گنجور

 
۱
۲
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲

 

گرفت گریه ما کوه و دشت و صحرا را

دگر ز دیده به دل سر دهیم دریا را

تو چون به چشم سیه مست باده‌پیمایی

می کرشمه یوسف کشد زلیخا را

ز جوش گریه تلخم نه دیده ماند و نه دل

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶

 

سرمه کوری کشیدم دیده تحقیق را

تا نبینم در لباس صدق هر زندیق را

عاقبت از راه گمراهی برد سوی خودم

آن که نپسندید بر من منت توفیق را

تشنه‌تر گشتم ز خون دل همانا شوق دوست

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷

 

چون شعله پرتب است درون و برون ما

تبخاله می‌زند لب خنجر ز خون ما

بر سر زند وفا و کند بر زمانه ناز

هر لاله‌ای که بشکفد از بیستون ما

کو گریه‌ای که خنده شادی چمن چمن

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹

 

باز دل بر در غم طرح محبت انداخت

بر سر شعله چو خس رخت اقامت انداخت

ای سگ دوست به جانت که چو غم جانم خورد

استخوانم را در دوزخ حسرت انداخت

ریسمان نفسم را غم ایام گسیخت

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱

 

خاکستر این سوخته را باز توان سوخت

صد مرتبه زیباتر از آغاز توان سوخت

نامرد حریفی‌ست شکیب ارنه درین بزم

از شوق نیازی جگر ناز توان سوخت

آنجا که خوشی لب شیون بگشاید

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹

 

چون عدم از بر عالم برخاست

به هم آغوشی ما غم برخاست

هر کجا صبح زدم چتر نشاط

شام از آن نوحه ماتم برخاست

خواب با دیده بختم چو نشست

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴

 

شب نخل تجلی به گلستان تو بر داد

هر موی مرا ذوق تماشای دگر داد

می‌خواست حیا بند نهد بر نگهم لیک

شوق آمد و مژگان مرا بال نظر داد

در حسن چه شایسته رسولی که لبت را

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶

 

غم عشقت به عالم در نگنجد

بلی این روح در پیکر نگنجد

دلم از مهر غم پرگشت چندان

که ترسم غم در آن دیگر نگنجد

شهید خنجر شوق تو چندان

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷

 

عشق هر ساعت شبیخون بر دل ریش آورد

چون نیابد دل شبیخون بر سر خویش آورد

زلفش آیین کرم داند که چون مهمان رسد

هر چه دارد از متاع کفر و دین پیش آورد

همت مفلس‌نواز ناز بین کز مردمی

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴

 

ماییم جدا از تو به غم ساخته‌ای چند

با یاد تو دل از همه پرداخته‌ای چند

ماییم ز سودای بتان سود ندیده

بی‌فایده نقد دل و دین‌باخته‌ای چند

دیدی که چسان راز مرا پرده دریدند

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۷

 

شوق دیدار تو چون چشم مرا باز کند

مژه پیش از نگهم سوی تو پرواز کند

قیمت حسن ز بس عشق تو افزود کنون

داغ غم بر جگر سوختگان ناز کند

به مسیح ار چمن داغ مرا بفروشند

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸

 

یک ناوک ارنه در دل صد پاره بشکند

رنگ نفاق بر رخ سیاره بشکند

هر لحظه بشکند نفس از بار بی‌بری

کاش این نهال بیهده یکباره بشکند

ز آنجا که فتنه‌جویی حسن ستیزه خوست

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳

 

دل در آن زلف پریشان رسد و بنشیند

همچو اشکی که به دامان رسد و بنشیند

کو مروت که سمومی چو درین دشت آید

بر سر خاک شهیدان رسد و بنشیند

بوی پیراهن یوسف به جهان در تک و پوست

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵

 

دل را دگر در کین ما بر لب چه نفرین می‌رود

کز سینه تا گوش اثر بر دوش آمین می‌رود

دست غروری چاک زد پیراهن صبر مرا

کش ناوک ناز از کمان لبریز تمکین می‌رود

گشتم شهید غمزه‌ای کز زخم گل می‌رویدم

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۶

 

کو جنون تا هر نفس لب در سراغی گم شود

سینه همچون موج در گرداب داغی گم شود

تنگ چشمی بین که در بزم قدح‌نوشان شوق

خواهش پروانه در دود چراغی گم شود

شوق اگر اینست مغز آشفتگان دوست را

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴

 

کسی در این چمن اسرار رنگ و بو فهمید

که شوخ چشمی مرغان هرزه‌گو فهمید

برو مسیح و بیاسا که سر داغ مرا

کسی که لاله این باغ شد نکو فهمید

کند چو دایره سر در سجود پا فرموش

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۱

 

هرگز مباش آتش سوزان سپند باش

خود را بسوز و دفع هزاران گزند باش

چون شعله سرمکش که برآرند از تو دود

شو خاک راه و در دو جهان سربلند باش

آزاده زی و صید غزالان درد را

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۹

 

از خون کشتگان شکفد لاله‌زار عشق

باشد خزان عمر شهیدان بهار عشق

آه این چه آتش‌ست که از ذوق سوختن

روید چو خار خشک گل از مرغزار عشق

از عشق جان لبالب و شوق گرسنه چشم

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۰

 

شب که غمهای ترا پرده‌نشین می‌کردم

از تبسم لب زخمی شکرین می‌کردم

هجر می‌سوخت دلم را و من از دیده خویش

نظری در خور آن روی گزین می‌کردم

گرد اوراق پریشان نفس می‌گشتم

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۴

 

کتاب عشقم و آیات زلف دوست عنوانم

ز سر تا پا گرم بندند شیرازه پریشانم

نگاه هرزه گردم شد سبک پرواز بستانی

که باز از اشک نومیدی گرانبارست مژگانم

یکی موج غریبم ای سراب عافیت رحمی

[...]

۶ بیت
فصیحی هروی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۲