خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱: دانی ز جهان چه طرف بربستم هیچ - وز حاصل ایام چه در دستم هیچ
خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هیچ است [۱۰۷-۱۰۱] » رباعی ۱۰۷: بنگر ز جهان چه طَرْف بربستم؟ هیچ، - وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ هیچ،
خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۲: گفتی که تو را شوم مدار اندیشه - دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷: گفتی که تو را شوم مدار اندیشه - دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸: تا کی از غصههای بدگویان - قصهها پیش داور اندازیم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴: یکی از عقل میلافد یکی طامات میبافد - بیا کاین داوریها را به پیش داور اندازیم
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷: غصهٔ آسمان خورم دم نزنم، دریغ من - در خم شست آسمان بسته منم، دریغ من
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۰۷ - دریغ من!: خاقانی شیروان گفته زبان حال من - غصهٔ آسمان خورم دم نزنم دریغ من
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹: امروز شوخ چشمان آسوده خاطرند - من شوخ چشم نیستم ای کاش هستمی
ناصر بخارایی » قصاید » شمارهٔ ۷۲ - در مدح مولا شمسالدین وزیر و حسب حال خود: «امروز شوخ چشمان آسوده خاطرند - من شوخ چشم نیستم ای کاش هستمی»
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۶ - در شکایت از زندان: پای من زیر کوه آهن بود - کوه بر پای چون توان برخاست
عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰: بود بر پای من، عراقی، بند - بند بر پای چون توان برخاست؟
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۵ - در رثاء امام ابو عمر و اسعد: دانش من گواه عصمت اوست - بشنو آنچ این گواه میگوید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶: گر من آلوده دامنم چه عجب - همه عالم گواهِ عصمتِ اوست
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۵ - در شکایت و عزلت و تخلص به نعت پیامبر بزرگوار: ضماندار سلامت شد دل من - که دار الملک عزلت ساخت مسکن
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۲۸ - مدح ناصرالّدین شاه: چنین گفته است خاقانی بدین وزن - «ضمان دارِ سلامت شد دلِ من»
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۹ - در مدح ابوالمظفر شروان شاه: ما به جان مهمان زلف او و او با ما به جنگ - کاین شبستان زحمت ما برنتابد بیش از این
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۲: خاکِ کویت زحمت ما برنتابد بیش از این - لطفها کردی بتا، تخفیفِ زحمت میکنم
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۴ - مطلع دوم: یا بر شکر خویش مرا خوانی مهمان - یا بر جگر ریش به مهمان من آئی
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۳۶ - در مدح امیرنظام: «یا بر شِکَرِ خویش مرا داری مهمان - یا بر جگرِ ریش بمهمانِ من آیی»
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۴ - مطلع دوم: هیچ افتدت امشب که بر افتادگی من - رحم آری و بر کاهش جانم نفزائی
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۳۶ - در مدح امیرنظام: «هیچ افتدت امشب که برافتادگیِ من - رحم آری و در کاهِشِ جانم نَفَزایی»
خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۹ - در مرثیهٔ فرزند خود رشید الدین: دارم از چرخ تهی دو گله چندان که مپرس - دو جهان پر شود ار یک گله سر باز کنم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱: دارم از زلفِ سیاهش گِلِه چندان که مَپُرس - که چُنان ز او شدهام بی سر و سامان که مَپُرس