گنجور

 
۶۰۶۱

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۵

 

... سرشت ما ز ولای علی است آشفته

چنانکه لاله به سرخی سرشه خود رنگ است

کشید تیغ ز ابرو دو ترک خونریزت ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۶۲

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷

 

... ساقی چمن نرگس مخمور چو مستان

از ساغر او لاله همانا به خمار است

صد شکر که آشفته علی رغم رقیبان ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۶۳

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۹

 

... تنور وش زچه رو زآتشش درون همه تفتید

اگر نه لاله باغ است داغدار محبت

زباغ عشق نچیند کسی بجز گل خونین

که بوی خون شنوم من زلاله زار محبت

گدای شهر دهد تاج اعتبار بسلطان ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۶۴

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۴

 

... پی آثار لیلی و سلمی

لاله از ربع و از دمن برخاست

خضر کی دیده گرد آب حیات ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۶۵

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۷

 

... تا کی چو نرگس مخمور باشی

در جام لاله می خوشگوار است

بر عمر رفته افسوس تا چند

عید نو آمد عمر دو بار است

ابرست و ژاله باغ است و لاله

این میفروش و آن میگسار است ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۶۶

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۱

 

شیوه لاله رخان گر همه جور است و جفاست

شکوه در مرحله عشق زمعشوق خطاست ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۶۷

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۰

 

گفتم این لاله است گفت از داغداران منست

گفتم این نرگس بگفت از میگساران منست ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۶۸

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۲

 

اگر بسینه دل دغدار من باشد

هزار لاله و گل در کنار من باشد

اسیر گل شدن و پیش شمع جان دادن ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۶۹

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۹

 

... قبول کعبه بمقدار حاجیان افزود

زداغ عشق توام دل چو لاله خود رنگست

زآب و تیغ نشاید که رنگ لاله زدود

تو را زنکهت گل جامه دوختیم بپا ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۷۰

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۹

 

... نرگس از سر نهاد خواب و خمار

ساقی لاله میگسار آمد

سرو طوبی و گلبنان حورا ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۷۱

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۲

 

... جز زان لبان نوشنی مرهم کجا پذیرد

داغی که لاله رویی در سینه ای گذارد

نخل وجود ما را جز غم ثمر نباشد ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۷۲

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۱

 

... گردد مثل به طرز خوی افشانی رخت

بر برگ لاله گر بچمن شبنم اوفتد

شاید که حور زاید چون تو پری نژاد ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۷۳

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۰

 

... شکست شوکت دی شاخ گل ببار آمد

شکفت لاله زخاک و گرفت جام شراب

چو دید نرگس بیمار با خمار آمد ...

... نمود کشف حقایق شقایق نعمان

زعشق لاله زآغاز داغدار آمد

نرفته است زرستم بجان رویین تن ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۷۴

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۴

 

... چون تو رعنا نبود همچو تو زیبا نرود

لاله باغ وفاییم به تغییر زمان

داغ سودای تو هرگز زسویدا نرود ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۷۵

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۳

 

... مگر شرار فراق تو زد به باغ که باز

دلم چو لاله ای در احتراق می آید

به شام هجر اگر شهد ریزیم در کام ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۷۶

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۶

 

... دنیاست یکی طرفه نمکزار نه باغست

ریحان و گل و لاله در این شوره مجویید

از تربت آشفته اگر لاله بروید

سودا و جنون آرد زنهار مبویید ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۷۷

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۲

 

سبزه از خاک برآورد سرو لاله دمید

می گلرنگ بچنگ آرو بنه جام نبید ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۷۸

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۶

 

... هزار گل ز گل از فیض نوبهار دمید

به غیر لاله در این باغ داغدار نبود

چهار طبع مخالف به شمع عرضه نمود ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۷۹

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۴

 

... نرگس از نشیه چشمت بچمن مخمور است

لاله از داغ تو در باغ نشانی دارد

کسوت ناز تو را عاریه برخود بربست ...

آشفتهٔ شیرازی
 
۶۰۸۰

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۸

 

... مدعی گرچه در این مسیله دعوا دارد

لیک میل چمن و لاله و نسرین نکند

هر که در گلشن خاطر گل رعنا دارد ...

آشفتهٔ شیرازی
 
 
۱
۳۰۲
۳۰۳
۳۰۴
۳۰۵
۳۰۶
۳۶۲