گنجور

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - مدح حسن خان شاملو

 

صبح نوروز است ساقی دور کن از رخ نقاب

تا بماند آفتاب از شرم رویت در حجاب

کهنه شد این آفتاب از عکس روی خویش‌ساز

آفتابی تا شود هم سال نو هم آفتاب

حبس می ظلمست در خم خاصه در فصل بهار

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - مدح شاه صفی

 

ز پرده ساز جهان‌ نوا برخاست

که فر شاه صفی تخت و تاج را آراست

دهان سکه چو نامش گرفت پرزر شد

زبان خطبه ثنایش سرود کامرواست

به نیم موجه دلش آز را کریم کند

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - مفاخره و مدح حافظ محب علی

 

بازم نفس به لجه فیضی شناورست

کش کمترین صدف شرف هفت گوهرست

خلدی شکفت بر سر هر شاخ گلبنم

آری بهار طبع مرا رسم دیگرست

فیضی به تازه بر نی کلکم فشانده‌اند

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - مدح حسین خان شاملو

 

ساقی بیار باده که نوروز اکبرست

رنگ بهار تازه‌تر از روی دلبرست

هر چند کیمیای چمن خنده گل‌ست

مگذار داغ لاله که کبریت احمرست

هر قطره خون که از نفس بلبلان چکد

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹ - مدح حسین‌خان شاملو

 

سحر‌ گهان که شکیب از برم گرفت کنار

به روی دل در صحبت گشود ناله زار

شب ولادت عید و جهانیان خرم

ولیک روز وفات فراغت من زار

حریفکان همه با یکدگر ز خرد و بزرگ

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - مدح حسین خان شاملو

 

دوش بزمی داشتم فرخنده چون روی نگار

غم صراحی درد ساغر غصه ساقی می‌خمار

سونش الماس و ریش سینه در ناز و نیاز

نشتر یاس و دل افگار در بوس و کنار

ز آسمان گفتی که می‌بارید آه شعله‌‌‌ریز

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - مدح و مفاخره

 

باز بر اوراق گیتی نقشبندان بهار

صفحه گلزار را کردند پرنقش و نگار

حله‌ها بر دوختند از پرده‌های اعتدال

باز خیاطان علوی بر قد لیل و نهار

دایگان طبع باز اندر چمن آراستند

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - مدح حسین‌خان شاملو و عذرخواهی از او

 

خنده زد گلهای رنگارنگ شرمم بر عذار

گلستانم را مبارک باد فیض نوبهار

هر سر مویم کلید قفل محنت خانه‌ایست

غم مرا بهر گشاد خویش دارد بی‌قرار

از بن هر موی من طوفان شرمی موج زد

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - مدح حضرت محمد مصطفی(ص)

 

هین که صبا برفکند زلف ز رخسار یار

وز دل شب جلوه کرد صبح پسین آشکار

شوق جمالی مگر رهزن دل شد که باز

خواب فراموش کرد دیده شب زنده‌دار

عشق چو در دیده‌ای سرمه حیرت کشد

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - در منقبت مولای متقیان حضرت علی علیه السلام

 

همای عشق کشد چون در آشیانه صفیر

خروش مرغ دلم بگذرد ز چرخ اثیر

شکسته بال دلم مرغ عافیت خصمی‌ست

که در قفس به نشاط‌ست و در چمن دلگیر

شکارگاه محبت غریب صید گهی‌ست

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - مدح حسین‌خان شاملو

 

رمضانی گذراندیم به صد نعمت و ناز

رمضانی نه که سی عید همه عیش طراز

روز او کوته و کم عمر چو شب‌های وصال

در درازی شب او مایه‌ده عمر دراز

روز گویی که ز کوتاهی بود‌‌‌ش پر و بال

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - مدح حسین خان شاملو

 

نمود گوشه ابرو شب از افق دو هلال

که کرد تا در شام آفتاب استقبال

چو موج غبغب سیمین بتان همایون‌فر

چو سیم ساعد گل عارضان همایون فال

یکی هلال لب جام و دیگری مه عید

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - بث الشکوی و منقبت علی‌بن موسی‌الرضا علیه‌اسلام

 

صبحدم چون در خروش آمد شیدای من

جرخ را بنشاند در خون چشم شب‌پیمای من

مرده بودم لیک باز انگیختندم زانکه بود

صبح رستاخیز شام این شب یلدای من

تار آن چنگم که چون مضراب غم بر من زنند

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - در منقبت علی‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام

 

سفیده دم که مسافر شدم ز ملک هرا

چو شب به همرهی کاروان بخت سیاه

ز دوستان دو سه تن بهر خیر باد رفیق

چو بحر غم همه لبریز موج ناله و آه

یکی به نوحه طرازی که کاشکی پس ازین

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - در مذمت دنیا و منقبت علی‌بن موسی‌الرضا علیه السلام

 

ای دل غذای روح ازین خاکدان مخواه

طوفان درین تنور مهیاست نان مخواه

گر خانه‌زاد درد‌دلی از دوا گریز

ور خوش‌نشین پنجه گرگی شبان مخواه

در نوش نیش غرقه‌شو و کام دل مجوی

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - تعزل

 

از جان نتوان ساخت ز تو در یتیمی

دود دل اخگر نشود نار کلیمی

آنجا که تو دامان تجلی بفشانی

خورشید در آن کوچه بود گرد گلیمی

ما با خرد و عشق درین راه فتادیم

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - نکوهش اهل ریا و ستایش علی‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام

 

دلم بگرفت ز آیین ریاپوشان پالانی

روم از کاروان ناله دزدم دلق عریانی

گهی چون باد برخیزم به پابوس تهی گردی

گهی چون زلف وا افتم در آغوش پریشانی

همه قلبند اما قلب میزانی نه انسانی

[...]

فصیحی هروی
 

کلیم » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - قصیده دیگر در مدح شاه جهان صاحبقران ثانی

 

نوبهار عشرتست این روزگار دیگرست

دور ما در دلگشایی همچو دور ساغرست

کارها رو در گشایش همچو گل آورده است

بستگی مانند قفل از خانه دل، بر درست

زاقتضای عیش پیران طفل مشرب گشته اند

[...]

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - تاریخ اتمام مسجد شاه جهان

 

ای سودات در دل عالم سویدارا نشان

چون دل ارباب عرفان نور با عالم فشان

من نگویم کعبه ای، لیک اینقدر دانم که هست

جبهه اوتاد عاشق سجده این آستان

صفحه رخسار دیوار ترا تا دیده هست

[...]

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در مدح صاحبقران ثانی ابوالمظفر شاه جهان

 

در دور ما زمانه گلستان بی درست

عیش رسا چو رزق مقرر مقدرست

چون غنچه انبساط جلبیست خلق را

شیرینی طرب شکر شیر مادرست

تنها همین نه از لب ساغر موظفیم

[...]

کلیم
 
 
۱
۲۹۱
۲۹۲
۲۹۳
۲۹۴
۲۹۵
۳۷۶