گنجور

 
۱
۲
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۶ - زلف پریشان

 

جانا سر و جان فدیه بر جان تو بادا

جان برخی آن لعل چو مرجان تو بادا

هر کس که به جای تو گزیند دگری را

هر دم به سرش تیغ سرافشان تو بادا

هر دیده که غیر از تو ببیند رخ غیری

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۴ - ترک عشقبازی

 

زاهد چرا؟ همی شکنی ساغر مرا

ساغر مرا به کف نه و بشکن سر مرا

خونم چو آب ریز، ز خنجر به روی خاک

از شیشه ام مریز، می احمر مرا

من مرغ آبیم ز چه منعم کنی ز آب

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۲۹ - حلقهٔ رکاب

 

رویت ای صنم! ماه نخشب است

جنتت رخ و، کوثرت لب است

زلف بر رخت دیدم ای صنم!

گفتم این قمر، وان چه عقرب است

دل ببر مرا، می‌تپد مدام

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۴۹ - یاقوت لب

 

تا مَهِ روی تو از پرده عیان می‌گردد

ماه از شرم تو در ابر، نهان می‌گردد

به مشام از نفس باد رسد بوی عبیر

به سر زلف تو چون باد، وزان می‌گردد

هست یاقوت لبت قوت روان و، دل من

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۵۱ - زلف خم اندر خم

 

ای خوش آن کس که چو تو طرفه نگاری دارد

با سر زلف درازت، سر و کاری دارد

حاجت شمع و چراغش، نبود در شب تار

هر که در خانه چو تو ماه عذاری دارد

ترک چشم تو گرفت است به کف، تیر و کمان

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۶۰ - گوهر شهوار

 

تا چند دلم خسته و بیمار بماند

دایم به غم و غصه گرفتار بماند

ساقی به درآر آن می رنگین شده در خم

در خم نه قرار است که بسیار بماند

پر کن تو سبو، زان می و بر دوش منش نه

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۶۲ - مژده وصل

 

ای صبا! نکهتی از شیراز بیار

عرض حالی ببر و، راز دلی باز بیار

از من زار پیامی، سوی دلدار ببر

نامه ای زان بت عاشق کش طناز بیار

مدعی تا نکند فهم، که در نامه چه بود

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۷۰ - رایحهٔ مشک

 

شورچه شرابی ست که بر سر زده ای باز

جامی مگر از بادهٔ اخگر زده ای باز

ساغر زده رسوا شود از خفتگی چشم

از چشم تو پیداست که ساغر زده ای باز

جامی زده ای باز از آن آب چو آذر

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۷۳ - شب هجران

 

آن پری چهره نگاری که منم خاک درش

میل دارم که شبی تنگ بگیرم ببرش

من نظر جز به جمالش نکنم جایی و، او

روی درهم کشد ار سوی من افتد نظرش

بی وفایی همه آموخته در مکتب و بس

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۹۹ - سوز تب عشق

 

ساقی بده امروز یکی جام شرابم

از جام شرابی بکن امروز خرابم

از آن می ناب که تو را هست به کوزه

من تشنهٔ یک جرعه ای از آن می نابم

از یاد نخواهد شدنم آخر پیری

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۰۳ - چشمهٔ حیوان

 

در چمن بی قدت ای سرو خرامان چکنم!؟

بی تماشای خطت سبزه و ریحان چکنم؟

در قیامت من اگر با تو برندم به بهشت

چون تو همراه منی حوری و غلمان چکنم؟

چون پریشان کنی از شانه سر زلف دراز

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۰۴ - مهر علی

 

ز دلبر تا بود جان در تنم دل برنمی‌گیرم

مرا تا جان به تن باشد دل از دلبر نمی‌گیرم

شبان در خواب دارم در برش تا صبحدم اما

چرا یک روز در بیداریش در بر نمی‌گیرم

به یاد عقرب زلفش همه شب تا سحرگاهان

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۱۱ - مقام عاشقی

 

فصل گل است ساقیا شیشهٔ پر شراب کو؟

گل ز حجاب شد برون، شاهد بی حجاب کو؟

مطربکا تو هم چرا؟ میل طرب نمی کنی

تار تو کو دفت چه شد، چنگ و نی ورباب کو؟

من که به عشق و عاشقی شهرهٔ شهرها شدم

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۱۳ - فخر کاینات

 

من آدمی به چشم ندیدم مثال تو

نور خدایی است عیان از جمال تو

از بسکه در خیال منی روز تا به شب

شبها به خواب می نروم از خیال تو

دیگر به جستجوی هلالش چه حاجت است

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۲۴ - بهای بوسه

 

گر بدین سان کنی تو جلوه گری

دل خلقی به جلوه ای ببری

پرده از رخ اگر براندازی

پردهٔ صبر عاشقان بدری

مادر روزگار کی زاید؟

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۲۷ - نکهت عنبر

 

آنانکه ز عشق تو مرا طعنه زنندی

ای کاش! چو من عاشق و دیوانه شدندی

گر عاشق و دیوانه شدندی چو من امروز

خود طعنه به دیوانگی من نزدندی

احوال دل مرغ گرفتار چه داند؟

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۳۱ - بهشت جهان

 

هزار مرتبه گفتی که از غمم برهانی

در انتظار نشاندی مرا به چرب زبانی

خطا نمودم از اول، که دل به عشق تو بستم

خطایم این که منم سال خورده و تو جوانی

کس این جمال ندارد، مگر تو حور بهشتی؟

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۳۶ - اختر رخشنده

 

ای خاک سر کویت، کحل الصبر عاشق!

از چیست نمی پرسی، از کس خبر عاشق

سر در قدمت بازد، جان پیشکشت سازد

از لطف اگر آیی، روزی ببر عاشق

پا از سر کوی تو، هرگز نکشد بالله

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۹ - خلاصهٔ ناس

 

گرفت مشک وروان گشت آن خلاصهٔ ناس

هژبر بیشهٔ مردی و مردمی عباس

رساند جنگ کنان خویش را به شط فرات

نمود مشک پر از آب، آن سپهر اساس

قدم نهاد برون تشنه لب، ز شط فرات

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۲۴ - دشت عشق

 

عید قربان است و می بایست قربانی نمود

کعبهٔ عشق است باید حج روحانی نمود

خیز تا خود را به راه دوست قربانی کنیم

تا به کی باید در این عالم، گران جانی نمود

آفرین بر همت سلطان مظلومان حسین

[...]

۱۰ بیت
ترکی شیرازی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۳۰