جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷:
سعدی ازروی گلت گفت وچنین می گوید
تا سخن از تو بگفتم سبب فخر جهانم
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۶:
سعدی زلطف سخن چو قدر دلدارت
به کوری چشم کوته نظران، بلند بالایی
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۸:
سعدی سخنانت به جهان جمله رسولند
زیرا به جهان سخن اکنون تو خدایی
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:
کلام تو سعدی حجت است برهمگان
به پیش روی تو دست از کلام بر گیرم
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۴۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۷:
تا که آوار شده خانه سعدی زغمت
به جهان است به جان تو بلند آوازم
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۴۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۸:
سعدی اندر سخن عشق تو خاموش بود
به جهان سخنم بین که بلند آوازم
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۹:
همچو سعدی زگلستان بیان وسخنم
غلغل و شور وشعف در دو جهان اندازم
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰:
دردل گفته سعدی که زخوبی یکتاست
شرری هست که بی آه وفغان می سوزم
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۱:
من سعدی خوش گویم بیهوده نمیگویم
طوطی سخن آموزد از گفت دل آویزم
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۲:
خلق دنبال تو سعدی وخریدارکلامت
من به دنبال تو باشم وخریدار تو باشم
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۴:
هوای وصل یار به دل هوس مکن دیگر
به دل گفته سعدی به یادگار کشم
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:
روا بود زاین شیوه سخن گفتنت سعدی
به آدم وعالم وکروبیان فخر فروشم
رضا از کرمان در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۰۰ دربارهٔ نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۹۸:
سلام در مصرع دوم لیلا صحیح است اصلاح بفرمایید. ضمن اینکه برداشت هوش مصنوعی از این بیت قابل تامله دقت بفرمایید.
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶:
سعدی خوش سخن منم در دل باغ عاشقی
این سخن لطیف بین زعشق توگشت حاصلم
محمدجواد فولادی اسکوئی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۵۲ در پاسخ به مسکین عاشق دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵:
بنظرم میتوانیم جانان را امام زمان(عج) در نظر بگیریم و رقیب را دشمنان اسلام و بگوییم که در این حالت فقط خدای حال گردان حال ما را میداند.
هورداد در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۶:۱۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۲:
با درود به همه دوستان و احترام خالص نثار نام ماندگار خیام ، بنده از گذشته عاشق شعر ، ولی اگر بخواهم اون حس رو با حس الانم مقایسه کنم به کودک بازیگوشی میمانم که همیشه از فاصله ای دور شهر بازی رو میدید و راجبش شنیده بود و بسیار دوستش داشت ولی هرگز نتوانسته بود به هر دلیلی وارد ان شهر بازی شود و حس و حال بودن در بین ده ها وسیله بازی و این همه کودک خوشحال و تجربه کنه ، لذا علارقم علاقه ای که در او بود ، هرگز درکی از شادی و سرمستی بودن در اونجا را نداشت و نمیدانست شادی و لذت و هیجان بودن در ان شهر بازی چقدر فراتر و بزرگتر و زیبا تر از حسیست که در حال حاضر دارد تا اینکه روزی بصورت اتفاقی خود را وسط پارک دید و حس و حالی انچنان زیبا و وصف ناشدنی در او پدیدار شد ،
حسی که زندگی او را به دو قسمت قبل و بعد از آشنایی با شهر بازی تقسیم کرد ،
حسی که زندگی او را به دوقسمت قبل و بعد از آشنایی با شعر فارسی و دنیاها و گنجینه ها و رازهای پنهان ان تقسیم کرد.
لذا اگر تعابیر بنده به نگاه استادانه و ریزبین شما خردمندان برداشت مزحکی بیش نیست ، بر من خرده نگیرید که هنوز ذهن خامم مانده تا پخته شدن،
به گمان من با توجه به علم شاعر و از انجایی که حقایقی را که ما هرگز نمیدیدیم ایشان براحتی در خشت خام میدید ، با اوردن کلمه ( ناب) بعد از (می) خیال داشته حجت را بر سطحی نگران و ظاهر اندیشان تمام کند و ذهن هایشان دیگر به سمت الکل و می و مشروب نرود که البته در این امر تدبیر استاد زیاد کارساز نبوده یا شاید ما خیلی اوضاعمون بده ، بهر حال...
من بی می ناب زیستن نتوانم
می ناب در این شعر زیبا شناخت خدا و انسان و زندگیست ، بفهمی کی هستی از کجا امدی کی تو را فرستاده و بهر چه چیز ،
من بدون این عشق و شور و حالی که درونم هست یه لحظه هم دوام نمیارم ، نمی تونم نادان بیام و نادان برم ، نسبت به شناخت دنیا و خدا و رمز و راز هستی بی تفاوت باشم ،صبح به صبح برم سر کار ، شب بخوابم ، سر ماه هم یه حقوقی و آخر هم ...
بی باده کشید بار تن نتوانم
من بدون این شور و حال و عشق به خالق و عطشی که برای هر چه بشتر شناختن او و پیرامونم دارم نمیتونم زنده بمونم
من بنده آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
خداوند و رمز و راز های هستی و حقایق کشف نشدش بقدری گسترده و زیاده هیچوقت نمیشه یک انسان در امر کوتاه خودش پی به همه چیز ببره ،
هرگاه یه الکلی تونست یک تنه تمام شراب های دنیا رو بخوره ، انسان هم میتونه به تمام اسرار دنیا پی ببره ، ظرف انسان محدود و زمان هم اندکه ، زمان خودتون رو نسوزونید و ظرفتون رو با چیزهای بی ارزش و بدرد نخور پر نکنید ، تا نیاید و جرعه ای ازین می ناب ننوشید ، هرگزنخواهید فهمید چه لذتی رو دارید از دست میدهید .
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴:
کس نباشد هم چو من شیرین سخن
کس نباشد هم چو تو شیرین دهن
همچو عشقی آشکارا درنهان
همچو سعدی شهره ای در انجمن
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۵:
گفتار تو سعدی به دل آویزی واز لطف
چون باغ وریاحین وگل ویاسمن است آن
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۷:
کلام کامل سعدی شنید هرکس گفت
سخنی بی نظیر ودر غایت کمال است این
جلال ارغوانی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۹: