جهن یزداد در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۰۳ در پاسخ به پریشان روزگار دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۵:
بداند نمی ماند که نام چهارمین آرش است ۱۰۰٪ بدان چم ست که چهارم پسر بود آرش بنام = پُس چارمش بود آرش بنام = چهارم پسر ارشش بود نام - این واژه مانا بچم مانندگی است و نه چم و ان واژه معنا عربیست با اینگونه نوشتن پارسی نمیشود انگاه استاد بزرگ میشود بفرمایید شما که معنا را اینگونه مینویسید و گمان میکنید پارسی شد یعنی را چگونه مینویسید تا پارسی شود؟
علیرضا علم خانی در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۲۶ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۷۴ - اشارت به آنکه مراد از این قصه صورت قصه نیست بلکه مقصود از آن معنی دیگر است که بیان کرده خواهد شد:
با احترام
شاه کلید گشایش رمز های داستان سلامان و ابسال و در کل تمام مصائب هزاران ساله ! ایران و ایرانی ، در نگرش تمدنی ( جنگ ها و نزاعهای یونانی_رومی بر علیه ایران و ایرانی ) است که هنوز هم که هنوز است این ایرانی ستیزی زنده بوده و توسط رومی های معاصر =امپریالیسم رومی!!!!!!! در حال اجرا می باشد و صوفیه خانقاهی و حوزوی!!!، بزرگتریناسب تروای امپراتوری روم باستان و معاصر! در ایران برای غارت و تحقیر ایران و ایرانی است ...همانها که اسکندر مقدونیِ همجنس باز و بت پرست و غارتگر را ذوالقرنین معرفی کرده اند و هیچ صحبتی از کوروش کبیر که علامه دهخدا و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و بر طبق اسناد و شواهد باستان شناسی و با توجه به کتاب های مقدس یهود ،ذوالقرنین را بر کسی غیر از کوروش کبیر منطبق نمی دانند دربین نیست !!!
ای وای برما ...
لینک زیر را با نگرش فوق مطالعه کنید تاحدودی راهگشاست :
نظر یونگ در باره رمز گشایی داستان اصلی! سلامان و ابسال
ملای رومی
جامی رومی
عطار رومی
حافظ رومی (صوفی صومعه عالم قدسم لیکن _حالیا دیر مغان است حوالتگاهم!!!!!!!!)
جز فلاطون خم نشین شراب _سر حکمت به ما که گوید باز!!!....
وهزاران سند و شاهد دیگر ....
ای وای بر ما ....
سلامان اسم رمز تروا های روم است
ابسال اسم رمز ایران و در کل نامی برای مستعمرات رومی است همین ...
ای وای بر غفلت و جهالت تمدنی ما ...
ادرس اینستاگرام اینجانب به نام خودم می باشد : علی رضا علم خانی
alirezaalamkhani
Mahmood Shams در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۱۱ در پاسخ به حسین،۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸:
دوست گرامی این نظر شماست که خرافات و دور از عقل
چون با اعتقاد و باور شما یکی نیست ، جناب مولانا رو که آوازه جهانی دارد و کتاب مثنوی معنوی مولوی در سالهای گذشته در آمریکا جزو ۱۰ کتاب پر فروش شده ، متهم به بی عقلی و خرافه گویی می کنید ، مثل افرادی که برداشت سلیقه ای از دین و مذهب دارند ، تا جایی که دین با منافع و رفتار یا سلیقه شون منافاتی ندارد مشکلی ندارند و جایی که به نفع شون نیست یا هزینه و زحمت داره موافق نیستند مثل داستان مهریه و حجاب ، نه عزیز مولانا انسانی خردمند و اهل مطالعه بوده و این داستان ستون حنانه هم محتمل سند تاریخی داشته یا از بزرگان و عالمان مورد وثوق نقل قول شده و به مولانا رسیده تا با هنر و فن شعر به مخاطب خود درس و پندی بیاموزد و مولانا در مثنوی معنوی بیشتر از قرآن و احادیث بهره برده همچون بوستان سعدی ، اما در همین سال ۲۰۲۳ میلادی و قرن پانزدهم هجری قمری در استانبول ترکیه خرقه منتسب به پیامبر ( ص ) برای مدتی به نمایش می گذارند در ماه رمضان و صف های طولانی تشکیل میشه برای مشاهده و بر اساس روایات و گزارش های تاریخی حالا شاید از نظر شما و برخی افراد که اطلاع ندارند ، یا باور و اعتقادی به دین و مذهب ندارند خرافات بدانند و چنین نظری داشته باشند و به افرادی که باور و اعتقاد دارند برچسب بی عقلی بزنند !!
برای شما بهتر است به چیزهای دیگری شک کنید تا عقل جناب مولانا که تا ابد نام و یادش با خلق چنین آثاری ، زنده و جاودانه خواهد ماند بخصوص برای انسان های فرهیخته و عمیق اهل مطالعه و تفکر
جهن یزداد در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۵۱ در پاسخ به حمید ستوده دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴:
اموزگارتان نادان و دروغگو بوده نفت و قیر از روزگار گذشته بود گرچه انرا به این خوبی نمیتوانستند بپالایند و سیاه میشده و برای سوختن همگانی گران بوده اما در اذربایجان و در عراق چشمه های نفت و قیر بوده و از ان میگرفتند همچنین در اذربایجان و عراق و خوزستان و استان فارس جاهایی که چشمه نفت و گاز بوده اتشکده برپا میکردند و چون در آذربایجان بیش از همه جا چشمه نفت و گاز بوده اتشکده های بیشمارتری درست کرده بودند و چون اتشش همیشه و بی چوب میسوخت نام ان سرزمین را آذرآپادآن(بچم آذر آپدان - آذر ابدی) میگفتند آپادان و آپدان بچم ابدی است و کاخ های شهان هخامنشی را هم آپادان(اپادانا=همیشگی) مینامیدند
جهن یزداد در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۴۲ در پاسخ به امین کیخا دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴:
هیچیک یعنی (اگر هم زنباره ای و اگر هم میخواستی جز زنت زن دگر بگیری) همین که از زنی فرزند شایسته داری دگر بدان اندیش و دست از زنبارگی خویش بردار - اگر بگویید از کجا میدانی که به مرد زنباره گفته همانگونه که دانستیم به مرد زندار گفته و به کودک نگفته و همانگونه که مرد گفته و به زن نگفته - از سخن
ثنا اَبدالی در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۹:
سلام وزن درست
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن می باشد.
نرگس موسوی در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۵۶ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۱ - بهشت خدا:
"ماه رِ عرُس مِنَن" درست نیست. باید خواند: ماهِر عرُس مِنَن. حرف ر (را) ساکن است و با کمک کسره ماقبل خود (در کلمه ماه) خوانده میشه.
نرگس موسوی در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۵۶ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۱ - بهشت خدا:
"ماه رِ عرُس مِنَن" درست نیست. باید خواند: ماهِر عرُس مِنَنیست. حرف ر (را) ساکن است و با کمک کسره ماقبل خود (در کلمه ماه) خوانده میشه.
dmb در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۵۴ دربارهٔ ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۱۹ - تقاضا:
میشه لطفا یکی معنی این شعر را بطور واضح توضیح بده
امیرالملک در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۲۶ دربارهٔ امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴:
از لطافت گر سما دارد تفضل بر زمین
از وجود تو زمین دارد تفضل بر سما
سخن عجیبی است. محبوب چقدر قدرت جذب و معیاری دارد که حضورش ارزشها را باژگون کرده.
امیرالملک در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۸:
اشعار وزن بسیط مخبون را اگر با آهنگ خاص خود بخوانیم بسیار دل نشین میشود.
هنگام خواندن حتما دو رکن اول را با مکثی کوتاه از دو رکن دوم جدا کنیم، مولانا وقتی در مصرعی می گوید: ((این شمع و خانه منم، این دام و دانه منم)) بر آهنگ درست این وزن تاکید می کند.
البته این وزن در شعر عرب بسیار دلنشین تر می نماید. متنبی بزرگ در این وزن شاهکارهایی ساخته. در مرثیه خواهر صیف الدوله چنین می سراید
یا اُختَ خیرِ اخِ، یا بنتَ خیرِ ابِ...
Mojtaba Heydari در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:
درود ..
این شعر با صدای نابغه آواز ایران استاد اکبر گلپایگانی در برنامه گلهای تازه ۸۹ فوق العاده زیبا و شنیدنی است.
علی کشازرع در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۹:
بر منِ اوفتاده دشمنکام
آخر ای دوستان گذر بکنید
یعنی ای یاران بر منی که بر وفق مراد دشمن به خاک افتادهام با دیدهی عبرت بگذرید.
علی کشازرع در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۳۳ در پاسخ به مهدی دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۹:
عمر عزیز و گرانمایهی من در این امید به پایان آمد که میخواستم آنچه آرزو دارم و دلخواه من است به نزدم بیاید و ازآن من شود... در واقع عمرم را برای به دست آوردن آرزوهای دور و دراز تلف کردم و از خودِ عمر و زندگی غافل شدم.
علی کشازرع در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۲۰ در پاسخ به ناشناس دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۹:
به معنی طبل بزرگ.
کوسِ رحلت: یعنی طبلِ کوچ و عزیمت...
در قدیم برای آگاه کردن و فراخواندن مسافران به کاروان، طبل می نواختند تا کسی از سفر بازنماند.
mehran javidanfar در ۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۰۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷:
چون لاله به نوروز قدح گیر به دست
با لاله رخی اگر ترا فرصت هست
ببین چقدر با دقت به همه چیز نگاه میکرده خیام..
نوروز که میشه دشت های نیشابور پر میشه از گلهای لاله،،و وقتی بارون بهاری شروع میکنه به باریدن ،درون گلهای لاله پر میشه از آب بارون انگار که گل قدح بدست گرفته ،حالا وقتی پر از آب میشه درونش چون سنگین میشه کج میشه و آب درون گل میریزه پای گل بغلی، فقط باید از نزدیک ببینید این صحنه زیبا رو ، گویی گلها واقعا قدح به دست گرفتن و دارن برای همدیگه می میریزن،دشتی رو تصور کنید که هزار تا گل لاله هی دارن پر آب میشن و هی میریزن برای گلی دیگر...
این شعر نشان از تیز بینی خیام نسبت به طبیعت اطرافش داره.
و بیت بعد که نصیحت حکیم رو داریم و میگه اینگونه باشید.
یزدانپناه عسکری در ۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۲۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱ - اندر ستایش سلطان محمود:
تو از کار کیخسرو اندازه گیر / کهن گشته کار جهان تازه گیر
[اگرچه ادراک این جهان را میتوان به صورت متعارف واقعی توصیف کرد، اما آگاهی از این مسئله که این ادراک یکی از واقعیات است و باید برای ادراکِ دیگر واقعیات کوشش نمود]
یزدانپناه عسکری در ۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۰۲ دربارهٔ میرزاده عشقی » نمایشنامه » کفن سیاه » بخش ۵ - اندیشه های عرفانی:
و آنچه اندر نظر خلق، سراسر پیداست
همه را ذهن بشر ساخته است / خویش در وسوسه انداخته است
[عدم دلبستگی، رهایی از ذهن سرگردان را پیامد دارد. و مرگ امتحان نهایی است. bodisatva کسی است که ذهن را مهار میکند و هر آنچه که باعث دلبستگی میشود کنار بگذارد. اگر کسی انگیزههای خودخواهانه خود کنار گذارد واکنش کارمای او کاسته میشود.]
یزدانپناه عسکری در ۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۴۸ دربارهٔ عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم:
اگر فر تو همچون فیض یزدان / بموری بگذرد گردد سلیمان
[درک فیض و صدور فیض]
جهن یزداد در ۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۰۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۵: