انسانها هم تو را نبینند، تو هنوز در دل و ذهن آنها باقی خواهی ماند. به عبارتی، زیبایی و جذابیت تو در دلشان باقی خواهد ماند، حتی اگر به صورت ظاهری قابل مشاهده نباشی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که از نفس اسبان و این مردم بدخلق و دیوانه رها شوی، احساس آزادی و آرامش خواهی کرد.
هوش مصنوعی: آسمان با ستارههای خوشبختی پیمان بسته و عهدی برقرار کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی زمین به خاطر ظلم و ستم آسمان، سرد و تاریک و خاموش شد.
هوش مصنوعی: ای دماوند، تو با مشتت بر آسمان ضربه زدی و زخمی به آن زدی.
هوش مصنوعی: زمانهای که در آن زندگی میکنیم، به قدری بزرگ و پیچیده است که تنها حسرت و دلتنگی را به ارمغان میآورد و ما را به یاد روزهای گذشته میاندازد.
هوش مصنوعی: ای زمین، مانند مشت بر آسمان ضربه بزن و با شدت و قدرت بر ری (زمین) بکوب.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تو به هیچ وجه تسلیم شرایط سخت روزگار نخواهی شد، ای کوه! تو از آنچه بر تو گذشته خرسند نیستی و به سختیها و چالشها وقوف داری.
هوش مصنوعی: تو مانند قلبی دلتنگ و غمگین از درد، مدتی است که متورم و آسیبدیده شدهای.
هوش مصنوعی: برای کاهش درد و ورم، بر روی آن محل آسیب دیده کافور گذاشتند.
هوش مصنوعی: ای دل، بگذار که زمانه را تحت تأثیر قرار دهی و آن شعلهی درونت را که پنهان کردهای، رها کن و نگذار خاموش بماند.
هوش مصنوعی: سکوت نکن و حرف بزن، نگذار غم تو را بگیرد، شادی کن و بخند.
هوش مصنوعی: آتش درونت را پنهان نکن، از کسی که دلش سوخته، یک نصیحت را بشنو.
هوش مصنوعی: اگر در دل خود آتش عشق را پنهان کردهای، این آتش جانت را خواهد سوزاند، به جانت قسم.
هوش مصنوعی: بر دهان عمیق تو، سختی و قفل بر افق آسمان بگذار. تو، همچون زال، با هنر و بزرگواری خود، فنی را در دل داری.
هوش مصنوعی: من سخن تو را آزاد میکنم، حتی اگر زنجیرهای خودم هم باز شوند.
هوش مصنوعی: از آتش درونم شعلهای برمیافروزیم که آن دهان را بسوزاند.
هوش مصنوعی: من این کار را انجام میدهم و امیدوارم که این عمل برای تو خوشایند باشد.
هوش مصنوعی: آزاد میشوی و به حالت وحشی و دیوانهای در میآیی که از زنجیر رها شده است.
هوش مصنوعی: هرّای تو باعث ایجاد زلزلههایی از نیشابور تا نهاوند شده است.
هوش مصنوعی: از درخشش تنورهات، نوری به بیرون میتابد که از کوه البرز تا کوه الوند را روشن میکند.
هوش مصنوعی: ای مادر با موی سپید، به این نصیحت فرزند بدبختت گوش بده.
هوش مصنوعی: میتوان گفت: «این روسری سفید را از سرت بردار و در کنار یک پارچه کبود بنشین.»
هوش مصنوعی: به مانند اژدهایی خشمگین، با قدرت و شدت عمل کن، مانند شیر سرخ که در جنگ به هیجان میآید.
هوش مصنوعی: یک ترکیب آهنگین و بینظیر بساز، مانند معجونی که هیچ مشابهی ندارد.
هوش مصنوعی: از آتش و شعله و گاز و گوگرد و دود و بخار داغ و سنگ و زباله.
هوش مصنوعی: آتش آه انسانهای بیدفاع و عذاب الهی شعلهور است.
هوش مصنوعی: ابرهایی بفرست تا بر فراز ری ببارند، بارانی سرشار از ترس و نگرانکننده و سختیها.
هوش مصنوعی: بشکن و از دوزخ خارج کن نیروهای منفی و کسانی که به کفر و نفاق معتقدند.
هوش مصنوعی: مانند اینکه بادی سرد و خشن بر شهر عاد وزید و آثار حذف و نابودی را به همراه آورد.
هوش مصنوعی: مانند آنچه بشار به پمپی گفته است، مرگ ناگهانی و غیرمنتظرهای به سراغ ولکان میآید.
هوش مصنوعی: از این بنای فریب دست بکش و این خاندان و ارتباطات را قطع کن.
هوش مصنوعی: این سازه ظلم را باید از ریشه برداشت و دیگر اجازه ندهیم که باقی بماند.
هوش مصنوعی: از دست افراد نادان و بیفرهنگ، دل مردم دانا و خردمند را بگیر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای خوانده کتاب زند و پازند
زین خواندن زند تا کی و چند؟
دل پر ز فضول و زند برلب
زردشت چنین نبشت در زند؟
از فعل منافقی و بیباک
[...]
تا کی غم خان و مان و فرزند
چند انده نان و جامه تا چند
چندانکه درین جهانی ای شیخ
بر خویش گری و بر جهان خند
ای یازده امهات و نه آب
نازاده خلف تر از تو فرزند
قهر تو دو رخ نهاده بر زهر
لطف تو سه ضربه داده بر قند
شیر اجم از تو ریسمان صید
[...]
ای روح صفات اهرمن بند
وی نوک سنان آسمان رند
در نعش و پرن زنند طعنه
نظم تو و نثرت ای خداوند
هر بیخ ستم که دهر بنشاند
[...]
گر دل دهی ای پسر بدین پند
از پند پدر شوی برومند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴۱ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.