گنجور

حاشیه‌ها

علی در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۴۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۲:

لطفا تصحیح شود:
که چون باد خیزد به درد درخت ----> که چون باد خیزد بدرد درخت

معین در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:

باسلام خدمت ادب دوستان عزیز. چندوقت پیش یه سخنرانی از شهید مطهری شنیدم پیرامون عرفان حافظ. اونجا، مصرع نه هر که سر بتراشد قلندری داند" را بصورت" نه هر که سر نتراشد قلندری داند" عنوان کردن و توضیح دادند که صوفیه، موهای سر را نمیتراشیدند. حالا دوستان اگر توضیحات تکمیلی ارائه بدهند استفاده میکنیم

ایلیا سیف در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۰۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۲:

پیشنهاد میکنم حتما آواز استاد شجریان بر این غزل رو گوش کنید.

ساسان در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۵۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹:

این رباعی نجومی، فلسفی، عرفانیست
میگه همه چیز های این عالم دارای عمری هستن و از بین رفتنی و در قالبِ اصلِ تولد و مرگ قرار دارند مثل خورشید و سیارات و ستارگان و کهکشانها
انگار یعنی بنگر که همه چیز های کائنات (هر چه هست) زمانی نیست میشوند
پندار یعنی با دیده بصیرت نگاه کن که وقتی چیز ها از بین میروند فقط ((هیچ چیز)) (خلاء یا فضای خالیه در بر گیرنده این چیزها (حتی Big Bang ) روزی در آن بوده باقی میماند
پندار که هرچه نیست((هیچ چیز)) در عالم هست
در ضمن ((هیچ چیز)) جاودانیست و در قانونِ تولد و مرگ نمیگنجد
خیامِ بزرگ1000 سالِ پیش گفته که اخیراً دانشمندان به آن دست یافتند(روحش شاد)

ساسان در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۱۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴:

در اصل این منجمِ مشهور داره میگه کوچکترین ذره دنیا(اتم) شبیه بزرگ ترین ذره دنیاست(کائنات) مشت نمونه خروار(مُشتی خر بین) از طریق خردت به این یقین برس . پروین قابلِ رویته حتی با چشم غیرِ مُسلح و گاو دگر(اتم) نهفته در هر جسمی و دیده نمیشه خلاصه میگه از جزء به کل بنگر

امیرحسین مناف زاده در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۰۱ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:

فکر میکنم آبی چونی غلط باشه. بی چونی درسته. اشتباه تایپیه. بهتره تصحیح بشه.

سیاوش درخشنده در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۰۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹ - حراج عشق:

در رابطه با بیت آخر که نوشته شده «که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم» بنظر بنده مُشک درواقع همان مشک خوش بویی هست که میگن از بدن آهو و یا غزال گرفته میشه که معنی کلی میشه : که من پیوندی احساسی با کسی که موهایش بوی مُشک آهو یا غزال میدهد برقرار کردم

محمدعلی در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۴۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

باسلام به دوستداران ادب پارسی این غزل عطار در واقع راه خداشناسی را به مانشان میدهد اچوازفرعون هستی بازرستم چوموسی میشدم‌ هردم به میقات زمانی که از من توهمی خود واز ذهن من دار رهایی یافتم آنموقع است که از زندان وزهدان ذهن متولد شده و بعد از آن هرلحظه به خدا نزدیکتر میشوم

گیلدا در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۲:

میشه معنی بیت 8 رو بگین لطفا؟

امیر در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:

با سلام منظور از صحرا در این شعر چیست؟

a.mo در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹۵:

ای موسی جان شبان شده ای؟؟؟!
چوپان شده ای

مهرداد راد در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵:

بنده این بیت را چنین در یاد داشتم
زعقل اندیشه ها زاید که خاطر را بفرساید
گرت آسودگی باید برو مجنون شو ای عاقل
که اگر تصنیف خوانده شده از خواننده خوش صدا آقای تاج را گوش کنید. ایشان هم بدینسان خوانده اند.

رضا قاسمی در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۰۸ دربارهٔ سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر » بخش ۳۴ - التمثّل فی صفة‌الانسان:

سلام
در بیشتر نسخ بیت
باش تا بیخ تو به آب رسد ...
در باب دوم و فصل القناعه آمده است.

عبدالرسول امیری در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۵۲ دربارهٔ باباطاهر » قصیده:

سلام
عرض ادب و ارادت
این شعر را سال شصت یا شصت و یک آقای ملک محمد مسعودی با کمانچه یکی از اساتید بختیاری ، اگه اشتباه نکنم،اقای طغیانی؟! خواندند و بسیار زیبا ،ای کاش اگه کسی دسترسی داره مدارس را اینجا لینک بده
ممنون از اهل ادب و سایت خوب شما

تابان در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۳۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۷ - مناجات:

سلام بر روفیای گرامی و دوستان
نظر شما در باره وحدت متعالی است و هر دو یا چند چیز که به وحدت نرسد در کمال نیست .اشاره به سوره توحید
شیطان هم در وحدانیت خدا میگنجد و برای امتحان و بیداری انسان ها
و به اذن خدا کار می کند.
فرعون و موسی هم در واقع در هنگام بی رنگی یکی هستند اشاره به مثنوی داستان فرعون و موسی
و داستانهای خانواده و سرگذشت ها همه تفسیر ذهن هستند و فی الواقع بی اثر. مولوی میفرماید ....چو فرموده‌‌ست حَقْ کَالصُّلْحُ خَیْر
رَها کُن ماجَرا را، ای یگانَه.....شنیدَسْتی که اَلْفُرقَهْ عَذاب؟
فِراقَش آتش آمد با زَبانَه
اصل کار عالم معناست که همگی یکی هستند.
تا در ذهن هستیم و روی زمین هستیم و با گردش آسیاب ذهن که همان اتفاقات و تفسیر آنهاست دچار شب و روز میشویم
اما پس از مهاجرت به عالم معنا و اسمانها می بینیم که خورشید همیشه می تابد و شب و روزی در کار نیست که این سفر منظور اصلی انسان از آمدن به این جهان می باشد.
از حد چو بشد دردم در عشق سفر کردم
یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد.با تشکر

Mohammad Radmanesh در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۱۲ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷:

بیت چهارم * ز * رضوان غافل است.

nabavar در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۵۹ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳:

گرامی ایمان
شکل ماه نو، خم ابروی او را، راستی
نیک می‌ماند، دریغا ماه نو پیوسته نیست
هلال ابروی یار به درستی مانند هلال ماه نو ست
اما حیف که دو ابروی او به هم پیوسته نیست
گویا ابروی یار اگر پیوسته بود بیشتر دوست می داشت

سعید در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:

سوال اینجاست که زاهد خلوت نشین به چه دلیل متحول شده و از سر پیمان برفته و به میخونه شده؟ جواب در بیت سومه که به نظر میاد باید بیت دوم باشه:
«شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب...»
نمیدونم در بقیه نسخ معتبر هم ترتیب ابیات به همین شکل اومده! از حافظ بعیده پراکنده گویی کرده باشه!

۱
۱۵۹۷
۱۵۹۸
۱۵۹۹
۱۶۰۰
۱۶۰۱
۵۴۵۹