گنجور

 
۱۸۴۶۱

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۹ - در تحقیق‌ افعال خضر و اسرار آن

 

... شیخ گرچه فعل او فعل خداست

لیک در تکمیل ما همراه ماست

سالک ره هر کجا سازد وطن ...

... جز که نفس مطمین بدهد عوض

نفس را تسلیم پیر راه کن

شر این خونخواره را کوتاه کن

تا بود او زنده عقلت مرده است

غول وسواسش ز راهت برده است

ای اخی تو یوسف مصر هشی ...

... هم به حق دادی و هم بر خود چرا

سالک راه از دم پیر ای دو دل

چونکه خواهد نفس دون را مضمحل

عون حق همراه سعی وی شود

ورنه بی عون خدا این کی شود ...

... ورنه خضر اندر ارادت مالک است

چونکه همراه است با ما رهنما

از مقام ما سخن گوید به ما ...

... سالکان نارسیده ای پناه

نیستشان بر گنج وحدت هیچ راه

سالک از بند مجاز ار وارهد ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۶۲

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۲۰ - در معنی‌انا فتحنا لک‌ فتحاً مبینا لیغفر لک‌ ﷲ ما تقدم من‌ ذنبک‌ و ما تأخّر و یتم‌ نعمته‌ علیک‌ و یهدیک‌ صراطاً مستقیماً

 

... رفته و با ذات مطلق متصل

پس به فضل حق تعالی مرد راه

پاک گردد جانش از لوث گناه ...

... پس روان سازد ز جمعش سوی فرق

بر سر راه آید از منزلگه او

گمرهان را تا نماید خوش ره او ...

... پرده های هستی ات را سوختم

دادمت در فرق بعد از جمع راه

نک به ملک جمع و فرقی پادشاه ...

... پس تو را مخصوصه دادم این نعیم

هادی ات گشتم به راه مستقیم

احمدا تا شاکر این نعمتی ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۶۳

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۲۴ - و وجدک عائلاً فاغنی

 

... اینچنین اعزاز و اجلالی نبود

پس تو را دادم به گنج خویش راه

تا شدی اندر دو عالم پادشاه ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۶۴

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۲۸ - در بیان معنی‌ جبر و تفویض‌ و تحقیق‌ معنی‌ ایاک نعبد و ایاک نستعین‌ فاستمع‌

 

... اهل این مذهب مجوس و مشرکند

همچنین افعال را ای مرد راه

گر دهی یکباره نسبت بر اله ...

... گفت زآن جعفرع امام دین پناه

در میان جبر و تفویض است راه

همچنین ایاک نعبد نستعین ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۶۵

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳۰ - در تمهید تحقیق‌ صراط المستقیم‌ و بیان معنی‌ امر بین‌ الامرین

 

... شرح آن اجمال را بشنو دگر

هست ما را تا به حق راهی دقیق

رهنمای ما بر آن پیر طریق ...

... اعوجاج و استواء را قابل است

استوایش طی نمودن راه خط

منحرف ناگشتن از حد وسط ...

... ز استقامت جان او خارج بود

جبر و تفویض اعوجاج از راه ماست

امر مابین دو امر آن استواست ...

... لاجرم جعفرع امام دین پناه

این چنین فرمود با اصحاب راه

که بود ما بین جبر و اختیار

راه این هر دو یمین است و یسار

راه ما پس گشت خط مستقیم

وآنکه در راه است ای مرد حکیم

تا که در ره مستقیم و مستوی است ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۶۶

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳۱ - در بیان آنکه‌ خط‌ مستقیم‌ در میان خطوط که‌ مابین‌ دو نقطه‌ فوقانی‌ و تحتانی‌ واقع‌ است‌ آن است‌ که‌ اقصر و اقرب‌ باشد لهذا صراط المستقیم‌ خط‌ اقصر است

 

... هر خطی کآن اطول است از آن دگر

راه او تا نقطه باشد دورتر

تا نگوید آنکه عقلش کوته است

کآن خطوط ار هست دوراما ره است

بل نباشد راه وصف وحدت است

وحدت حق ظاهر اندر کثرت است ...

... ذات حق چون واحد آمد بی شکی

سوی او هم راه او باشد یکی

ذات حق چون رهنمای مطلق است ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۶۷

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳۲ - در بیان آنکه‌ رهنما را ظاهریست‌ و باطنی‌،باطنش‌ متصف‌ به‌ وحدت‌ است‌ و ظاهرش متصف‌ کثرت‌، در ظاهر عبد است‌ و در باطن‌ حق‌، معنی‌ العبودیه‌ جوهره کنهها الربوبیه‌ را اینجا دریاب

 

وصف ره را چون شنیدی ای پسر

گوش جان بگشا به وصف راه بر

هست ما را رهنمایی در طریق ...

... در صفت موصوف وصف اعتدال

بهر راه اوست ثابت وصف عدل

ره نمودن هست او را سر فضل ...

... پیر ما را هم به ظاهر رهنماست

هم به معنی راه و هم مقصود ماست

ظاهر و باطن دو وصف از ذات اوست ...

... مقصد ما هست آن بطن الاخیر

بطن های برزخی اش راه ماست

بطن آخر بطن ذات ﷲ ماست ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۶۸

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳۳ - در تحقیق‌ صراط الذین‌ انعمت‌ علیهم‌ ای طالب‌ راه گوش معنی‌ بگشا انعمت‌ علیهم‌ را دریاب‌ و بدانکه‌ چون اهدنا الصراط المستقیم‌ گویی‌ راه کجاست‌ و از حق‌ طلب‌ کدام راه می‌ نمایی‌، این‌ معنی‌ بر تو مجهول نباشد حق‌ جل‌ و علا راه را واضح‌ نموده و انعمت‌علیهم‌ فرموده درویش‌ نعمت‌ اللّهی‌ به‌ سرّاین‌ نکته‌ رسیده و مورد نعمت‌ خاص الهی‌ گردیده تا نگویی که‌ آن راه راست‌ که‌ خدا فرموده کجاست

 

... بر بیانم گوش جان بگشا دمی

چون شنیدی وصف راه و رهنما

از هدایت باز بشنو نکته ها

استعانت چون ز حق جویی به راه

تا شود هادی بر آن راهت اله

بایدت مجهول نبود راه راست

کآن صراط مستقیم حق کجاست ...

... نیستت فیض هدایت عایده

زآنکه مجهول است راهت ای پناه

طالب مجهول نبود مرد راه

کرده چون تصریح حق آن راه را

در حقیقت رهرو آگاه را ...

... آن رهی کانعام کردم بر خواص

آن ره اقصر که راه واحد است

اهل نعمت را بر آن حق راشد است ...

... ز اهل نعمت نیستی و گمرهی

این ولایت چیست در راه آمدن

هم ز جان تسلیم مرد حق شدن

با فقیه قشری گم کرده راه

این ولایت راست نآید ای پناه ...

... آن صراط مستقیم منجلی

هست راه نعمت ﷲ ولی

لطف انعمت علیهم این بود ...

... هرکه ننشیند بر این خوان نعیم

هست گمراه از صراط مستقیم

زآنکه دست نعمت ﷲ ولی ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۶۹

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳۴ - درسرّ طلب‌ یاری نمودن امام برحق‌ و ناصر مطلق‌ اباعبدﷲ الحسین‌ علیه‌ السلام

 

... ذات حق را بر تجلی عارفید

الصلا ای سالکان راه عشق

ره سرآمد گشت ظاهر شاه عشق ...

... با وجود آنکه جان هم از من است

لیک هرکس جان به راه من دهد

بر سر و بر جان من منت نهد ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۷۰

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در مکالمه‌آن حضرت‌ با سید سجاد صلوات‌ ﷲ علیهما

 

... ور نداری ننگ مردانه و دلیر

بایدت گشتن به راه حق اسیر

بر اسیرانی تو میر قافله ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۷۱

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳۹ - در بیان آنکه‌ عجز و انکسار و لابه‌ و گریه‌ سالک‌ را شرط سلوک است‌ و از لوازم محبت‌ و به‌ نور گریه‌ پرده های ظلمانی‌ انانیتش‌ رقیق‌ گردد

 

... خویش را بیند ذلیل شاه عشق

پس شود مفتوح بر وی راه عشق

گفت زآن رو شاه عشق ذوالکرم ...

... بطن ماهی شد ورا معراج قرب

اندر آن ظلمت به نورت راه یافت

آن نجات از یمن نام شاه یافت ...

... وین ثمر را جانتان نعم الشجر

جانفشانی شما در راه عشق

آن نبوت بود بهر شاه عشق ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۷۲

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴۰ - عرض حال نمودن ملائکه‌ با آن جناب‌ و تمنای یاری نمودن و جواب‌ آن برگزیدة حضرت‌ رب الارباب‌

 

... عقل آری گرچه ز املاک است و بس

پیش راه عاشقان خار است و خس

شاه سر برداشت کای افلاکیان ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۷۳

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴۱ - خطاب‌ آن سلطان انس‌ و جان به‌ جنیان و شرح مسئله‌ قابلیات‌ اشیاء، در ضمن‌ بیان مطلب‌ را دریاب

 

... نور گر روشن نباشد ظلمت است

بر وجودش پس چه راه و نسبت است

زآنکه ظلمت هم بود برجای خویش ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۷۴

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در معنی‌ السعید سعید فی‌ بطن‌ امه‌ والشقی‌ شقی‌ فی‌ بطن‌ امه‌

 

... گفتمت شرح صراط مستقیم

پس بدانسان هر که شد در راه حق

گشت جانش محرم درگاه حق

رهرو راه خدا باشد سعید

وآن شقی آن کس که از ره پا کشید ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۷۵

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴۸ - سخن‌ گفتن‌ آن ذات‌ عالی‌ از اندیشه‌ و ادراک با خاک

 

... هشت نور و جانب ظلمت شتافت

گشت چون برتافت روی از راه ما

تا ابد مردود از درگاه ما ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۷۶

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۰ - در جهاد آن فارس میدان وحدت‌ و معنی‌ لا اله‌ الا ﷲ

 

بار دیگر ذوالجناح تیز پی

راه میدان بلا را کرد طی

قصد ما در این بیان از ذوالجناح ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۷۷

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۱ - در معنی‌؛ إن الصلاه تنهی‌ عن‌ الفحشاء و المنکر و لذکر ﷲ اکبر

 

... گفت زآن رو آنکه ما را رهنماست

شد ولای من شما را راه راست

همچنین فرمود با اصحاب راز ...

... داند این را آنکه از ره آگه است

راه ما کآن بود خط مستقیم

می رسداینجا به نقطه ای حکیم

آنکه می فرمود با اصحاب راه

من صراط مستقیمم از اله ...

... رمز انی نقطة فی تحت باء

پس یقین هم مقصد و هم راه اوست

در مقامی بنده جایی شاه اوست

نقطه تو تا تو در راهی خط است

بحر تا واصل نه ای در وی شط است ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۷۸

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۲ - در معنی‌ نزلونا عن‌ الربوبیه‌ ثم‌ قولوا فی‌ فضلنا ماشئتم‌ فرماید

 

... تا تویی از نقطه نازل ای عمو

در رهی تو راه را منزل مگو

تا تویی از نقطه نازل ای اخی ...

... غالی ای از حد خود بی گفتگو

تا تو در راهی هنوز ای بوالکرب

غالی ایگر عبد را خوانی تو رب

پیر سبحانی که مقصود ره است

تا تو در راهی یقین عبدﷲ است

شاه فردانی که نقطه تحت باست ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۷۹

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۳ - در معنی‌ یا من‌ اسمه‌ دواء و ذکره شفاء

 

... من صلاتم من رهم تا در رهی

نقطه ام چون گشت راهت منتهی

تا تو در راهی به راهت یاورم

در مقام نقطه ذکر اکبرم ...

... چون به ظاهر بنگری او رهنماست

باطنا خود رهبر و خود راه ماست

هر کجا منزل کنی منزلگه اوست ...

... در مقام جسم بر ما رهنماست

بگذری چو از جسم عین راه ماست

گرچه ذاتش هست مطلق از قیود ...

صفی علیشاه
 
۱۸۴۸۰

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۴ - در تطبیق‌ این‌ دو حدیث‌که‌ لنا مع‌ ﷲ حالات‌ هو نحن‌ و نحن‌ هو و نحن‌ نحن‌ و هو هو و حدیث‌ دیگر که‌ ما عرفناک حق‌ معرفتک‌ فرماید

 

... چونکه از نقطه به خط برگشت باز

گوید از راه و منازل حرف و راز

همچنین تا باز برگردد به جمع ...

... از مقام معرفت تا این مقام

راه بسیار است می دان ای همام

پس بیان ما عرفناک است راست ...

صفی علیشاه
 
 
۱
۹۲۲
۹۲۳
۹۲۴
۹۲۵
۹۲۶
۱۰۱۶